کد خبر: ۱۴۸۶۹
تاریخ انتشار: 23 آذر - 1395 08:11
اختصاصی
بُعد عملیِ فرقه حلقه که محصولِ تسلیم در برابر طاهری است، به زَعم آنان، منجر به عبادت عملی(1)می‌شود و هر آن‌کس که به این مقام نائل آید، به باور طاهری به توانمندی معنوی و خداشناسی عملی (2)دست یازیده است. غافل از آنکه درمان و کرامت دالِّ بر دست‌یابی به عرفان و کمال نیست

به گزارش فرقه نیوز؛

با توجه به اینکه فرقه حلقه بر دو پایه‌ی عرفان و درمان استوار گشته است چه دلایلی بر بطلان آن وجود دارد؟

پاسخ:

برای بررسی ماهیتِ فرقه‌ای که ویژگی و صفتش ادعای درمان بیماران با اتکا و تکیه‌ی بر عرفان است و نیز درمان و عرفان در آن به‌گونه‌ای به یکدیگر پیوند خورده و جدانشدنی شده، که یک «این‌همانی» را پدیدآورده است، لاجرم می‌بایست دو بُعد نظری و عملی آن مورد واکاوی قرار گیرد تا از رهگذر مطابقت یا عدم مطابقت آن بر درمان و عرفانِ واقعی، صدق و کذب آن پدیدار گردد.

فرقه‌ی حلقه یا هر جریان، دین و مَسلکی اعم از الهی یا بشری دو بُعد نظری و عملی دارد. در دین مبین اسلام بُعد نظری، همان اعتقادات و اصول بینشی و بُعد عملی و کارکردی، احکام، حقوق، آداب واخلاق است. در عرفان حلقه اما بُعد نظری بر محور عشق و اندیشه‌ی اتصال به واسطه‌ای به نام «شبکه‌ی شعور کیهانی» دَوَران می‌یابد و باورهایی هم از این رهگذر در کتب آنان ساخته و پرداخته شده است

بُعد عملیِ عرفان واره‌ی حلقه که محصولِ تسلیم در برابر طاهری است، به زَعم آنان، منجر به عبادت عملی(1)می‌شود و هر آن‌کس که به این مقام نائل آید، به باور طاهری به توانمندی معنوی و خداشناسی عملی (2)دست یازیده است. غافل از آنکه درمان و کرامت دالِّ بر دست‌یابی به عرفان و کمال نیست.

به هر تقدیر طاهری معتقد است «در این بینش، اعتقاد بر این است که انسان در این رابطه می‌تواند از توانمندی‌های معنوی بسیار زیادی برخوردار باشد که توان درمانگری یکی ازآن‌هاست».(3)

دلایلِ بطلان عرفان حلقه در بُعد نظری

هنگامی‌که یک مرام و مَسلک را به اعتبار سنجش بر حق، وزن می‌کنیم، یا حق است یا باطل و تصوّر حالت سوم که همان آمیخته‌ای از حق و باطل باشد هم مُلحق به باطل است. چراکه مکتبِ مخلوط، نمی‌تواند طریقِ و بستر سعادت باشد. برای نمونه وقتی شیئی را ظرف می‌نامیم، مجموع آن، یعنی درون و بیرونش ظرف محسوب می‌شود. نه تنها درون و نه فقط بیرون. بلکه مجموع درون و بیرون.

عرفان حلقه امّا مخلوط، معجون و ملغمه ای از حق و باطل است که قسمت‌های حقّ آن از اسلام و قسمت‌های باطل آن از نِحله‌های بشری و یا برداشت‌های ناصواب طاهری از دین و آئین است. حقّ، در فرقه‌ی حلقه بسیار اندک و باطلِ آن بسیار زیاد است(4). اگر گاهی حقّی در این فرقه مشاهده می‌شود، به این خاطر است که طاهری اگر باطلِ محض را به کار می‌بست، نمی‌توانست مردم را فریب دهد؛ و این یکی از شگردهای اصحاب گمراهی است که در ابتدا خلافِ اعتقادات و محکمات دینی سخن نمی‌گویند، اعتماد سازی کرده و زمانی که در نزد جماعتی از خلایق ِعوام مشروعیت و مقبولیتی یافتند، همه‌ی انحرافات عقیدتی خود را رونمایی کرده و بر آن افتخار می‌کنند.

نتیجه: چون فرقه‌ی حلقه در بُعد نظری التقاطی و مخلوطی از حق و باطل است، نتنها نمی‌تواند فرد و جامعه را به سعادت برساند، بلکه آنان را به انحطاط می‌کشاند، ازاین‌روی باطل است.(5)

بُعد عملی و مهم‌ترین عامل جذب افراد به حلقه

برابر با آنچه گفته شد، بُعد عملی حلقه، مرهون و وام‌دار طبابت و درمانگری آنان است؛ و دست‌یابی به این مرحله، منهای تلاش، سعی، کوشش، اعتقاد و التزام به دین هم ممکن و میسور است و بالاتر از آن مطابق با گفته‌ی طاهری دین و اعتقاد در آن اصلاً نقشی ندارد.(6)

مهم‌ترین عامل جذبِ افراد به فرقه‌ی حلقه، ادعایی تحت عنوان «درمان انواع بیماری» هاست که از سوی مؤسس عرفان واره‌ی کیهانیِ حلقه مطرح می‌شود. درد و بیماری لازمه‌ی دنیای مادّی است، همه‌ی انسان‌ها در طول حیات خود، با بیماری‌های سطحی، معمولی یا بغرنج مواجه می‌شوند، این تلاقیِ دائمیِ انسان و بیماری‌ها در ساحت دنیای مادّی، بهترین فرصت را برای سوء استفاده طاهری و مسترهایش (مربّی‌ها) فراهم آورده است.

دلایلِ بطلان عرفان حلقه در بُعد عملی

یکم) ماهیت درمان آنان مشخص نیست و آن را تعریف ناپذیر اما علمی می‌دانند .هرگاه که پای اثباتِ علمی به میان می‌آید آن را توصیف ناشدنی و محصول دریافت‌های شهودی مُعرفی می‌کنند.

دوّم) هیچ‌گاه در داخل و خارج از کشور نتوانسته‌اند با روش‌های علمیِ مُتقن، سازوکار درمانی خود را اثبات کنند. تنها دستاویز آنان در این سال‌ها این بوده است که حاکمیت ایران بازدارنده آنان است، امّا پس از گذشت سال‌ها از استقرار مستر‌های اصلی آنان در خارج از کشور و برپایی تشکیلات سازمانیِ درمان نما، هنوز نتوانسته‌اند در هیچ نقطه‌ای از دنیا «فرادرمانی» و «سایمنتولوژی» را به روش علمی اثبات نمایند.

سوم) روش‌های درمانی حلقه به گروهی از مردم کشورمان آسیب‌های جدّی وارد ساخته است و شمار زیادی

از مردم از طاهری شکایت کرده‌اند. اگر یک روش درمانی، الهی یا علمی باشد، افراد را در معرض آسیب قرار نمی‌دهد.

چهارم) به نظر می رسد جن و وجود او در روش عملکرد درمانی حلقه نقش بسیار پر رنگی دارد و درمان از طریق در اختیار گرفتن این موجود اتفاق می افتد، بر این ادعا شواهد بسیاری است یکی این که جایگاه جن در این جریان آنقدر پر رنگ است که رهبر این جریان کتابی در این زمینه نوشته و جن را مفصل معرفی کرده است.

قیاس استثنایی بر بطلان درمان حلقه

از آنجایی که طاهری درمان و عرفانش را توامان می‌داند اگر اثبات بشود که ادراکات شهودی و عرفان طاهری نتنها الهی و رحمانی نبوده بلکه شیطانی است، می‌توان بر اساس یک قیاس استثنایی، نتیجه گرفت که درمان او هم دروغین یا شیطانی یا فقط وسیله‌ای برای نابودی دیانت مسلمانان است. زیرا هنگامی‌که مسلمانان، درمان او را عرفانی بپندارند، شیوه‌ی دین‌داری خود را همانند با مکتب و باورها انحرافی طاهری بنا می‌سازند. در جای خود بارها عدم همخوانی آموزه‌های طاهری با اسلام و عرفان اثبات‌شده است، پس درمان او نتنها الهی نیست، بلکه یا دروغین است و یا ابزاریست در دست شیطان.

اگر درمان در فرقه‌ی حلقه، صادق و الهی باشد، عرفان آنان نیز حقیقی است.

اما عرفان آنان حقیقی نیست. (با شاخصه‌های اسلامی تطابق ندارد.)

نتیجه: پس درمانشان صادق ، الهی و حقیقی نمی‌باشد.

نتیجه:

روش‌های درمانی عرفان حلقه کاملاً غیر علمی و مُضر است. تعدّد و تکثر رسانه‌های حلقه و موج تبلیغی آنان، ابزاری برای علمی نشان دادن فرادرمانی و سایمنتولوژی به‌جای اثبات علمی شده است. اگر در پاره‌ای از مواقع درمانی توسط آنان صورت می‌گیرد، یا محصول تلقین و تخیّل افراد زود باور، یا به کمک جنیان و یا از انرژی درمانی است.هرچند که مطابق با ادعای طاهری و یارانش هر روشی جز اتصال به شبکه‌ی شعور در این فرقه ناخوشایند آنان است. در حقیقت طاهری با اندک دانشی پیرامون انرژی درمانی و طب‌های مکمل و نیز جن گیری ادعای عرفان و بلکه پیغمبری و اتصال به روح القدس علیه السلام را دارد.

(1) انسان از منظری دیگر، ص ۹۸٫

(2) همان.

(3) انسان از منظری دیگر، ص ۷۶٫

(4) اندک بودن حق و فراوانی باطل در فرقه‌ی حلقه به صورت کمّی و کیفی مشهود است.

(5) التقاطی و انحرافی بودن فرقه‌ی حلقه را بارها در مقالاتی دیگر اثبات کرده ایم.

(6) عرفان حلقه، ص ۵۰ و ۵۱؛ انسان از منظری دیگر، ص ۹۳ و ۱۳۴٫

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار