بخشی از ویژه نامه نشریه نسیم (ماهنامه مرکز اسلامی انگلیس) که در آن به بررسی برخی از عرفان های کاذب پرداخته شده است. در این نشریه درباره عرفان حلقه آمده است
به گزارش فرقه نیوز؛ گاهی اوقات بعضی از ما تا خودمان چیزی را تجربه
نکرده باشیم و سرمان به سنگ نخورده باشد اصلاً هیچ حرفی در گوشمان فرو نمی رود و حتی بیشتر وسوسه
می شویم آن کار را انجام دهیم. مثل همین حضور در کلاس های عرفان های نوظهور که هرچه
درباره تاثیرات منفی اش برای ما می گویند فایده ای ندارد. ما هم برای اینکه این حس
کنجکاوی شما ارضا شود، به یکی از کلاس ای
«عرفان حلقه » رفتیم تا از صحبت هایی که در آن میان استاد و شاگردان رد و بدل می شود
برایتان مطلب بنویسیم. با خواندن این مطلب می توانید جلسه اول از ترم اول عرفان حلقه
را تجربه کنید بدون آنکه 50 هزار تومان هزینه کرده باشید.
-1 تخلیه درون یا تخلیه جن
از بدن
نشانی کلاس آنقدر سر راست است که نیازی نیست در
خیابان های عریض و طویل سعادت آباد دنبالش بگردیم. هنوز کسی در را باز نکرده که یکی
دو نفر دیگر از راه می رسند. همانجا متوجه می شویم آنجا خانه یکی از مسترهای «عرفان
حلقه » است. خوشبختانه تازه واردین زیادی آمده اند که حضور ما چندان جلب توجهی نمی
کند. کمی که در صحبت هایشان دقیق می شویم نه خبری از دعاهایی در مورد دین است و نه چیزی در باب عرفان.
همه کسانی که اینجا جمع شده اند گویی به کلاسی آمده اند که کسی قراراست علم ماورایی
تدریس کند. آنهایی هم که مثل ما جلسه اولشان است، آمده اند راهی پیدا کنند تا مریضی
های جسمی و روحی شان مداوا شود. رابطی که این کلاس را به ما معرفی کرده می گوید: «در
این کلاس با انرژ یهایی که استاد طاهری به «مستر »ها آموزش داده و آنها هم به ما آموزش
می دهند می توانیم بر جسم و روحمان مسلط شویم و بیماری هایمان را از بدن خارج کنیم.
«مستر » یا همان «استاد » یک خانم است. استاد طاهری که کارهای عجیب و غریبش ورد زبان
شرکتک نندگان شده نام سرکرده «عرفان حلقه » است که اکنون بنابر گفته های خودشان در زندان است.
چند دقیقه ای نگذشته که «مستر » وارد پذیرایی می شود. یک میز و صندلی برایش گذاشته
اند. ما هم مانند یک کلاس درس مقابلش روی صندلی هایمان می نشینیم. خودش را معرفی میک
ند و توضیحاتی در مورد کلاس می دهد. گویی بیشتر افراد این کلاس تازه واردند. کسی که
ما را به این کلاس معرفی کرده بود، می گوید: «استاد طاهری معتقد است جن درون بدن انسان
می رود و او را اذیت می ک ند. بیمار یهای روحی
و روانی و بعضاً جسمی هم از آن سرچشمه می گیرند و با خارج کردن آن جن از بدن، فرد درمان
می شود ». همین موضوع را «مستر » هم مطرح میک ند اما با تعدادی کلمات قلمبه سلمبه که
شاید خودش هم متوجه نمی شود چه می گوید.
-2 شعور کیهانی
«مستر » رفته رفته درخصوص
شعور یکهانی توضیح می دهد و می گوید: « همه موجودات عالم دارای شعور خاص خود هستند
و مدار دنیا بر آگاهی استوار است و هرکدام از ما دارای نیروهایی هستیم ». تا کنون که
هیچ حرفی از خدا و دین نزده و فقط اشاره میک ند که هر کسی با هر دین و اعتقادی می تواند
از نیروهای درونی خود و نیروهای موجود در طبیعت استفاده کند. طوری این جمله را توضیح
می دهد که گویی ما با ایمان به نیروی طبیعت باید به خدای دیگری که او می گوید ایمان
بیاوریم. در میان کسانی که حضور دارند همه جور آدمی پیدا می شود بیشتر شرکتک نندگان
خانم هستند اما محجبه و غیر محجبه همگی دور هم نشسته اند. دختران جوان تعدادشان بیشتر
است. یکی از آنها با عمه اش آمده و به «مستر » می گوید عمه اش سرطان دارد و می خواهد
با فرادرمانی او را درمان کند. «مستر » استقبال میک ند و می گوید: « جلسات اول مخصوص
همین فرادرمانی است ». در واقع اطلاعاتی در جلسات اول در مورد فرادرمانی به او داده
می شود تا بتواند همراه عمه اش استفاده کند. البته «مستر » به عمه
این دختر جوان می گوید: «اگر می خواهی درمان شوی،
باید مدام به آنچه می گویم عمل کنی و همواره اتصال داشته باشی تا از آن طریق شفا پیداکنی
.»
-3 هنگام اتصال به چیزی فکر
نکنید.
فرادرمانی درنظر اول علمی آموختنی می آید اما با
توضیحاتی که «مستر » می دهد متوجه می شویم بیشتر یک چیز تجربی است. «مستر » می گوید:
« باید قراری را معین کنیم و همگی در آن موقع معین در خانه خودمان بنشینیم و چشمانمان
را ببندیم. بعد به
هیچ چیز فکر نکنیم. با این کار هم تمرکز پیدا میک
نیم و هم اینکه به آرامش می رسیم. اسم این کار اتصال است. یعنی هرکس که در این اتصال
حضور پیدا میک ند وارد حلقه شده. از اینجا هم نام این عرفان را «عرفان حلقه » گذاشته
اند ولی یکی از سوالاتی که
از «مستر » میک نیم این است که مگر می شود آدم یک
جا بنشیند و به هیچ چیز فکر نکند؟! البته «مستر » طفره می رود ولی در نهایت بعد از
اینکه سوال و جواب می کنیم می گوید اگر شما نمی توانید به هیچ چیز فکر نکنید، می توانید
به چیزهای خوشایند فکر
کنید، حتی به چیزهایی که می خواهید به دست آورید.
»
-4 اتصال چیست؟
حتماً حالا می پرسید که اتصال ها چه فایده ای دارند
و قرار است چه نتیجه ای بگیریم؟ اتفاقاً همین سوال را هم با «مستر » مطرح کردیم: «با
این کار همگی ما به آگاهی اتصال پیدا میک نیم؛ به آگاهی ای که هر کدام در آن سهیم هستیم.
بعد هم به یک نحو همگی با هم متصل می شویم به شعور بالاتر که دنیا را احاطه کرده؛ نیرویی
به نام خدا ». جمله آخر را که می شنویم برق از چشمانمان می پرد اما فضای کلاس طوری
است که نمی شود به این راحتی ها مخالفت کرد و سوالی پرسید. برای همین دقایقی صبر میک
نیم تا حرف هایش تمام شود. آنقدر ذهن مان درگیر «نیرویی به نام خدا » شده که اصلاً
متوجه نمی شویم یکی از شاگردان چه سوالی می پرسد. اما جرات به خرج می دهیم و می پرسیم
یعنی با این کار خودمان را به خدا می سپاریم؟ آیا این چیزی مانند دعای دسته جمعی نیست؟
از ائمه)ع( هم در این خصوص سفارش شده؟ سوال آخر را که می شنود «مستر » خم به ابرو می
آورد و می گوید: «این یک علم جدید است و نمی دانم امامان در این زمینه چیزی گفته اند
یا نه. ولی گفتن و نگفتن آنها دلیل بر درستی یا نادرستی این مسئله نمی شود و بعد هم
از خصوصیات استاد طاهری حرف می زند .»
چشمانت را ببند و به هیچ چیز فکر نکن کلاس تمام
می شود. عده ای از حاضران دور استاد حلقه زده اند و سوال میک نند. استاد
هم مدام آنها را تشویق میک ند که در کلاس های تکمیلی
ثبت نام کنند که البته برای هر کدام باید هزینه جداگانه بپردازند. گویا این عرفان بیشتر
در خدمت جیب استاد است تا روح ما!
