کد خبر: ۱۴۰۶۲
تاریخ انتشار: 30 مرداد - 1395 10:07
اتفاق تلخ صدور شیخیت ابوالقاسم نورنژاد (فرزند ششم نورعلیشاه و پدر خانم نورعلی تابنده) در بستر بیماری و لحظات آخر عمر و ازدواج علی تابنده فرزند رضاعلیشاه با دختر عبدالعلی شیدانی، باعث شکاف عمیقی در اولین فرقه موروثی تصوف شد .

به گزارش فرقه نیوز ؛ بعد از فوت ملاسلطان گنابادی و موروثی شدن قطبیت، مراحل به ظاهر عرفانی کنار گذاشته شد تا برهمگان ثابت شود جایگاه امثال کیوان قزوینی در نهایت، شیخیت و دست به سینه ماندن افرادی است که سال ها دور از وطن، با هر فرقه و طایفه ای ارتباط پیدا کرده[1] و تا قبل ازمراجعت دوباره به گناباد نگاه خود را از ملاسلطان پنهان می کرد[2] و درسلوک به ظاهر عرفانی در جلسات سلطانعلیشاه چیزی نیافت و آواره افغانستان،هندوستان و دیگر کشورهای اسلامی شد[3] و بعد از آنکه در کمال ناباوری قطبیت فرقه را بدست گرفت با جانشین قرار دادن فرزند خود صالحعلیشاه، آب پاکی را به روی دست شیوخ قدیمی ریخت تا اولین فرقه موروثی تصوف شکل بگیرد.

صالحعلیشاه بعد از به قطبیت رسیدن در سال 1328 برادر خود[4] که ششمین فرزند نورعلیشاه بود را ماذون در اقامه نماز جماعت قرار داد و دختر وی را به عقد نورعلی تابنده در آورد تا کلید اختلافات با قطبیت رضاعلیشاه زده شود. رضاعلیشاه بعد از به قطبیت رسیدن با وجود اصرار نزدیکان، مقام به ظاهر عرفانی عموی خود را به شیخیت نرساند و در کمال ناباوری و با اصرار قطب فعلی صوفیه و اطرافیان وی، زمانی که ابوالقاسم نورنژاد در بستر بیماری بود و نفس های آخر خود را می کشید به ناچار ملقب به درویش صابرعلی نمود تا فردی که در بستر بیماری به مقام شیخیت رسید درست سه روز بعد از به شیخیت رسیدن از دنیا برود[5] و همین امر باعث اثبات پوچی فرمان سلطانعلیشاه[6] مبنی بر جاری بودن حکم یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک شود.

اتفاق تلخ صدور شیخیت ابوالقاسم نورنژاد (فرزند ششم نورعلیشاه و پدر خانم نورعلی تابنده) در بستر بیماری و لحظات آخر عمر و ازدواج علی تابنده فرزند رضاعلیشاه با دختر عبدالعلی شیدانی، باعث شکاف عمیقی در اولین فرقه موروثی تصوف شد . علی تابنده با نام طریقتی محبوبعلیشاه با دختر خانواده ای ازدواج کرد که تا چندی قبل برچسب خاکساریه به آنها زده می شد. شیخ محسن سروستانی ملقب به صابرعلی یکی از مشایخ نورعلیشاه محسوب می شد که بعد از ملاقات با سلطانعلیشاه در گناباد مشرف به فقر گردید و به شیراز مراجعت کرد و یک هفته بعد از فوت ملاسلطان از طرف نورعلیشاه ماذون در دستگیری شد و به وی لقب صابرعلی داده شد و بار دیگر به شیراز مراجعت کرد. [7] نکته جالب تشرف وی، پوشیدن لباس مخصوص دراویش خاکساریه بود که با احمد سراج شیرازی با لباس خاکساریه وارد گناباد شد و مورد اعتراض جمعی از مردم قرار گرفت و بعد از وصلت این دو خانواده برای فرار از برچسب خاکساریه، بیان شد وی فقط با دراویش خاکساریه مراوداتی داشته است!

عمق اختلافات این دو خانواده زمان فوت محبوبعلیشاه به عرصه نمایش گذاشته شد تا نتیجه آن، با به حاشیه بردن قریب به اتفاق اطرافیان محبوبعلیشاه و روی کار آمدن رجل سیاسی، مشاهده شود. ناصرآقاملکی شیخ شیراز که خانواده وی از نزدیکان شیخ محسن سروستانی(پدر خانم محبوبعلیشاه و پدر بزرگ رضا تابنده) بود در جلسات شیراز و سروستان همواره به نیکی از آنها یاد می کرد.

بعد از فوت شیخ شیراز نورعلی تابنده فرصت را غنیمت شمرد و با در اختیار قرار دادن جلسات شیراز به علیرضا آذری مانع بدست گیری خانقاه شیراز توسط اسدالله آقاملکی فرزند شیخ شیراز شد تا بعد از اختلافات فقرای شیراز و حمایت یوسف مردانی بالاخره فرمان ماذونی اسدالله آقاملکی صادر شود.

اعتراف نورعلی تابنده در فرمان ماذونی[8] اسدالله خاوری مهرتاییدی بر اخبار منتشر شده پایگاه خبری فرقه نیوز مبنی بر اختلافات درون فرقه ای و درگیری های شیراز بود. اصرار نورعلی تابنده مبنی بر اتحاد و وحدت فقرای شیراز و بیان ازدیاد ذوق و شوق آنها برای روی کار آمدن فرزند ناصرآقاملکی در حالی صورت گرفت که خاندان شیخ محسن سروستانی تمام قد از وی حمایت کردند.

مراجعه تعدادی از فقرای شیراز به خانقاه کرج و دیدار آنها با یوسف مردانی در حالی صورت گرفت که این حرکت توهین آمیز و معنادار توسط گروهی دیگر با مراجعه به خانقاه امیرسلیمانی و دریافت دست خط نورعلی تابنده به نحوی خنثی شد تا همچنان علیرضا آذری خانقاه شیراز را بدست گیرد.

بدون شک عدم حمایت نورعلی تابنده و بایکوت فعالیت رضاتابنده توسط پایگاه خبری مجذوبان نور ریشه در داستانی دارد که از زمان نورعلیشاه آغاز شد و در زمان رضاعلیشاه به اوج خود رسید و بعد از فوت محبوبعلیشاه با کنار گذاشتن اطرافیان وی و میدان ندادن به آنها جبران شد وگرنه باتوجه به موروثی بودن قطبیت در فرقه صوفیه گنابادیه این سوال در ذهن هر مخاطبی شکل میگیرد که چرا هیچ کدام از اطرافیان محبوبعلیشاه در حال حاضر قادر به سپری کردن مراحل به ظاهر عرفانی صوفیه نشده است.

مروری بر جلسات اخیر فرقه سیاسی صوفیه مهرتاییدی بر ادعای فوق می باشد. جلساتی که این روزها از حال و هوای طبیعی خود خارج شده و کار به جای رسیده که نورعلی تابنده با توجه به فشارهای روحی و روانی وارده، در جلسه دیروز صراحتا بیان کرد کوچکترین سر و صدای در جلسه به روی اعصابش اثر می گذارد و ناراحت می شود[9] تا اثرات حرکت اعتراض آمیز رضا تابنده در جلسات این فرقه به وضوح مشاهده شود.

ادامه دارد..........



[1] تاریخچه بقعه مزارسلطانی بیدخت، صفحه 39

[2] نابغه علم و عرفان،صفحه 113

[3] تاریخچه بقعه مزارسلطانی بیدخت،صفحه 39

[4] ابوالقاسم نورنژاد ملقب به صابرعلی

[5] نابغه علم و عرفان،صفحه326

[6] همان،صفحه 578-581

[7] همان،407

[8] فرمان ماذونی اسدالله ملکی در تاریخ 23 مرداد1393

[9] جلسه سخنرانی نورعلی تابنده مورخ چهارشنبه 2تیر1395

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار