کد خبر: ۱۴۶۵۷
تاریخ انتشار: 10 آبان - 1395 13:21
اختصاصی
کارکردهای فرهنگ عامّه در اجتماع

فرهنگ عامه شناسان، کارکردهای بسیاری را برای فرهنگ عامه ذکر کرده اند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1. ایجاد همبستگی قومی و نژادی و نزدیک نمودن قومیت ها و ملیت ها به یکدیگر

اگر چه فرهنگ عامه از یک سو باعث تمایز اقوام و ملیت ها از یکدیگر می شود، اما از سوی دیگر، اگر با دقت در فرهنگ عامه طوایف و اقوامی که در یک منطقه یا یک کشور زندگی می کنند، مطالعه شود، مشاهده خواهد شد که درصد زیادی از زیرساخت های فرهنگ عامه آنها، دارای ریشه مشترک است. برای مثال: همانندی لهجه، پوشش، سرودها و موسیقی های محلی و آداب و رسوم حاکم بر زندگی اقوام مختلف، عاملی است برای ایجاد پیوند دوستی و نیز جلوگیری از ایجاد دشمنی و جنگ بین آنها.

در سطح وسیع تر می توان گفت از جهاتی تمام ملل جهان، دارای ریشه های فرهنگی و عادات فرهنگ عامه مشترک اند؛ چرا که در گذشته های بسیار دور، همگی از یک نژاد و تمدّن بوده اند و به مرور زمان، تقسیم شده اند و به صورت اقوام و ملّیت های گوناگونی که امروز شاهد آن هستیم، در زمین، پراکنده شده اند. برای مثال، قصّه «ماهْ پیشانی» ایرانی را می توان با اندکی تغییر، نزد فرانسوی ها، آلمانی ها و ایرلندی ها نیز یافت. همین اشتراک در زیرساخت ها و اصول فرهنگ عامه می تواند زمینه ساز گفتگوی تمدن ها باشد و جهان را به سوی دنیایی به دور از جنگ و نزاع و خونریزی راهنمایی کند.

2. فرهنگ عامّه هر ملتی، در حقیقت، حافظه تاریخی، سیاسی و اجتماعی آن ملت است

همان طور که گفته شد، فرهنگ عامه، شامل تمامی اعمال و رفتار و گفتار و جنبه های مختلف زندگی بشری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. بنابر این، با شناخت فرهنگ عامه یک قوم می توان به تمام این منابع، دسترسی پیدا کرد و از این طریق به راحتی می توان به شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی مردم آن قوم پی برد. برای مثال: اگر تعداد مَثَل و افسانه، اسطوره، ترانه و لالایی را تحلیل جامعه شناختی کنیم، متوجه می شویم که در درون آنها حرف هایی است که در شرایط خفقان حاکمیت آن زمان نمی توانسته اند به زبان بیاورند، به طوری که ترانه ها و لالایی های ما، حرف های سیاسی است و لالایی های روستایی ما ترانه هایی است علیه اربابان و خوان های مناطق و یا امروزه اگر به دقت به مضامین جُک ها و لطیفه های مردم پرداخته شود، عمیق ترین مسائل سیاسی و اجتماعی را می توان در آنها یافت که نمی توان آنها را در یک سند غیر عامیانه، یک مقاله علمی و یا یک شعر پیدا نمود. از این رو می توان فرهنگ عامه را روح اجتماعی یک ملت دانست.

3. فرهنگ عامّه را می توان خاستگاه و شالوده الهامات بشری در زمینه ادبیات و هنر به حساب آورد

این سرچشمه افکار توده که نسل های پیاپی، همه اندیشه های گران بها و عواطف و نتایج فکر و ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند، گنجینه زوال ناپذیری است که آبشخور بزرگ ترین و ماندگارترین آثار هنری جهان است.

4. فرهنگ عامّه را می توان نوعی رابط فرهنگی بین نسل های مختلف به حساب آورد

در حقیقت می توان گفت که فرهنگ عامه برای نسل های مختلف، نقش یک مدرسه را بازی می کند. خصوصا در گذشته، به دلیل عدم وجود رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به شکل امروزی، این نقش فرهنگ عامه، مهم ترین کارکرد آن به شمار می آمده است و در اشکال مختلفی همچون: دور هم نشستن های شبانه و گوش سپردن به قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، پرده خوانی ها، نقالی ها و... ظهور می یافته است.

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: