کد خبر: ۱۴۵۲۱
تاریخ انتشار: 19 مهر - 1395 09:18
اختصاصی
در اکنکار تعریف مشخصی از دین ارائه نمی شود، اما ادیان دیگر را مورد نقد و تمسخر قرا می دهد. شریعت در ادیان را دست و پاگیر می داند.

در تعريفي صحیحی از دين كه به مؤلفه‌هاي اساسي دين اشاره دارد، مي‌خوانيم: دين يك معرفت و نهضت همه‌جانبه به سوي تكامل است كه چهار بُعد داردصلاح فكر و عقيده، پرورش اصول عالي اخلاق انساني، حُسن روابط افراد اجتماع و حذف هرگونه تبعيض‌هاي ناروا).

در اين تعريف، هر كدام از مؤلفه‌ها، توسط مكانيسم خاصي از دين ـ تكي يا تركيبي ـ محقق مي‌شود. اصلاح فكر و عقيده توسط باورها و اعتقادات انجام مي‌پذيرد. همين باورها و نيز روش‌ها و مناسك در قالب رفتارهاي فردي و اجتماعي به پرورش اصول عالي اخلاق انساني منجر مي‌شوند. اعمال و باورها و شعائر موجب به‌وجود آمدن روابط حسنه اجتماعي مي‌شوند و همچنين با همين مكانيسم‌ها مي‌توان تبعيض‌هاي ناروا را برچيد.

در اکنکار تعریف مشخصی از دین ارائه نمی شود، اما ادیان دیگر را مورد نقد و تمسخر قرا می دهد. شریعت در ادیان را دست و پاگیر می داند. اکنکار برای اصلاح فکر و عقیده که یکی از مؤلفه های دین است را مورد توجه قرار داده است و تلاش کرده عقیده و فکر افراد را نسبت دین تغییر دهد.

در مکتب اکنکار تساهل و تسامح رفتاری خاصی وجود دارد. به تعبیر خودشان در اکنکار قوانین یا محدودیت‌هایی از قبیل توصیه پوششی خاص برای مردان یا زنان یا رژیم غذایی خاص و حلال و حرام دانستن برخی از خوردینها وجود ندارد. سقط جنین و همجنس بازی و طلاق و امثال آن به عنوان تصمیماتی شخصی دانسته می‌شوند و تصریح می‌کنند که اکنکار هیچ حکمی در این زمینه ندارد. ربازار تارز در تعلیمات خود به توئیچل همه قوانین و مقررات ادیان به ویژه اسلام، مسیحیت و یهود را ساخته بشر می‌داند و می‌گوید:

من به این گروه‌های مذهبی، فلسفی، و فرهنگ‌هایی که امروزه زیر پرچم ایمان به خدا و اشاعه راه پیشوایان و فرستادگان خدا رژه می‌روند اعتراض دارم. توده‌های مردم همیشه مایلند یک نفر مسئولیت مواظبت آن‌ها را برعهده گیرد. این فقدان قابلیت خود، راز به وجود آمدن ادیان است. روحوانیون، این نیاز توده‌ها را در نخستین روزهای تاریخ زمین کشف کردند و قبایل بدوی را ترغیب کردند تا احکام را اطاعت کنند و الگوها، مراسم و تشریفات معینی را بجا بیاورند.[1]

پال توئیچل می‌گوید: اگر مذاهب را به قدر کافی بشناسی، برایت معلوم خواهد شد که احکام و قوانین مربوط به هر گروه خاصی در خود دو تأثیر مثبت و منفی را پیشنهاد می‌کنند. به این معنا که اگر از آنچه تشکیلات مذهبی مقرر داشته تابعیت کنی قول پاداش می‌گیری و لیکن در صورت غفلت از مقررات و احکام، مجازات در پیش خواهی داشت. [2]

مسیحیت می‌گوید تا ابد در آتش جهنم خواهی سوخت. بعضی از ادیان هندو به بازگشت مراتب حیوانی هشدار به مسخ می‌دهند. و بعضی ادیان(اسلام) هم تو را مرتد خواهند خواند. و مرتد از مذهب هم که همیشه مترادف با یک اهریمن اجتماعی معرفی شده است.[3]

اگر این را درک کنی خواهی دانست که به سختی می‌توان ادعا کرد که دین و مذهب پدیده‌ای ساخت بشر نباشد.[4]

در آیین آمریکایی اکنکار، به صورتی زیرکانه باور به ادیان توحیدی به عنوان مانعی بر سر راه پیشرفت معنوی دانسته شده و کنار زدن و زدودن باورهای دینی پیروان، یکی از راه‌های تکامل روحی و شرط تأثیر گذاری تعالیم معنوی اکنکار بیان شده است. در این عرفان که ماهانتا یا استاد زنده اک را در جایگاه خدایی می‌نشاند. گفته می‌شود که مانع بزرگ درمقابل تعالیم ماهانتا، باورهای دینی افراد است. آن باورها چون در ذهن و جان افراد رسوخ کرده است اجازه نمی‌دهد حقیقت تعالیم ماهانتا آشکار شده و تأثیر گذاری خود را نشان دهد.[5]

اكنكار اين اديان و مذاهب را با نام «اديان اصولي» معرفي مي‌كند. در عرف غرب، واژة «اصولي» و «اصولگرا بودن» به ‏افكار و انديشه‌هايي اطلاق مي‏شود كه در آنها دُگم‌انديشي و دوري از تفكر روز، موج مي‌زند. جزم‌انديشي، تحجر‌گرايي و بي‌احترامي به ‏افكار ديگران، از ديگر ويژگي‏هاي افكار و اديان اصولي شمرده مي‏شود. نيكو سخن اينكه ‏اصولي و اصول‌گرا بودن لقب ناروايي است كه به عنوان فحاشي و بي‌احترامي به برخي از افكار و انديشه‏ها نسبت داده مي‏شود. كتاب مقدس ادعاييِ اكنكار، ضمن اينكه ديگر اديان را اصولي مي‌خواند، تعريفي نيز از اصولي بودن ارائه مي‌دهد:

مشكلي كه در ميان مذاهب اصولي وجود دارد، فقدان درك متقابل است كه به نوبة خود موجب انهدام ارتباطات آنان با اك مي‏شود. موضوع اين نيست كه مريدان اديان اصولي فرصت اين ارتباط را ندارند، بلكه بيشتر آنان حاضر به گذشت كردن در برابر اك نيستند. بيشتر پيروان اديان اصولي فقط به مذهب سنتي خود معتقدند. هر يك نيز اين چنين مي‌پندارند كه‏ اعتقاد راسخ به ‏اصول مذهبي‏شان، پاسخ تمامي سؤالات‏شان را در مورد زندگي و مشكلات مربوطه در اختيار‏شان مي‌گذارد.[6]

با نگاهي اجمالي به پاسخ‌هايي كه اكنكار به ‏اكيست‏ها مي‏دهد، مي‏توان اكنكار را روشن‏ترين نمونه ‏از ادياني دانست كه در پاسخ‏گويي فرومانده‏اند و به‌رغم آن، تنها پاسخ‏هاي خود را صحيح مي‏پندارند. این فروماندگی را با می توان در کتاب «از استاد بپرسید» اثر هارولد کلمپ که در دو مجلد چاپ شده است، مشاهده کرد.

از ديگر نقدهايي كه اكنكار به اديان آسماني و غيرآسماني دارد، «ذهني بودن» معارف اين اديان است:

تمامي عادات اجتماعي، مذاهب، سياست‌ها و اصول ديني بر اساس عادات ذهني‌اي هستند كه در شيارهايي قرار داده شده و از نسلي به نسلي ديگر انتقال داده شده‏اند. اين عادات ذهني خشك و غير قابل تغيير هستند و اغلب باعث ايجاد جنگ‌هايي مي‏شوند كه در طي آن، ميليون‏ها نفر به قتل مي‏رسند. عادات ذهني معمولاً ارباب نوع بشر مي‏شوند. مي‏توانيم بگوييم كه تمام نژاد بشر برده عادات ذهني است.[7]

با این وجود می بینیم آموزه های اکنکار خود نیز ار ذهنی و توهمی بودن خالی نیست و اساساً اصول و مبانی آن بر اساس توهم و موضوعات ذهنی است. والا‌ترين هدف اكنكار و نيز بزرگ‌ترين وسيلة آن، سفر روح است. اكيست‌ها تمام تلاش خود را مي‌كنند تا گامي در سفر روح بنهند. در حالي كه تمامي روش‌هاي اكنكار براي رسيدن به اين هدف، ذهني و خيالي است. اكنكار را مي‌توان يكي از نمونه‌هايي دانست كه علاقة زيادي به ذهن‌شويي دارد. به همين دليل، آموزش‌هاي اولية اكيست‌ها توسط جزوه‌هايي انجام مي‌گيرد كه محرمانه است و شاگردان اكنكار از مطالعات جنبي و باورهاي ديگر منع مي‌شوند.

جریانی که آموزه های آن بر محور موهومات و خیالات ذهنی می چرخد، چگونه است که ادیان الهی را ذهنی می داند و آنها را به این بهانه تخریب می کند. ادیان الهی به خصوص اسلام که دارای راه و رسم دقیق برای زندگی دارد و بر محور شریعت مترقیانه ای می چرخد که می تواند تمام نیاز های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی فرد و اجتماع را تأمین کند. اسلام به تمام جزئیات زندگی انسان ها توجه کرده و برای آن دستورالعمل ارائه داده است. موضوعات ساده ای مانند لباس پوشیدن که در اذهان عموم امری بی اهمیت و پیش پا افتاده ای است، در اسلام مورد توجه قرار گرفته است. این که ایستاده بپوشیم یا نشسته، اول کفش پای راست را بپوشیم یا پای چپ، برای پوشیدن لباس نو چه دعاهایی وارد شده بهتر است چه اقداماتی انجام دهیم؟ این همه کار فقط برای یک امر ساده. حال اگر موضوع اقتصادی در حوزه اجتماع باشد، با فراوانی راهکارها و راهنمایی ها مواجه خواهیم شد.

این دین با این دقت نظر در تمام جزئیات و دقیق بودن نقشه راه، برای رفتن به سمت خداوند، چگونه می تواند امری ذهنی و خیالی باشد؟!



[1] . سرزمینهای دور، پال توئیچل، ترجمه: هوشنگ اهر پور، ص 46

[2] . همان.

[3] . همان.

[4] . سرزمینهای دور، پال توئیچل، ترجمه: هوشنگ اهر پور، ص 46.

[5] . همان ص 247.

[6] . پال توئيچل، شريعت کي سوگماد، ج1، ص 274-275.

[7] . اکنکار کلید جهان های اسرار، پال توئیچل، ص172.

برای مطالعه بیشتر به کتاب صراط های غیر مستقیم نوشته مهدی سالاری مراجعه کنید.

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار