کد خبر: ۱۵۵۴۷
تاریخ انتشار: 12 ارديبهشت - 1396 12:20
اختصاصی
محققین و پژوهشگران عرصه تصوف نظرات مختلفی درباره مقید بودن صوفیه به احکام شریعت بیان کرده‌اند ولی گستردگی سلسله‌های مختلف صوفیه و تفاوت مبانی نظری و تعالیم عملی آن ها، صادر کردن حکم واحد درباره پایبندی تصوف فرقه‌ای به احکام شرعی را مشکل یا غیر ممکن کرده است.

به گزارش فرقه نیوز_بخش تصوف؛ شریعت در اصطلاح، تعالیمی است که آنها را« یکی از پیامبران از سوی خدا آورده باشد، اعم از این که از امور اعتقادی باشد یا عملی و گاهی نیز فقط به احکام فرعیه گفته می شود.»[1] محققین و پژوهشگران عرصه تصوف نظرات مختلفی درباره مقید بودن صوفیه به احکام شریعت بیان کرده‌اند ولی گستردگی سلسله‌های مختلف صوفیه و تفاوت مبانی نظری و تعالیم عملی آن ها، صادر کردن حکم واحد درباره پایبندی تصوف فرقه‌ای به احکام شرعی را مشکل یا غیر ممکن کرده است.




در این نوشتار منظور از شریعت به معنای عام آن نیست، بلکه مراد شریعتی است که در احکام فقهی و اعمال جوارحی جلوه می‌کند و احیانا در زبان و کاربرد صوفیان، قسیم طریقت و حقیقت است و صوفیه آن را به عنوان یکی از مراحل آغازینِ سیر و سلوک انسان و مراتب رسیدن به معارف الهی به کار می‌برند و میزان پای بندی آنان به تکالیف شرعیِ فقهی و نگاه ویژه آنان به آموزه‌های فقهی و ظاهریِ شریعت است.

اگر سخنان صوفیه را درباره شریعت از ابتدای شکل گیری تا عصر حاضر، پی گیری کنیم به شکاف عمیقی بین آنها دست خواهیم یافت که بدون شک حاصل رویکرد سیاسی تصوف فرقه‌ای در عصر حاضر است. بسیاری از سران صوفیه در گذشته اعتقاد به ضرورت شریعت در سلوک پوشالی خود داشتند به نحوی که بیان می کردند:

1- « شریعت نه تنها ضروری است، بلکه طلسم وجود انسانی را جز بدان کلید نمی توان گشود و راه باز شدن ابواب علوم باطنی تنها شریعت است[2]

2- « گام نهادن در طریقت، بدون رعایت شریعت، جز هوا و هوس و وسوسه و زندقه و الحاد پیامدی نخواهد داشت.»[3]

امروزه مخالفان تصوف فرقه‌ای با توجه به رویکرد سیاسی صوفیه و از بین بردن پوسته به ظاهر عرفانی خود مشایخ و پیروان آن ها را مخالف و بی اعتنا به شریعت و احکام فقهی می دانند که با کاوش در سخنان و رفتار تصوف فرقه ای باید بزرگان آن‌ها را مقصر اصلی به وجود آمدن این طرز فکر دانست. برای نمونه نورعلی تابنده شخصا به تاکید این موضوع می پردازد که «اگر فقرا از محجوبی سوال فقهی کنند فحش می خورند.»[4] و به خاطر همین موضوع باید حساب صوفیه قدیم و صوفیه عصر حاضر را از هم جدا بدانیم.

بررسی رویکرد صوفیه در عصر حاضر، خبر از 3 عامل در بیان شریعت گریزی صوفیان عارف نما می دهد:

1- رویکرد سیاسی صوفیه و نادیده گرفتن تعلیمات اصلی بزرگان گذشته و منابع اصلی

2- ظواهر شبهه برانگیز

3- رفتار و سخنان خود بزرگان سیاسی صوفیه

4- سوء استفاده برخی پیروان

ارائه نمونه های التزام عملی بزرگان گذشته تصوف به رعایت شرع و ملازمت همیشگی آنان با دعا، عبادت، ذکر، احتیاط های شرعی و حج های طاقت فرسا، امری نیست که قابل انکار باشد و به جرات می توان مدعی شد که نگاهی هر چند گذرا به شرح حال صوفیان گذشته و عصر حاضر به این نتیجه خواهیم رسید که جریان و بدنه اصلی تصوف از اتهام بی‌اعتنایی به شریعت مبراست و رویکرد سیاسی بزرگان تصوف فرقه‌ای در عصر حاضر، موجب بدنامی شریعت گریزی آن ها شده است.

پی‌نوشت:
[1].
پورجوادی، مجله معارف، دوره پنجم، شماره اول، ص14؛ سراج طوسی، اللمع، ص 43.

[2]. مرصاد العباد، ص162163؛ نفحات الانس، ص498 و 501.

[3]. شرح گلشن راز، لاهیجی، ص251.

[4]. جلسه سخنرانی صبح چهارشنبه ۱۸ تیر۹۳ بانوان، پاسداران دولت سرای نورعلی تابنده

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار