کد خبر: ۱۵۷۲۶
تاریخ انتشار: 27 خرداد - 1396 15:12
از مهم‌ترين باورهاي مسيحيت كه من نيز سرشار از آن بودم، عشق بي‌اندازه به عيسي مسيح(ع) است. باور داشتم كه او فرزند محبوب خداست و خدايِ پدر او را براي رهايي جهان فرستاده و از اين رهگذر، مسيح(ع) بايد قرباني شود تا بشريت طعم آزادي را بچشد...

به گزارش فرقه نیوز؛ «از مهم‌ترين باورهاي مسيحيت كه من نيز سرشار از آن بودم، عشق بي‌اندازه به عيسي مسيح(ع) است. باور داشتم كه او فرزند محبوب خداست و خدايِ پدر او را براي رهايي جهان فرستاده و از اين رهگذر، مسيح(ع) بايد قرباني شود تا بشريت طعم آزادي را بچشد. او انسان نيست؛ زيرا مانند انسانهاي ديگر پدر ندارد. نام او همواره با ياد خداوند پدر همراه است.

عشق به مريم عذرا(س) نيز از آن روست كه او مادر خداوند مي‌باشد و به همين جهت، هميشه در نمازهاي خود از او ياد مي‌كنيم.

هيچ‌گاه تصور نمي‌كردم كه عيسي(ع) نيز انساني مانند ديگر انسانها باشد؛ زيرا آموزه‌هاي كليسا هميشه بر الوهيت مسيح(ع) پافشاري مي‌كردند. افزون بر اين، فضاي زندگي در خانه، كليسا و جامعه كوچك مسيحيِ پيرامونم، اين آموزه را در انديشه و دلم استوار كرده بود و هرگز مجالي براي ترديد فراهم نمي‌آورد. براي من اعتقاد به الوهيت عيسي(ع) و سپس جسميت يافتن او، سرّ خدايي به شمار مي‌رفت كه هيچ‌گونه شك و ترديدي را بر نمي‌تافت.

مدتها به تناقضهايي كه در آموزه الوهيت و جسميت يافتن مسيح(ع) وجود دارد، آگاهي نداشتم؛ زيرا مانند ديگر مسيحيان، هيچ‌گاه فرصتي براي يافتن پاسخ به پرسشهايي اين چنيني نمي‌يافتم. افزون بر اينكه پرسشهايي از اين دست، جزء پرسشهاي ممنوع كليساست و فرد مسيحي در اين موارد بايد تنها فرمانبردار محض باشد و دست از كنجكاوي بردارد. ليكن بعد از مطالعه و تحقيق و بيداري از غفلت، متوجه شدم كه در اعتقاد خود نسبت به مسيح(ع) اشتباه كرده‌ام؛ زيرا اعتقاد به فرزند خداوند بودن عيسي(ع)، با عقل سازگار نيست، تا چه رسد به اينكه از چگونگي جسميت يافتن اين فرزند سخن بگوييم. »

برگرفته از کتاب تولدی نو، علی الشیخ

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار