کد خبر: ۱۷۷۴۱
تاریخ انتشار: 25 خرداد - 1401 09:28
اختصاصی
در یک جمله می توان گفت اعتقاد به الوهیت و خدایی عیسی مسیح و بندگی هم زمان عیسی مسیح، یکی از موضوعات لاینحل و ضد عقلی به شمار می رود که کلیسا و جامعه دینی مسیحی از دیر باز تا به امروز با آن دست و پنجه نرم کرده است.


به گزارش فرقه نیوز:

یکی از مشکلاتی که همواره مسیحیان با آن دست و پنجه نرم کرده اند حقیقت وجودی حضرت عیسی علیه السلام است. مسیحیان از طرفی عیسی(ع) را خدا می دانند و از سویی جنبه های بشری عیسی باعث شده تا در تناقضی آشکار اقرار به انسانیت او بنمایند تا جایی که در اعتقاد ی تامل برانگیز معتقد شدند که حضرت عیسی(ع) در عین اینکه خدای کامل است انسان کامل نیز هست! به عبارتی یک شخصیت با دو طبیعت است.[1]. حکم شورای کالسدون- 451- به خوبی از این مسااله حکایت دارد((ما به پیروی از پدران مقدس یک صدا اعتراف می کنیم که پسر واحد و یگانه خداوند ما عیسی مسیح دارای الوهیت و انسانیت کامل است. حقیقتا خدا و حقیقتا انسان است و دارای جان و بدنی ناطق است. وی با خدای پدر و هم ذات است. وی همچنین با ما به عنوان انسان نیز همذات است))[2]

شاید بتوان یکی از عمده ترین دلایل اعتقاد به شخصیت دوگانه عیسی را تناقضات اساسی کتاب مقدس درباره حضرت عیسی دانست به صورتی که در بسیاری از نوشته های کتاب مقدس حضرت عیسی انسانی است که از خدای پسر کوچک تر بوده و یکی از بندگان الهی می باشد.

آنچه مشخص است تا به امروز نیز مسیحیان هیچگاه نتوانسته اند تصویری منطقی و صحیح از عیسی(ع) به عنوان خدای کامل و انسان کامل ارائه دهند و همواره این مساله با نقدهای جدی مواجه بوده است. در حقیقت مسیحیان به جای یافتن استدلال های متقن و دقیق درباره حقیقت حضرت عیسی به مساله ای ابهام برانگیز و آموزه ای غیر قابل قبول دیگری اعتقاد پیدا کردند.

بنابراین حقیقت تجسد و الوهیت عیسی ، یکی از بحث‌برانگیزترین مباحث در الهیات مسیحیت است و آنها تا به امروز نیز از تبیین عقلانی این مساله باز مانده اند. ویلیام هوردن می‌نویسد:

«هدف بحث‌های مسیح‌شناسی این بود که روشن سازد که اگر عیسی الوهیت داشت پس بر روی زمین چه بود؟ ...بلافاصله این سئوال پیش آمد که عیسی چگونه می‌توانست هم الوهیت داشته باشد و هم انسان باشد؟ چگونه ممکن بود خدای ابدی و کامل و تغییر ناپذیر محدودیت‌های انسانی را به‌خود بگیرد، بسیاری این امر را غیر ممکن می‌دانستند. در عین حال، باید قبول کرد که این مسئله که عیسی چگونه هم انسان است و هم خدا لاینحل مانده است. بعداً خواهیم دید که این مسئله در الهیات جدید هم دوباره مطرح شده است.[3]»

بر این اساس، تجسد، یکی از سخت‌ترین سئوالاتی است که یک مسیحی با آن روبه‌روست. جو.آن. اگریدی دانشمند مسیحی در این باره می‌گوید: «مشکل‌ترین پرسشی که مطرح بود ـ و همیشه مطرح است ـ اینکه این معلّم ـ عیسای ناصری ـ که بود؟ چه نوع موجودی بود؟ از همان ابتدا پاسخ‌های ضدونقیضی وجود داشته است. درحقیقت، ریشۀ تمام بدعت‌های مهم همین پرسش است و هر پاسخی به پرسش‌های دیگر می‌انجامد».[4]

در یک جمله می توان گفت اعتقاد به الوهیت و خدایی عیسی مسیح و بندگی هم زمان عیسی مسیح، یکی از موضوعات لاینحل و ضد عقلی به شمار می رود که کلیسا و جامعه دینی مسیحی از دیر باز تا به امروز با آن دست و پنجه نرم کرده است. در حقیقت کلیسای مسیحی هیچگاه نتوانسته توضیح بدهد که یک انسان در عین انسانیت،چگونه می تواند خدا و خالق باشد!



[1] . لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمۀ روبرت آسریان، 104

[2] - لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمۀ روبرت آسریان، ص104

[3]. ویلیام هوردن، راهنمای الهیات پروتستان، ترجمۀ طاطه‌وس میکاییلیان، ص20.

[4]. جو.ان.اگریدی، مسیحیت و بدعت‌ها، ترجمۀ عبدالرحیم سلیمانی‌اردستانی، ص41.


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: