کد خبر: ۱۷۴۶۶
تاریخ انتشار: 24 شهريور - 1400 12:24
صاحبنظران می گویند شناخت کامل و دقیق فرقه های اسلامی، باید همه جانبه و دقیق و به دور از گزینشی عمل کردن باشد.
به گزارش فرقه نیوز، اگر می خواهیم فرقه های اسلامی را بشناسیم نباید گزینشی عمل کنیم و فقط به سراغ فرقه هایی برویم که بهتر می توانیم ردّشان کنیم؛ باید بدون پیش داوری همه فرقه های مطرح در جهان اسلام را مطالعه کرد.
در گفت و گو با دکتر رضا برنجکار نویسنده و استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه تهران به ضرورت مطالعه فرقه شناسی و وضعیت کنونی آن در کشور، نقش حوزه علمیه در رسیدن به شرایط مطلوب و... پرداخته ایم.


** در زمان و جهان امروز، چه ضرورت هایی ما را به سوی مطالعات فرقه شناسی دعوت می کند. آیا چنین توجهاتی، موجب پیشبرد اهداف علمی و عملی جوامع انسانی می شود، یا فقط نوعی علم ورزی بی هدف است؟

آشنایی با عقاید فرقه های مختلف به ویژه فرقه هایی که در زمان حضور اهل بیت(ع) یعنی عصر امامت (قرن های اول و دوم) در جامعه آن روز حضور داشتند و فعالیت می کردند به ما کمک می کند که متون و میراث خود را بهتر بشناسیم؛ زیرا برخی از احادیث ما ناظر به عقاید فرقه های آن روز است. بعضی سوال هایی که از ائمه(ع) می شده است، مربوط به شبهه هایی است که در آن روزگار رایج بوده است. این عقاید را اصحاب در قالب سوال مطرح می کردند و امامان بزرگوار شیعه پاسخ می دادند. بسیاری از اشارات و کنایات احادیث را جز از این طریق نمی توان فهمید و دریافت. مثلاً ما اگر از حضور و فعالیت های اهل الحدیث و معتزله و نزاع های آن دو خبر نداشتیم، به ویژه در زمانی که معتزله حاکم بود، عمق بسیاری از احادیث مربوط به «خلق قرآن» را در نمی یافتیم. 

وقتی در روایت می خوانیم که «قرآن نه حادث است نه قدیم؛ قرآن، قرآن است» در واقع پاسخ به یکی از سوال های مهم آن روزگار را می خوانیم. اگر سوال و موضوع منازعات آن روز را ندانیم، خیلی نمی توانیم به ارج و عمق این پاسخ پی ببریم. ممکن است الان نزد خود بگوییم که بالاخره قرآن یا حادث است یا قدیم. نمی شود که نه حادث باشد نه قدیم! پس چرا امام این گونه پاسخ دادند؟ علت آن بوده است که در زمان مأمون کسانی که قرآن را قدیم می دانستند، دستگیر و محاکمه و محکوم به جریمه های سنگین و حتی اعدام می شدند. اگر امام(ع) می فرمود قرآن قدیم است، شیعه در وضعیت بدتری قرار می گرفت. پس از مدتی مأمون رفت و جانشینان او به خصوص متوکل بخشنامه صادر کردند که قرآن قدیم است. در روایات ما، به قول حق اشاره شده، اما برای در امان نگه داشتن شیعه از آسیب هایی که کیان تشیع را تهدید می کرد، گاهی پاسخ ها گنگ و در پرده بود. بنابراین آشنایی ما با عقاید و فرقه های مختلف اسلامی، ما را در فهم متون خودمان کمک می کند.

از طرفی دیگر عقاید و باورهای سایر فرقه ها می تواند برای ما سوال های جدید و زمینه های نو برای تحقیق در متون شیعی ایجاد کند. بدین ترتیب ما به غنی سازی عقاید و فهم عمیق تر خود از متن می پردازیم. هرچه با سوءالات بیشتری مواجه باشیم، بیشتر به متون و میراث روایی خود مراجعه می کنیم و رهیافت های جدیدتری را نصیب می بریم.

ضرورت تعامل و همزیستی با جهانیان یکی دیگر از موضوعات مهمی است که باید بیش از پیش در دستور کار قرار گیرد. به هر حال ما باید بدانیم که با چه افکار و آرایی مواجه هستیم و در چگونه جهانی زیست می کنیم. این ضرورت همیشه بوده است؛ اما در روزگار ما شدید و چندین برابر شده است. 

لازمه تعامل درست و معتدل، شناخت «دیگران» و «دیگراندیشان» است؛ خواه اسلامی، خواه غیراسلامی. درک درست، مقدمه تعامل است؛ حتی اگر قصد تبلیغ عقاید خودمان را هم داشته باشیم، لازم است بدانیم مخاطب ما چه پیش زمینه ها و ذهنیت هایی دارد.


** وضعیت کنونی مطالعات فرقه شناسی چگونه است؟ در چه مرحله و موقعیتی قرار داریم و در گذشته چگونه بوده است؟
 این ضعف و فتور همیشه وجود داشته است؛ هم در معرفی و شناساندن باورهای خودی، و هم در شناخت فرقه های دیگر. البته ظاهراً غیر از شیعه، دیگران هم این ضعف را دارند. اگر به کتاب ملل و نحل شهرستانی توجه کنید، تعجب خواهید کرد که مولف چقدر از باورهای شیعه بی خبر بوده است و نسبت هایی به ما می دهند که حقیقت ندارد. 

حتی در گزارش های تاریخی یا جغرافیایی نیز خطاهای عجیبی وجود دارد؛ به عنوان مثال شهرستانی می نویسد یکی از امامانِ شیعه (ظاهراً امام هادی(ع)) در قم مدفون است اما در ایران مشکل اساسی به گزینش های غلط براساس اطلاعات ناکافی بر می گردد. اگر هدف ما از شناخت، حمله و رد باشد، به خود خیلی زحمت نمی دهیم که دقیق و گسترده مطالعه کنیم. به محض اینکه دو سه نکته برای رد کردن پیدا کنیم، خود را فارغ می دانیم و دیگر پی کار را نمی گیریم. آنان هم همین مواجهه را با ما داشته اند و دنبال نقاط و نکات مثبت مذاهب نیستیم. چشم خود را بر محورهای اشتراکی می بندیم و فقط دنبال جاهایی هستیم که بتوانیم رد کنیم. می دانید که برای رد کردن، فقط کافی است دستاویزهایی پیدا کنیم. بنابراین گزینشی عمل می کنیم. به ویژه در روزگار ما این نوع برخورد و تعامل درست نیست؛ چون ارتباطات به گونه ای است که همه می توانند صدایشان را به جهانیان برسانند. پس گزینشی عمل کردن ما، سودی به حال ما ندارد، کسانی مانند شهرستانی نیز اگر قدری بیشتر درباره شیعه تحقیق می کردند، خیلی از آن حرف ها را نمی زدند.


** برای رسیدن به وضعیت مطلوب چه باید کرد؟ آیا مطالعه فرقه ها با تأکید بر کتاب های ملل و نحل کافی است؟ چه راه های دیگری را پیشنهاد می کنید؟
با مراجعه به یک کتاب ملل و نحل هم نمی توان تکلیف فرقه ها را تعیین کرد. ما وقتی به خودمان توجه می کنیم، می بینیم که در مسئله های بسیاری با هم اختلاف داریم؛ حالا شما فرض کنید یک عالم سنّی بیاید همه عقاید شیعه را خلاصه و ساده کند و بگوید شیعه یعنی این! پذیرفتنی نیست؛ چون خود دانشمندان شیعی درباره تک تک این مسائل با هم بحث و جدال دارند. ما هم نباید چنین رفتاری با دیگران داشته باشیم. آیا درست است که یک عالم غیر شیعی با مراجعه به یک کتاب شیعی، فتوا بدهد که شیعه قائل به تحریف قرآن است؟ علی رغم اینکه همه علمای ما تحریف را رد کرده اند، بالاخره گاهی یکی پیدا می شود که نظر دیگری داشته باشد. دیگران نباید با تأکید بر یک نظرِ شاذ و نادر، شیعه را متهم به چنین آرایی کنند. ما هم نباید با دیگران این گونه رفتار کنیم.


** به طور مشخص حوزه های علمیه باید چه گام های دیگری بردارند تا به وضعیت مطلوب برسیم؟ از چه راه و روش هایی باید استفاده کرد تا به مطلوب ترین وضعیت در رشته مطالعات فرقه شناسی برسیم؟
علاوه بر آنچه دوستان فرمودند، من روی یک مسئله دیگر هم تأکید دارم. ابتدا باید نگاهی به تاریخچه فرقه شناسی کنیم تا معلوم شود که انحراف از کجا آغاز شد.

نویسندگان ملل و نحل، براساس حدیث افتراق، سعی می کردند شمار فرقه های اسلامی را هر طوری که شده است، به عدد 73 برسانند؛ به ویژه دانشمندان اشاعره خیلی روی این عدد تأکید داشتند. به همین دلیل مجبور به تکثیر شدند و به تعداد دانشمندان کلامی و فقهی، فرقه ساختند و معرفی کردند! در حالی که بسیاری از این عالمان، فرقه نداشتند. در مقابل فرقه های مهمی که واقعاً فرقه بودند و میان آنها مرزهای غلیظی هم بود، یکی حساب کردند. مثلاً اهل الحدیث، اشاعره و ماتریدیه را یکی دانستند و مجموعه را «اهل سنت» نامیدند. در حالی که این سه فرقه، با هم اختلافات اساسی دارند. اهل الحدیث، کاملاً با علم کلام مخالف است و اساساً با هرگونه عقل ورزی در دین مخالفت می کنند. 

اشاعره کما بیش اهل استدلال و خردورزی است و ماتریدیه بیرون از فضای هر دو است، به عنوان مثال ماتریدیه در بحث جبر و اختیار، بسیار به معتزله و امامیه نزدیک می شود؛ زیرا امرُ بین الامرین را می پذیرد. به امامیه که می رسند، از هر عالم یک فرقه می سازند؛ اما در میان خودشان از اهل الحدیث تا معتزله را یک فرقه می دانند! 

یکی از وظایف مهم ما، نقد این شیوه فرقه سازی است. در واقع تکثیر بی مبنای فرق، سودی به حال شناسایی آنها ندارد. دلیل این وضعیت به نظر من ناهمدلی و مقدمه چینی برای حمله و ردّ است. یعنی از ابتدا بنابر شناخت نبوده است؛ همه فعالیت ها برای ردّ و ابطال بوده است. کاپلستون می گوید: در شناخت یک اندیشه، ابتدا باید با آن همدلی کرد. حتی باید خودمان را پیرو آن اندیشه بپنداریم تا بهتر به دقایق و ظرایف آن آگاه شویم.شناخت ما از آن اندیشه یا فرقه، کامل که شد، شروع به نقد کنیم. اگر بخواهیم از اول حمله کنیم و به قصد نقد به مطالعه روی آوریم، شناخت کامل و دقیقی پیدا نمی کنیم. بنابراین یکی از بهترین راه های شناخت و سپس نقد، همدلی است و اینکه قصد و انگیزه خود را منحصر کنیم به فهمیدن، نه حمله کردن.

نکته دیگر این است که حوزه باید در این مسائل و عرصه ها، کار ستادی بکند؛ یعنی به تقویت اقمار و هماهنگ سازی مراکز وابسته به خود بپردازد. نیازی نیست که مستقیماً به رشته هایی مانند فرقه شناسی وارد شود. همین که مراکز اقماری خود را حمایت کند و آنها را به رسمیت بشناسد، کافی است. 

به همه ان اوصاف مراکز، موسسه ها و دانشگاه های وابسته به حوزه، جزء حوزه محسوب می شوند، نباید انتظار داشت که حوزه علاوه بر تأسیس و تشکیل موسسه های تخصصی، مستقیماً هم وارد همه موضوعات بشود. هدایت، حمایت، هماهنگی، تقویت و نظر مساعد داشتن، وظیفه های اصلی حوزه است، نه مباشرت در هر کاری که ضرورت دارد. البته آشنایی های اولیه در دروس سال های اول لازم است تا طلبه بتواند شناخت دقیق و روزامدی از رشته های علمی پیدا کند و در آینده یکی را به اختیار خود برگزیند و پیش برود.

درباره تقسیم بندی جناب آقای جوادی، به نظرم باید کمی تأمل کرد. شاید نتوان «تصوف» یا «عرفان» را در شمار فرق آورد. این تقسیم بندی مبنای درستی ندارد؛ زیرا در میان هر یک از فرق و مذاهب اسلامی، عده ای متکلم اند، عده ای فقیه، عده ای عارف و صوفی. تصوف، چیزی جدا از مذاهب نیست. مذهب خاصی نیست که قسیم آنها باشد. تصوف و عرفان، هم در شیعه وجود دارد، هم در میان اهل سنت؛ مذهبی مستقل و بیرون از یک یک آنها نیست. ما صوفی شیعه داریم و صوفی سنّی.


** شاید برای عملی تر کردن روش ها، اولین گام شناخت مرزبندی ها و پدیدآوردن تقسیمات منطقی است. مثلاً اینکه اول بدانیم اساساً «فرقه های اسلامی» یعنی چه و به چه گروه هایی می توان گفت فرق اسلامی؟ آیا هر گروهی که در جوامع اسلامی، رشد کنند و از میان مسلمانان سر بر آورند، فرقه اسلامی محسوب می شوند؟

 فرق اسلامی، یعنی هر فرقه ای که نسبت ویژه ای با اسلام پیدا می کند؛ هرچند خود را مسلمان ندانند. مثلاً بهائیت قائل به دین جدید شده اند و اسلام را منسوخ می دانند. اما به هر روی به نحوی با اسلام ارتباط پیدا می کنند؛ زیرا آنان خود را جدا شده از اسلام می دانند. بنابراین به اسلام ربط پیدا می کنند. البته در بررسی آنها باید متذکر شویم که الان خود را مسلمان نمی دانند. غلات هم همین وضعیت را دارند. غلات و علویون، بررسی های خاصی را می طلبند. گروه هایی مانند بهائیه را چه در شمار فرقه های اسلامی بدانیم و چه ندانیم، باید در کتب فرقه شناسی اسلامی درباره آنها بحث کنیم. بنابراین مهم نیست که جزء فرقه های اسلامی محسوب می شوند یا نه؛ مهم این است که در آثاری که فرق و مذاهب اسلامی را بررسی می کنند، باید از آنها نیز بحث شود.

منظور ما از فرق اسلامی، فرقه هایی است که در دامان فرهنگ اسلامی به وجود آمده اند. من در کتاب فرق اسلامی بخش جداگانه ای را به غلات اختصاص داده ام و بابیه را هم در همان بخش آورده ام؛ چون آنها هم به نوعی جزء غلات محسوب می شوند. وقتی رهبر و پیشوای خود را پیغمبر می دانند، گرفتار غلوّ شده اند. اول گفتند رئیس ما پیغمبر است! بعد گفتند خدا است! اینها را هم در کتاب آشنایی با فرق اسلامی آوردم؛ زیرا آنان انحرافی در فرهنگ اسلامی بودند. اما تصریح کرده ام که خارج از اسلام اند. در مقدمه هم گفته ام که فرقه بابیه از فرق ضاله و بیرون از کیان اسلام محسوب می شود؛ ولی چون در جهان اسلام پدید آمده اند، چاره ای نداریم جز اینکه درباره آنها هم بحث کنیم. پیروان بابیه، حتی در اوایل تأسیس بابیه، خود را مسلمان می دانستند. اما کم کم حساب خود را از مسلمانان جدا کردند.






انتهای خبر/

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار