کد خبر: ۱۴۹۱۲
تاریخ انتشار: 29 آذر - 1395 08:28
تفاوت نظري و فکري اين فرقه با اهل سنت زياد است. وهابیون در همه عقايد اسلامي با اهل سنت و بالجمله با مسلمانان تفاوت و اختلاف زيادي دارند
به گزارش فرقه نیوز؛ وحدت شیعه و سنی 
رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: در نگاه جماعت سلفی و وهابی، شیعیان و اهل سنت محب اهل بیت و اهل سنت پیرو عرفان قادری، در هر جای دنیا باشند کافرند، اما حقیقت این است که پیروان این فکر شوم مأمور ایجاد اختلاف میان برادران مسلمان هستند؛ همچنانکه شیعه ای که از روی نادانی و یا غرض به مقدسات اهل سنت توهین می کند مأمور ایجاد اختلاف است؛ و به هر حال رفتار هر دو گروه حرام شرعی و خلاف قانونی است.
22 اردیبهشت 1388/ سنندج
درباره زيارت شريف عاشورا كه در قديمي ترين نسخه آن عبارت « اللهم خُصَّ أنت اول ظالم باللَّعن و ابدأ به أولاً ثم الثانی و الثالث و الرابع »كه فعلا رايج و مشهور است، وجود ندارد و به جاي آن لعن كلي و عمومي به اين صورت آمده است: " اللهم خُصَّ أنت أول ظالم ظلم آل نبیك باللعن ثم العن أعداء آل محمد من الأولین و الاخرين" اين نسخه ي زيارت عاشورا در كتاب کامل الزیارات که از تألیفات ابن قولويه قمي (از استادان شیخ مفید) است آمده و از جهاتي از نسخه متداول معتبرتر مي باشد اما متاسفانه کمتر مورد توجه مردم قرار گرفته است. در میان کتب دعاي معاصر " منتخب الادعیه" که زير نظر علامه سید مرتضي عسکري  تدوين شده اين متن را نقل کرده است. گفتني است اعتبار زيارت عاشورا به هیچ وجه نبايد مورد ترديد قرار گیرد و آنچه در اينجا بیان شد تنها ناظر به يك عبارت كوتاه بود كه بايد طبق نسخه هاي قديمي تر تصحیح گردد.
(جعفربن قولیه قمی، کامل الزیارات ص 174 و 179 باب 71 و محمدباقر مجلسی، بحار الانوار چاپ بیروت ج 98 ص 292 و میرزا ابولفضل تهرانی شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور انتشارات مرتضوی تهران، ج 1 ص 44 و سیدمرتضی عسکری منتخب الأدعیه ، المجمع العلمي الاسلامی تهران 1362)

از برخي روايات بر مي آيد اصل تبري كه از نظر ما شیعیان يكي از فروع دين است بايد بصورت " لعن ستمگران به طور کلی" باشد و نباید با ذكر نام و بصورت صريح باشد. كلیني از امام باقر علیه السلام نقل كرده كه فرزندِ يكي از سرانِ شرك، اسلام آورده و در ركاب پیامبر صلی الله علیه و آله بود. يكبار ابوبكر در حضور او پدر مشركش را لعنت كرد كه او خشمگین شد و به ابوبكر پاسخي تند داد. در آن هنگام پیامبر صلی الله علیه وآله به عنوان يك سیره ی همیشگی فرمودند: وقتي مشرکان را لعن و بدگويي مي كنید بطور کلي سخن بگويید نه بطور خاص (با ذکر نام) که فرزندانشان ( که اکنون در شمار مسلمانان هستند) خشمگین شوند. (محمدبن یعقوب کلینی، الکافی چاپ تهران ج 8 ص 69 )

تقسیم بندی اهل سنت:
اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم می شوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به دهها زیر شاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند.
وهابیت نیز یکی از فرقه هایی است که خود را منتسب به حنبلیها می دانند بدین معنی که وهابیت بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفته اند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقه ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده اند. به طور مثال ذهبى متوفّاى 774 ، دانشمند بلند آوازه اهل سنّت كه خود همانند ابن تیمیّه(موسس اصلی فرقه ضاله وهابیت) حنبلى مذهب بود و در علم حديث و رجال سرآمد عصر خويش بود، در نامهاى خطاب به وى مى نويسد:
اى بىچاره! آنان كه از تو متابعت مى كنند در پرتگاه زندقه و كفر و نابودى قرار دارند ... نه اين است كه عمده پیروان تو عقب مانده، گوشه گیر، سبك عقل، عوام، دروغگو، كودن، بیگانه، فرومايه، مكّار، خشك، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر سخن مرا قبول ندارى آنان را امتحان كن و با مقیاس عدالت بسنج.
تا آن جا كه مى نويسد:
گمان نمى كنم تو سخن مرا قبول كنى! و به نصیحت هاى من گوش فرا دهى! تو با من كه دوستت هستم اين چنین برخورد مى كنى پس با دشمنانت چه خواهى كرد؟ به خدا سوگند، در میان دشمنانت، افراد صالح و شايسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان كه در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بىعار زياد به چشم مى خورند.(الإعلان بالتوبیخ ص 77 و و تكملة السیف الصقیل ص 218)
یا پدر محمد بن عبدالوهاب که وهابیت از طرف وی جان تازه ای گرفت و در حقیقت وی وهابیت را به طور رسمی تاسیس کرد، در مورد فرزندش این گونه اعتقاد داشت که وی گمراه است و مردم را از ارتباط با وى برحذر مى داشت. (الدرر السنیّة فى الردّ على الوهّابیّه ص 42)
با این وجود روشن است که وقتی خود علمای اهل سنت و بالاخص مذهب حنبلی خودشان را از رهبران این فرقه این طور دور می کنند بدین معنی است که حتی اهل سنت نیز این فرقه ضاله را قبول نداشته و آن را رد کرده اند.

به هر حال برای اینکه کاملا با نظر تمام علمای اهل سنت نسبت به این فرقه آشنا شویم باید بگوییم که در یک جمع بندی کلی می توان گفت: که جامعه اهل سنت نسبت به ابن تیمیه، که موسس این فرقه ضاله است سه نظريه دارند: (با توجه به این نظرات می توان فرقاساسی بین اهل سنت و این فرقه را به دست آورد)
1- معتقدند كه ابن تیمیه، مشبّهه بود.
اهل سنت، مشبّهه را كافر مي دانند. يعني كسي كه خدا را به مخلوق تشبیه كند. ابن تیمیه صراحت دارد كه خداي عالم، داراي دست و پا و چشم و صورت است. مانند ابو يعلي كه گفته بود خداي عالم همه چیز دارد و فقط دو چیز ندارد: ريش و عورت. 
2- عده اي مي گويند كه زنديق و ملحد و بي دين است. چون نسبت به نبي مكرم صلي الله علیه و سلم جسارت كرده و مي گويد وقتي پیامبر اكرم صلي الله علیه و سلم از دنیا رفت " مات فات"  هیچ خاصیت و فائده اي ندارد و حتي براي خودش هم دفعِ ضرري ندارد.  يعني همان حرفي است كه حجاج گفت: عصاي من، ارزشش از پیامبر بالاتر است، چون با اين عصا مي توانم يك مار يا عقربي را بكشم، ولي وجود پیامبر از كشتن مار و عقرب هم عاجز است.
3- عده اي هم مي گويند كه ابن تیمیه منافق است. چون نسبت به امیرالمؤمنین جسارت كرده است. ابن تیمیه مي گويد كه علي بن أبي طالب در 17 جا اشتباه كرد و خلاف قرآن فتوا داده است و در تمام جنگ هايي كه داشت، براي رسیدن به رياست جنگید و از مصاديق اين آيه شريفه است:
تِلْكَ الدَّارُ الَْْخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا وَ الْعَاقِبَةُ لِلْ مُتَّقِینَ (سوره قصص / 83)
آيا بيض از اين بالاتر؟ در صحیح مسلم آمده است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: لا يحبه إلا مؤمن و لا يبيضه إلا منافق ( صحیح مسلم ج 1 ص 60)
ابن تیمیه نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام، به قدري وقیحانه برخورد كرده است كه مللا مي گويد:شیعه هم نمي تواند ثابت كند كه علي مسلمان بوده است. 
يا:علي، علمي نداشت و شاگرد مكتب ابوبكر بوده و اگر چیزي هم ياد گرفته، از ابوبكر ياد گرفته است و يا:جناب علمان، حافظ قرآن بود و بعضي از شب ها، تمام قرآن را در يك شب مي خواند، ولي معلوم نیست كه علي بن أبي طالب، همه قرآن را بلد بود يا خیر.یا در مورد صدیقه طاهره می گوید: و في فاطمة شعبة من النفاق. (التنبیه و الرد لحسن السقاف،ج7 كلمة الرائد لمحمد زكي الدين ابراهیم ج2 ص 546)
شما کدام سنی را می شناسید که چنین اعتقاداتی داشته باشد و این خود به خوبی روشن می کند که این فرقه ضاله تا چه اندازه با اهل سنت فرق می کند.
کلامی از مولوی عبدالرحیم رضوی که یکی از علمای کنونی اهل سنت است اشاره می کنیم تا خودتان از زبان یک سنی به ماهیت اهل سنت پی ببرید:
وی میگوید: 
تفاوت نظري و فکري اين فرقه با اهل سنت زياد است. وهابیون در همه عقايد اسلامي با اهل سنت و بالجمله با مسلمانان تفاوت و اختلاف زيادي دارند؛ براي مثال زماني که وهابیت را انگلیس در بلاد حرمین شريفین راه انداخت، آنها بیشتر علماي حرمین را که اهل سنت بودند، به شهادت رساندند و همه آثار ديني و فرهنگي مسلمانان را و از جمله بارگاه هاي ملکوتي جنت البقیع را که مقبره ها و عمارتهايي داشتند و حتي خود ضريح حضراي حضرت رسول صلی الله علیه و آله را هم خواستند تخريب نمايند که موفق نشدند. تاريخ گواه است که آنها خون همه امت اسلامي را مباح مي دانستند به جز پیروان خود. آنها در راه کفر قیام کردند تا علماي اهل سنت واقعي، فرهنگ ديني و اعتقادي مسلمانان را از بین ببرند که امروز اعتقادات سوء آنها بر همگان شناخته شده است؛ بنابراين در طرحي جديد تصمیم گرفتند اين فرقه را با نام هاي ديگري به میدان بیاورند که متاسفانه در کشور هاي اسلامي و در بین مسلمانان نفوذ کردند.
مساله اي که امروز جاي تاسف زيادي دارد، اين است که بعضي از مسلمانان گول اين راهکار جديد را خوردند که در برخي موارد موجب تخريب چهره واقعي اهل سنت شده است. توصیه بنده به مسلمانان اين است که اين گروه ضاله را که تفاوت فکري و نظري و مقادير زيادي با عقايد اسلامي قديمي دارد مي توان شناخت پس همواره تلاش کنند که در دام اين شیاطین نیفتند؛ زيرا آنها در اقوام و قبیله ها و همه کشورهاي اسلامي نفوذ کرده اند.

فرق وهابیت و اهل سنت چیست؟
فرق آنها از زمین تا آسمان است. مي توانید کتاب الدرر السنیة جناب زيني دحلان مفتي مکه مکرمه و متوفاي 1304 جلد اول، صفحه 64 را مطالعه کنید که مي گويد: آقاي محمد بن عبد الوهاب که ظهور کرد و فرقه وهابیت را تأسیس کرد، اعلام کرد، تمام مسلمانان شافعي و مالکي و حنفي و حنبلي و شیعه و زيدي و ... کافر هستند و علماي گذشته هم کافر هستند و هر کس بخواهد مسلمان شود، بايد 5 بار شهادت بدهد:
1. شهادت بر وحدانیت خداوند.
2. شهادت بر رسالت پیامبر اكرم )صلي الله علیه و آله و سلم(.
3. شهادت بر اين که قبلا مشرک بودم و با ورود به وهابیت، مسلمان شدم.
4. شهادت بدهد بر اين که پدر مادرم که مرده اند و وهابي نشدند، مشرک مرده اند.
5. شهادت بدهد که علماي گذشته که مرده اند و وهابي نشدند، مشرک مرده اند و حق طلب مغفرت براي آنها ندارم.
سرتیپ ايوب صدري از بزرگان اهل سنت مي گويد:
وقتي اينها خواستند مکه را فتح کنند، هزاران عالم اهل سنت را از لب شمشیر گذراندند به اتهام اين که اينها کافر و مشرک و مانع نشر فرهنگ وهابیت هستند.
تمام علماي اهل سنت قائل به مشروعیت توسل و شفاعت و زيارت قبور و انبیاء علیهم السلام هستند و اين عقیده وهابیت درباره حرمت توسل و شفاعت و زيارت قبور، خلاف نظريه تمام اهل سنت است.

فرقه ی وهّابیّت ، فرقه ای است که به تغییر و تبدیل سنت رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم و انتشار عقاید و افکار بني أمیّة همّت گماشته است . رهبران و پایه گذاران این فرقه ، از پیروان مذهب أحمد بن حنبل محسوب می شوند . از جمله اصلی ترین رهبران و پایه گذاران این فرقه ، أبو العباس أحمد بن تیمیّة الحرّاني متوفای 728 ه می باشد . از جمله اعتقادات انحرافی او که سبب دوری هم عصرانش از او شد ، اعتقاد به تجسیم بود. او در کتاب خود ، العقیدة الحمويّة ، خداوند را صاحب اعضا و جسم معرفی می نماید . بيض
او نیز نسبت به شیعیان و به خصوص حضرت علي بن أبي طالب علیه السلام ، معروف و مشهور است و به همین دلیل ، امروزه بيض علي بن أبي طالب به عنوان یکی از اعتقادات در وهّابیّت مطرح شده است . در صورتی که اهل سنت اعتقاد دارند که رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علي بن أبي طالب علیه السلام فرمودند: "لا يحبك إلا مؤمن ولا يبيضك إلا منافق دوستی تو در دل مؤمن و بيض و کینه ی  تو در دل منافق است" 

در تفاوت میان وهّابیّون و اهل سنت ، همان بس که أحمد بن زيني دحلان المكي الشافعي  متوفای 1329 ه  ، مورخ و فقیه بزرگ اهلسنت و از صاحبان فتوای شهر مکه در عربستان سعودی کتابی با نام الدّرر السّنیّة في الردّ على الوهّابیّة در رد وهّابیّت نگاشته است و به همین دلیل ، پیروان إبن تیمیّة و محمد بن عبد الوهّاب او را " عدوّ الله : دشمن خدا" و " فاسد الإعتقاد" لقب داده اند.منبع: وارث
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار