کد خبر: ۱۵۲۹۱
تاریخ انتشار: 04 اسفند - 1395 11:15
اختصاصی
امروزه مسیحیان جسدی خونین از خداوند- حضرت عیسی- را ساخته و خون های جاری از بدن را کفاره گناهانشان می پندارند!!!!
به گزارش فرقه نیوز:

مسیحیت به علت تحریفات و تغییرات به وجود آمده در آن، همواره با چالش ها و پرسش های جدی مواجه بوده است.

در حقیقت عقل ستیزی و غیر قابل بودن آموزه های مسیحی تا به امروز و در قرن پیش رو کلیساهای مسیحی را هر روز خالی تر از گذشته نموده و مسیحیان را نسبت به دینداری بی ثبات تر ساخته است.

یکی از آموزه های مسیحی که بسیار تامل برانگیز و غیر قابل پذیرش است آموزه فدا است. آموزه ای که بر طبق آن اعتقاد بر این است که آدم و حوا گناه نموده اند و این گناه باعث آلوده شدن تمامی نسل بشر تا به امروز گردیده است!!! به عبارتی خداوند متعال این گناه را به تمامی نسل بشر در عین بی عدالتی منتقل ساخته است!!!

کار به اینجا تمام نمی شود و خداوند این گناه را نمی بخشد مگر اینکه قربانی و فدیه ای تقدیم خداوند شود!!! و تامل برانگیز تر اینکه مسیحیان معتقدند این قربانی و فدا خود خداوند است و این خداوند است که در قالب عیسی تجسد یافته و به زمین می آید تا بر صلیب با خفت و خواری بمیرد!!!چرا که انسانها همگی غرق در گناه هستند و شایستگی فدا شدن را ندارند!!!

به راستی این آموزه از دیرباز تا به امروز اذهان بسیاری از مسیحیان را با چالش و پرسش های جدی مواجه ساخته است.

اینکه نسل بشر بدون اینکه خودش گناهی مرتکب شده باشد، برای همیشه در گناه غرق باشد تا جایی که به ادعای برخی اندیشمندان مسیحی از جمله آگوستین حتی کودکان تازه به دنیا آمده اگر بدون تعمید بمیرند در جهنم خواهند بود!!!!

و اینکه فقط این خداوند است که باید تجسد یافته و بر صلیب با درد و رنج بمیرد تا گناه بشر بخشیده شود!!!

و امروزه مسیحیان جسدی خونین از خداوند- حضرت عیسی- را ساخته و خون های جاری از بدن را کفاره گناهانشان می پندارند!!!!

به راستی معلوم نیست مسیحیان به چه دلیل این چنین آموزه ای پیچیده و عقل ستیز را پذیرفته اند ، آموزه ای که نه تنها انسانها را موجوداتی گناهکار و غرق در گناه معرفی می نماید بلکه چهره ای ناعادلانه و خشن از خداوند نشان می دهد که علی رغم سرایت گناه اولیه به تمامی نسل بشر، بدون گرفتن فدیه از انسانها راضی نمی شود!!!

مساله ای که حتی به تعبیر برخی از اندیشمندان مسیحی نیز بسیار عجیب و غریب به نظر می رسد برای نمونه آبلار معتقد بود: ((حقیقتا ضرورت ریخته شدن فردی بی گناه ب عنوان بهای یک چیز و اینکه قربانی شدن فرد بی گناهی باعث رضایت خاطر گردد چقدر بی رحمانه و شریرانه به نظر می رسد. چقدر تصور این امر مشکل است که خدا با مرگ فرزند خود انقدر موافق باشد که به واسطه آن با کل جهان مصالحه کند!این سوال و سوال های مشابه آن مساله ای اساسی را در مورد رستگاری یا عادل شمرده شدن ما به واسطه مرگ خداوندمان عیسی مسیح در برابر ما قرار می دهد.))[1]

این مساله نه تنها همواره نقد ها و پرسش های جدی از طرف خود مسیحیان را به دنبال داشته است بلکه توسط پیروان سایر ادیان از جمله مسلمانان بارها مورد انتقاد جدی قرار گرفته و نقدهای جدی به آن وارد شده است.

[1] - لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمۀ روبرت آسریان، ص 184


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار