کد خبر: ۱۶۰۳۹
تاریخ انتشار: 16 آبان - 1396 09:01
بزرگترین راه تبلیغ عرفانی های بدلی استفاده از منابع مکتوب است. مخاطبان این دسته از محصولات هیچ گاه برداشت بدی از درون مایه کتاب ها ندارند و تصور می کنند هرچه در کتاب یافت شود، همه از جنس اندیشه ناب است نه افکار مسموم و غیرسالم.
به گزارش فرقه نیوز؛ تردیدی نیست که نفوذ معنویت های جدید در کشور، علل و عوامل زیادی دارد؛ پاره ای از این علت ها منشا خارجی دارد و پاره ای دیگر مربوط به زمینه های درونی افراد است و برخی دیگر به بسترهایی مربوط می شود که در کشور ایجاد شده است. اگرچه به بسترها و زمینه های داخلی معمولا علت اطلاق نمی شود، گاهی سهم چنین زمینه هایی در ترویج معنویت های نوپدید در ایران از عوامل خارجی بیشتر است.

 

معنویت های نوپدید در کشور ما قالب های متعددی را برای گسترش و تبلیغ انتخاب کرده اند. این روش ها برخی هنری، پاره ای ادبی، شماری چهره به چهره و برخی دیگر روش های جدید و بی سابقه است، مانند فضای مجازی و اینترنت.

 

بزرگترین راه تبلیغ عرفانی های بدلی در کشور، استفاده از منابع مکتوب است. این دسته از ابزارهای ترویجی، به گونه ای است که در نگاه اول نه چنان مهم به نظر می رسند و نه چندان آسیب زا و خطرآفرین. به عبارت دیگر منابع مکتوب از آنجا که در نگاه اول، خود را حامل اندیشه و فکر نشان می دهد و اندیشه و تفکر هیچ گاه خود را به لباس دشمن نیاراسته، چهره آسیب زا از خود به نمایش نمی گذارد معمولا از طرف متولیان فرهنگی و مربیان لغزشگاه تلقی نمی شود.

 

 از قضا مخاطبان این دسته از محصولات هیچ گاه برداشت بدی از محتوا و درون مایه کتاب ها ندارند و تصور می کنند هرچه در اوراق کتاب یافت شود، همه از جنس اندیشه ناب است نه افکار مسموم و غیرسالم. خوانندگان کتاب اغلب خیال می کنند، اندیشه، جنس تقلبی ندارد و به تعبیر استاد مطهری عده ای دستگاه چاپ را جزو «مطهرات شرعی» و پاک کننده ها می دانند.(1)

 

آثار مکتوب شامل کتاب، مجله، نشریه و روزنامه، بروشور، پایان نامه، مقالات علمی و متون آموزشی است. در میان مکتوبات، بیشترین حجم مربوط به کتاب است؛ به گونه ای که امروزه بیشترین کانال ارتباطی عرفان های نوپدید در ایران کتاب است. تعداد قابل توجهی از جریان ها در کشور ما دارای تشکیلات و ارگان تبلیغی نیستند اما همگی از منابع مکتوب بهره می گیرند. کمتر جریانی وجود دارد که بدون کتاب بتواند گسترش یابد و در میان عموم جا پیدا کند.

 

ویژگی های منابع مکتوب

پیش فرض خوانندگان کتاب های معنوی

 

خواننده های کتاب غالبا به عنوان پیش فرض پذیرفته اند که کسی توان تالیف کتاب را دارد که غیر از مهارت نویسندگی، دانش بسیار بالا و سودمندی داشته باشد؛ به عبارت دیگر پذیرفته اند که «تنها دانشمندان می توانند کتاب بنویسند». به همین علت احتمال نمی دهند که کجی ها و انحرافات فکری در لابه لای متن وجود داشته باشد. گذشته از اینکه در موضوع معنویت و عرفان، ویژگی دیگری را هم به نویسنده نسبت می دهند و آن وارستگی است.

 

بسیاری از خوانندگان کتاب معمولا نگاه نقادانه به متن ندارند و تلاشی برای تجزیه و تحلیل انتقادی نمی کنند. چنین افرادی از آنجا که احتمال تناقض گویی یا وجود نارسایی در اندیشه نویسنده را نمی دهند، اگر تناقض یا کاستی در متن احساس کنند، توان ذهنی و فکری خویش را صرف حل متن می کنند و با برداشت مثبت از مفاهیم و اصطلاحات، آنها را به صورت دیگری تلقی کرده، به گمان خویش متن را فهمیده اند؛ در حالی که آنها در حقیقت به نویسنده کمک کرده اند تا متن کتاب به صورت استوار و غیرقابل خدشه دیده شود.

 

 یکی از علل این پدیده آن است که بسیاری از این افراد، شاکله فکری مستحکم و قدرت تفکیک بین مغالطه از برهان منطقی را ندارند، نو بودن را دلیل بر درستی می دانند و ماموریت خویش را در فهم متون خلاصه می کنند. این افراد همین قدر که از پس درک واژه ها و گفته های جدید برآیند، آن را برای خود یک موفقیت می پندارند و از ادامه عملیات فکری که همان حلاجی و تجزیه و تحلیل و تشخیص سره از ناسره است، صرف نظر می کنند.

 

کار جایی مشکل تر می شود ه نویسنده در متن کتاب به امور مثبت بپردازد؛ مانند اینکه از خدا سخن بگوید و از تعالیم باطنی دم ب زند، یا خود را مدافع معنویت و حقیقت نشان دهد؛ چراکه مخاطب به چنین شعارهایی دل خوش کرده و همه مطالب کتاب را از همین سنخ پنداشته، بر خوبی حمل می کند. این افراد فراموش می کنند که همیشه احتمال دارد نویسنده-حتی اگر نیت سالم داشته باشد- حق را با امور موهوم بیامیزد و در فهم حقیقت به خطا برود. نویسنده هیچ گاه از اول کتاب تا انتهای آن مطالب سخیف نمی نویسد و به بیان مطالبی که سستی و نادرستی آن محرز است، دست نمی زند. خصلت باطل همیشه این بوده که خود را در ضمن حق عرضه کند و لباسی از جنس حق به خود بپوشاند تا بتواند خود را منطقی و موجه جلوه دهد.

 

اگر نویسنده ای مانند کوئیلو، همه گفته هایش یاوه و بی اساس می بود، هیچ کس جذب آثار او نمی شد. همه نویسنده ها مطالبی نیکو و قابل دفاع در کتاب های خویش آورده اند که از آن جهت قابل تمجید و ستایش اند؛ اما خوانندگان کتاب معمولا توان تفکیک بین این محاسن و خطاهای فکری نویسنده را ندارند و همه کتاب را از جنس همان محاسن ارزیابی می کنند و نمره ای که باید تنها به محاسن کار نویسنده داده شود، به کل اندیشه وی می دهند. بگذریم که محاسن مربوط به اخلاقیات فردی است و ایرادها و انحرافات در حوزه نظام معرفتی و فکری نویسنده است که جهان بینی وی را سامان می دهد. روشن است که مخدوش بودن باورهای بنیادین در یک کتاب با هیچ نقطه قوتی جبران نمی شود.

 

اندیشه ها در فضای مکتوب، غیر از آنکه از نظر شکلی قالب های پرشماری همچون کتاب، مجله و ... برای عرضه خویش دارند، از نظر درون مایه هم روش های مختلفی برای القای مضمون و محتوا انتخاب کرده اند، رمان، کلمات قصار، حکمت های کوتاه، برنامه های عبادی و مراقبه ای هواداران و داستان های کودک، از جمله روش های پرکاربردی اند که مکاتب معنویت گ را برای انتقال تعلمیات و آموزه های خویش از آن بهره برده اند./شبستان

 

منبع

کتاب «عرفان های کاذب؛ راه های نفوذ و راهکارهای مقابله» نوشته «حمزه شریفی دوست»

۱. به نقل از حجت الاسلام سید عبدالله فاطمی نیا در سخنرانی ایشان

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: