کد خبر: ۱۷۷۶۶
تاریخ انتشار: 11 تير - 1401 13:25
ندای درونی که در قانون جذب به آن تأکید می شود و ملاک عمل افراد قرارگرفته است، در حقیقت چیزی نیست جز انکار و محدود شدن خداوند در حد القائات نفسانی و خواسته‌های مادی و دنیایی افراد که جز خداوند انگاری انسان نتیجه دیگری ندارد.
به گزارش فرقه نیوز، در قانون جذب گفته می‌شود انسان می‌تواند توسط قدرت ذهن به همه خواسته‌ها و آرزوهایش برسد. یعنی یک فرد با تکیه‌بر قدرت ذهن، به تمام آرزوها و خواسته‌های هرچند نامتعارف و غیرمعقول خود برسد و به آن‌ها در عالم خارج عینیت ببخشد.

سؤال جدی و اساسی این است که اگر انسان بتواند باقدرت ذهنش به تمام آرزوها و خواسته‌هایش برسد، پس نقش خداوند در زندگی انسان کجاست؟ آیا دررسیدن انسان به خواسته‌هایش خداوند نقش و جایگاهی دارد؟ جالب این است که در قانون جذب گفته می‌شود این شما هستید که خدا را در ذهن و درون خود خلق کرده و به آن عینیت می‌دهید. یعنی خدا ساخته‌وپرداخته ذهن شما بوده و این خداوند چیزی نیست جز همان تصوری که توسط ندای درون در درون انسان نسبت به آن ایجاد می‌شود.

بنابراین طبق دیدگاه مروجان قانون جذب، این انسان است که خدا را در وجود خود خلق کرده است؛ خداوند موجودی نیست که در عالم خارج وجود داشته باشد و انسان بتواند او را صدا بزند. بلکه خداوند در درون انسان‌ها بوده و این انسان است که باقدرت ذهن، تجسم و خلاقیت، آرزوهای خود را خلق کرده و به آن‌ها عینیت می‌بخشد.

این دیدگاه مروجان قانون جذب، دقیقاً در نقطه مقابل (توحید) است؛ یعنی با محدود کردن خداوند در ندای درون و این‌که مسیر انسان با گوش سپردن به ندای درونی ترسیم می‌شود، عملاً خداوند متعال از جایگاه خلاقیت و خالق بودن تنزل پیداکرده و به یک خدای شخصی و سلیقه‌ای در درون انسان‌ها تبدیل می‌شود. در ادامه نیز موضوع نبوت و رسالت نیز زیر سؤال رفته و تمامی دستورالعمل‌ها و آموزه‌های ادیان و پیامبران الهی نیز در حد دریافت ندای درون و قلب افراد محدودشده و این برداشت‌های شخصی و سلیقه‌ای انسان است که ملاک برداشت او نسبت به مسائل و موضوعات دینی قرار می‌گیرد.

ممکن است برای عده‌ای این سؤال پیش بیاید، این ندای درون که در قانون جذب وجود داشته و این‌همه موردانتقاد واقع‌شده است؛ در عرفان اسلامی و آموزه‌های دینی نیز به‌نوعی به آن پرداخته‌شده است. یعنی یک عارف این مجوز را دارد که به ندای درونی گوش سپرده و نسبت به آن اعتبار قائل شود؛ درحالی‌که در قانون جذب نیز منظور از ندای درون همان چیزی است که در عرفان اسلامی وجود دارد.

در پاسخ باید گفت؛ اعتبار ندای درون که در عرفان اسلامی وجود دارد، آنجایی است که یک عارف یا فردی که در مسیر سیر و سلوک قرار دارد، ازنظر تهذیب نفس خود را به مرتبه قابل قبولی رسانده و به این جایگاهی رسیده  است که قدرت تشخیص الهامات رحمانی از شیطانی را پیداکرده است؛ اما در قانون جذب، صرفاً با دریافت و تلقین برخی القائات نفسانی و افکار آلوده به اوهام که توسط ندای درونی افراد اتفاق می‌افتد، حکم به صحت و درستی ندای درون داده‌شده و آن را ملاک و معیار افراد در زندگی معرفی می‌کنند.

ندای درونی که در قانون جذب به آن تأکید می شود و ملاک عمل افراد قرارگرفته است، در حقیقت چیزی نیست جز انکار و محدود شدن خداوند در حد القائات نفسانی و خواسته‌های مادی و دنیایی افراد که جز خداوند انگاری انسان نتیجه دیگری ندارد.



انتهای پیام/





منبع: ادیان نت
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار