کد خبر: ۱۶۳۲۱
تاریخ انتشار: 11 مهر - 1397 11:41
ابراز دوستی با فرقه ای خودساخته و از اساس مساله دار بهائیت
به گزارش فرقه نیوز:

درد را از هر طرف که بخوانیم درد است. مثل همین اقدام و اظهارنظر اخیر عضو شورای شهر شیراز. ابراز دوستی با فرقه ای خودساخته و از اساس مساله دار بهائیت آنهم در این برهه از زمان که جمهوری اسلامی در میان میدان نبرد نرم و رسانه ای دشمن است، چیزی جز درد نیست.

اقدام این نماینده شورای شهر،

چنین القا می کند گویا تمام معضلات کلان شهری چون شیراز، حل شده و تنها ارتباط و دوستی با پیروان این فرقه پوشالی باقی مانده است و این سوال را باقی می گذارد که اساسا این موضوع، دغدغه چند درصد مردم است و اساسا ضرورت طرح چنین مسائلی چیست؟

درد بزگتر آنجاست که نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی، به حمایت از این فرد پرداخته و ضمن تهدید به افشای مسائل داخلی کشور، درخواست حمایت تمام گروه ها و افراد از این شخص را کرده است. فاجعه آنجاست که همین عضو شورای شهر یا نماینده مجلس که نمایندگی مردم را برعهده دارند، در مسائل کلان تر و پراهمیت تر اینگونه گریبان چاک نکرده و وارد میدان نشده بودند.

مردم شیراز باید از این دو نفر که وظیفه نمایندگی آنها را برعهده دارند سوال کنند که آیا شما اطلاعی از حرکات منافقانه و کینه ورزانه این تشکیلات آشوب طلب و فریبکار در قائله های مختلف کشور ندارید که به جای ورود به مسائل کلان کشور، در کنار دشمنان اعتقادات مردم ایستاده اید؟ چطور یک نماینده مجلس شورای اسلامی از نقش تشکیلات بهائیت در آشوب ها و ناامنی های کشور، تحریم ها، انحصار دارو و ارز و ...اطلاعی ندارد ؟ اگر اطلاع دارد و حمایت می کند که وا مصیبتا و اگر ندارد که عمق فاجعه بیشتر می شود.

وقتی مسوولی در جایگاهی قرار می گیرد باید در گام نخست و به عنوان ضروری ترین اقدام، منافع و مصالح کشور را تشخیص داده و در راستای آنها اقدام کند نه اینکه با افتخار در زمین دشمن کشورش بازی کند.

و اما اندکی در باره بهایت ......

تشکیل فرقه بهائیت، برنامه و بنیانی برای مقابله و از بین بردن دین اسلام و بخصوص شیعه بود که در حدود 200 سال پیش، با ادعاهای گزاف جوانکی جاه طلب شکل گرفت. اما پس از آن، حمایت دولت های استعمارگر وقت از جمله روسیه تزاری، موجب تقویت و ایجاد گروهی شد که از همان آغاز، تروریسم را به معنای واقعی آن در ایران شکل داد.

افرادی چون حسینعلی نوری و عباس افندی، با اعمال تغییراتی در قواعد آن فرقه و تغییر نام آن، و همگامی با دولت های استعماری جدیدی که حمایت تمام و کمال خود را بصورت علنی از آن آشکار کردند، رو به پیشرفت نهاد و جامعه و مردم آن زمان را آلوده تفکرات و اهداف خویش نمود.

این روند، با شکل گیری حکومت محمدرضا پهلوی، به اوج خود رسید و بنیان های حکومت ایران را تحت الشعاع قرار داد. آنگونه که در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) آمده است، بهائیان با تصرف پست ها و منصب های مهم و حیاتی در حکومت آن رژیم، سعی در از بین بردن آثار و تاثیرات شیعه و در نهایت تشکیل حکومتی به نام و به کام خود داشتند؛ جایگاه هایی که از مدیریت های خرد حکومت تا نخست وزیری، مافیای اقتصادی، آموزشی و فرهنگی را شامل می شدند.

این اسناد، فاش می سازند که چگونه بهائیان، با همکاری و حتی مدیریت بخش هایی از ساواک، سعی در از بین بردن جامعه شیعی که کلیت مردم ایران را تشکیل می داد و پس از آن، مقابله با شکل گیری انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را داشته اند.

اما نکته مهم اینجاست که پس از انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی نیز، آنان تشکیلات خود را حفظ کردده و نابودی جمهوری اسلامی را نیز به اهداف خود افزودند!

دولت های متخاصم، با در اختیار قرار دادن کرسی های بین المللی، اعتبارات کلان، حمایت های رسانه ای و دفاع از حقوق آنان، سعی در تضعیف نظام، و تغییر جایگاه این گروهک از حاشیه به متن کردند. تا جایی که بر کسی پوشیده نیست که در طول 40 سالی که از عمر انقلاب می گذرد، چه بسیار تحریم های ظالمانه و ناجوانمردانه ای به سبب حمایت از این فرقه ضاله بر مردم ایران اعمال شده است.

در پایان باید تاسف خورد به حال افرادی که در نظام جمهوری اسلامی مسولیت دارند، اما کشتی که خود بر آن سواد هستند را سوراخ میکنند.


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار