کد خبر: ۱۵۴۱۸
تاریخ انتشار: 14 فروردين - 1396 18:56
عبرت‌هایی که برای همیشه به یادگار ماند؛
گذشته از گزینه‌هایی که امام راحل از آنها به عنوان گزینه‌های غربی و شرقی یاد می‌کند حتی طیف‌های به ظاهر اسلامی دیگری نیز داعیه‌دار رقابت با نظام فکری امام در تعیین نوع اسلامیت! جمهوری بودند.
به گزارش فرقه نیوز:
سخن از 12 فروردین فراتر از همه کلیشه‌ها - و البته شعارهای دل آزاری که هر ساله در رسانه‌ها سر داده می‌شود- هنوز هم شأنیت بازخوانی و تأمل دارد چه اینکه این روز را باید یکی از نقاط عطف در تاریخ مبارزات مردمی ملل مشرق زمین و فراتر از آن تاریخ بشری دانست.


همانگونه که بسیاری از اندیشمندان و مورخین داخلی و خارجی منصف، مانند: «میشل فوکو» و «یرواند آبراهامیان» نیز اینگونه در مورد انقلاب و 12 فروردین قضاوت کرده‌اند.

برای مثال یرواند آبراهامیان در اثر ارزشمند خود «تاریخ ایران مدرن» در مورد 12 فروردین می‌نویسد:
«12 فروردین روزی بود که انقلاب آیت الله خمینی[ره] و ملت ایران یکی از اصلی‌ترین قطعات پازل خود را تکمیل کرد و با جدایی از گزینه‌هایی چون: "جمهوری سوسیالیستی"، "جمهوری دموکراتیک"، "جمهوری لیبرالیسیتی"، "دیکتاتوری‌های نظامی و دینی" برای اولین بشریت را با گزینه‌ای جدید و تازه معرفی شده‌ای به نام جمهوری اسلامی مواجه کرد و از این نظر باید روز رفراندوم جمهوری اسلامی را یکی از نقاط عطف در تاریخ حکومت‌های سیاسی قلمداد کرد».

ملت ایران خواهان جمهوری ناب اسلامی بودند

البته اهمیت این روز بسیار دقیق‌تر و عمیق‌تر در کلام بنیان گذار انقلاب اسلامی ظهور و بروز یافته است آنجا که امام راحل(ره) در صحیفه خود در اهمیت این روز می‌فرمایند:

«... بدون 12 فروردین یقینا انقلاب شکست می‌خورد چرا که بیم آن وجود داشت که بعد از پیروزی انقلاب در سال‌هایی که هنوز نظام اسلامی مستقر نشده بود نوکران غرب و شرق انقلاب را به دام یکی از این ابرقدرت‌های مزدور بیاندازند و آنگاه دوباره روز از نو و روزی از نو... ممکلت مستعمره غرب و شرق می‌شد، امریکا این کشور را اشغال می‌کرد، انگلستان خون ما را می‌مکید، شوروی دین ما را نابود می‌کرد و خون آن همه شهید پایمان می‌شد. اما خداوند این را نخواست و ملت ایران با نهایت ذکاوت تنها به جمهوری اسلامی آری گفت، خون شهدا را باورکرد و در دهان ایادی غرب و شرق زد».

نوع پیام امام راحل در بزرگداشت بی‌سابقه این روز اگرچه برای بسیاری از نسل‌های دوم و سوم انقلاب کمی بدیع می‌نماید اما باید توجه داشت که انقلاب اسلامی در حد فاصل 12 تا 22 بهمن اتفاق افتاد و هنوز محقق نشده بود و برای این نظام تازه مستقر شده با توجه به حضور طیف‌های گوناگون گزینه‌های متعددی محتمل بود.

در حالی که امام راحل انقلابیون راستین و ملت ایران خواهان جمهوری ناب اسلامی بودند، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش.

خطر انجمن حجتیه و منافقین در عرصه انقلاب

گذشته از گزینه‌هایی که امام راحل از آنها به عنوان گزینه‌های غربی و شرقی یاد می‌کند حتی طیف‌های به ظاهر اسلامی دیگری نیز داعیه‌دار رقابت با نظام فکری امام در تعیین نوع اسلامیت! جمهوری بودند.

طیف‌هایی که در راس آنها انجمن حجتیه و طیف منافقین (مجاهدین خلق سابق) قرار داشتند که از قضا هر دوی این طیف‌ها در مخالفت امام خمینی(ره) با گزینه مرحوم بازرگان مبنی بر تشکیل جمهوری دموکراتیک و گزینه طیف‌های چپ مبنی بر تشکیل جمهوری سوسیالیستیِ اسلامی، همصدا بودند با این حال اسلامِ رجوی کجا و اسلامِ امام خمینی(ره) کجا؟ همانگونه که بعدها تاریخ نیز اثبات کرد که سایر گزینه‌های جمهوری دچار چه سرنوشتی شدند.

بلااستثنا همه بازماندگان کسانی که معتقد بودند می‌توانند ایران را با نظام جمهوری‌های سوسیالیستی، دموکرات و یا اسلامی که رنگ انجمن حجتیه و رنگ مارکسیسم داشت، اداره کنند سر از پناهندگی و سرسپردگی همان کشوری درآوردند که زمانی برای سرنگونی گماشته آن در ایران جنگیدند تا مردم ایران به درستی این فرمایش امام را درک کنند که پس از رأی 98 درصدی مردم ایران به جمهوری اسلامی در سال 1358 فرمودند:
«... همه کسانی که می‌خواهند عنصر اسلامیت را از این جمهوری ساقط کنند و خون این همه شهید را پایمال کنند و مادر این همه شهید را داغدار کنند مزدوران آمریکای جنایت کار هستند و من به آنها می‌گویم که فریب امریکا را خورده‌اند و باید در راه ملت گام بردارند و تابع جمهوری اسلامی باشند نه تابع امریکا».

 القای دوراهی دروغین

امروز از هشدار امام 38 سال می‌گذرد و در تمام این 38 سال مشی آمریکا در برابر ملت ایران کماکان ادامه داشته است در عوض در نظام اسلامی نیز جز برخی صداهای بی رمق، همسازی با امریکا هرگز صدای غالب و مطرحی در چارچوب نظام نبود.

اما فضای کشور طی سه سال اخیر از سوی برخی جریانات سیاسی و حتی شخصیت‌هایی که پرورده نظام جمهوری اسلامی هستند در دام دوقطبی خطرناکی گرفتار آمده است.

دوقطبی که تلاش دارد اینگونه به ملت ایران القا کند که در برابر آینده کشور تنها دو گزینه وجود دارد یا سازش و سازگاری با امریکا و عدول از همه خطوط قرمز و یا درجا زدن و تبدیل شدن به کشوری عقب مانده و عاری از هرگونه پیشرفت.

برهمین اساس رهبری معظم انقلاب در همان جایگاهی که روزی امام راحل به عنوان رهبر ملت به مناسبت 12 فروردین به دگر اندیشان هشدار داده بود، در رابطه با این دوراهی دروغینی که برخی در داخل و بسیاری در خارج در پی القای آن هستند، هشدار می‌دهد و می‌فرماید:

«... این افراد می‌گویند همان‌طور که توافق هسته‌ای، "برجام" نام گرفت، گفت‌وگو با آمریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور می‌تواند "برجام‌های ۲ و ۳ و ۴" باشند تا با این گفت‌وگوها و توافق‌ها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.... معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران به‌تدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است همچون مسئله‌ حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملت‌های فلسطین، یمن و بحرین، صرف‌نظر و مواضع خود را به خواسته‌های آمریکا نزدیک کند!».

خطر تهی شدن جمهوری اسلامی از محتوا
رهبر انقلاب در اولین سخنرانی خود در حرم رضوی در سال 95 بسیار دل نگران‌تر از روزی که امام خمینی(ره) در رابطه با خطر تهی شدن جمهوری از اسلام ناب هشدار می‌داد درباره دوراهی دروغینی که برخی در رابطه با آینده ملت ایران و دولت امریکا ترسیم می‌کنند، هشدار می‌دهد:

«... در ادامه‌ این روند تدریجی، جمهوری اسلامی ایران طبعاً باید به آمریکایی‌ها توضیح دهد که چرا سپاه پاسداران و نیروی قدس را تأسیس کرده است، چرا باید سیاست‌های داخلی با موازین شرع تطبیق داده شوند، چرا باید سه قوه براساس شریعت اسلامی عمل کنند و چرا شورای نگهبان قوانین مغایر با شرع را تأیید نمی‌کند؟... اگر در مقابل آمریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می‌آید و کار به جایی می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می‌شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند».

سخنان رهبری نشان می‌دهد که تاریخ در حال تکرار است و این تکرار تنها شامل تکرار مناسبت‌ها نیست بلکه رویدادها و مواضع نیز دوباره روی خواهند داد. چنانکه اگر 38 سال پیش امام راحل در رابطه با خطر تهی شدن جمهوری از اسلام ناب هشدار داد و ملت آن جنایت‌ها و خیانت‌های وحشتناک را از منافقین و انجمن حجتیه دید، این بار نیز در آستانه همان سالگرد خطر دیگری در کمین جمهوری اسلامی نشسته که باز هم با اقدام مشترک عناصری داخل و جبهه امریکا طراحی شده است.

مسیر «یا با امریکا یا بدبختی همیشگی» دقیقا نقشه‌ای است که امریکا برای شوروی زمان «گورباچف» طراحی کرده بود و این بار نیز این نقشه با ابعاد تازه‌تر و وسیع‌تری در حال پیاده سازی در کشور است با این تفاوت که یقینا در حسن نیت بسیاری از شخصیت‌هایی که ناخواه در دام این پروژه افتاده‌اند، نمی‌توان تردید کرد اما از آنجا که باید گمراهان را به جاده بصیرت کشاند، رهبری معظم انقلاب شخصا وارد این کارزار شده و مسئولان بعضا دلسوز اما غافل کشور را در رابطه با زمزمه‌های مشکوکی چون برجام های 2، 3 و 4 متنبه کند.

تفاوتی میان اوباما و ترامپ وجود ندارد
تاریخ انقلاب اسلامی، سخنان رهبری و رسالتی که امریکا برای خود تعریف کرده، نشان داده است که عملا تفاوت‌های چندانی میان سیاست‌های «ریگان»، «اوباما» و «ترامپ» و یا سایر طیف‌ها و گزینه‌های سیاسی در امریکا وجود ندارد.

اگر روزی بوش پدر از دل و جان از صدامِ بعثی، تجاوز این کشور به خاک ایران و قتل عام گسترده شیعیان حمایت می‌کرد و امروز هم اوباما از رژیم سعودی، تجاوز این کشور به خاک یمن و سوریه و انجام اقدامات تروریستی در ایران و نیز قتل و عام شیعیان حمایت می‌کند.

سخنان و دغدغه‌های رهبری نشان داد که موضوع خصومت ایران و امریکا مربوط به دشمنی دولت امریکا با ملیت، منافع ملی و مذهب ایرانیان است و در این میان تفاوتی هم ندارد که چه کسی در راس امور است «محمدرضا پهلوی»، «دکتر محمد مصدق» یا «دکتر محمود احمدی نژاد». تنها تفاوت در وابستگی، تحریم است و یا کودتا.

در این میان اگر روزی برفرض محال، گفتمان سازش با امریکا بر این کشور غالب شد البته حق انتخاب با برجامیان 2، 3 و 4 خواهد بود که از میان این سه گزینه یکی را انتخاب کنند؛ اما یقینا تا زمانی که ملت ایران با رهبری آیت الله خامنه‌ای و عبرت‌های 12 فروردین در مسیر خود گام برمی‌دارد هیچ یک از گزینه‌های فوق محقق نخواهد شد.


صبح قزوین

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار