کد خبر: ۱۹۷۰
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
مدیر گروه فرق انحرافی فرق و ادیان حوزه علمیه گفت: اگر بهائیت به دنبال حقوق شهروندی می‌گردد و احساس می‌کند در ایران مظلوم واقع شده چرا نمی‌رود حقوق شهروندی خود را از دولت اسرائیل طلب حق کند؟

گروه بهائیت-فرقه نیوز، بهائیت یکی از فرقه‌هایی است که در حدود دویست سال اخیر ایجاد شده و در نظام جمهوری اسلامی ایران حساسیت زیادی نسبت به آن وجود دارد. فرقه‌ای که اکنون فعالیت‌هایی را بر ضد نظام اسلامی انجام می‌دهد و به عنوان فرقه‌ای ضد اسلام معرفی می‌شود. در این زمینه گفت‌وگویی داشتیم با حجت‌الاسلام علیرضا روزبهانی مدیر گروه فرق و ادیان مرکز تخصصی فرق و ادیان حوزه علمیه قم که قسمت دوم و پایانی این گفت‌وگو را پیش رو دارید.


اگر یک بهائی سرش به کار خودش باشد نظام با او کاری ندارد


فعالیت بهائیت در دانشگاه‌ها چگونه است؟
روزبهانی: اگر فرصت حضور در دانشگاه‌ها را داشته باشند قطعا سعی می‌کنند فعالیت خود را در دانشگاه‌ها گسترش دهند و همین که الان اینقدر تاکید دارند که حتما در دانشگاه‌های ایران باشند به همین دلیل است. اینها اگر می‌خواهند درس بخوانند و در دانشگاه‌های ایران مشکل دارند در خارج از کشور هم می‌توانند درس بخوانند، امکاناتش را دارند و نظام سلطه هم از آنها حمایت می‌کند. بحث درس خواندن نیست، بحث فضایی است که آنها می‌خواهند در دانشگاه‌ها ایجاد کنند. وگرنه اگر بحث درس خواندن باشد الان برخی عناصر بهائی در دانشگاه‌ها حضور دارند و مسئولین هم شاید کمابیش از این قضیه مطلع باشند ولی وقتی سرش در کار خودش است و تبلیغی نکند کسی کاری به کار او ندارد.


بهائیت؛ از ادعا تا اعتقاد


اطلاعی دارید که میزان استقبال دانشجوها از عقاید بهائیان چگونه است؟
روزبهانی: بحث ادعاهای بهائیت از بحث عقاید آنها جداست. ادعاهایی که آنها مطرح می‌کنند اکثرا ربطی به بهائیت ندارد. مثلا در مورد بحث تساوی حقوق زن و مرد، بهائیت هیچ تساوی برای زن و مرد قائل نشده و صرفا یک شعار محض است، اما با حجاب مقابله کرده و حجاب را از سر زن‌ها برداشته است. فقط همین. به نظر من اگر شکار را در تیررس شکارچی قرار دهیم به شکار ظلم کرده‌ایم. در مورد مساله حق مدیریت هم کجا بهائیت به زن‌ها حق مدیریت داده است؟ در بیت‌العدل - مسئولیت کلان بهائیت - و هیات مدیره بهائیت یک زن حق عضویت ندارد.


اگر شما مدعی هستید بین زن و مرد فرقی نیست؛ چرا بعد از مرگ شوقی افندی - از پسران بهاءالله کسی بهائی نبود - از نسل اناثش کسی را به عنوان جانشین او انتخاب نکردید؟ چرا بعد از مرگ عبدالوهاب، بهائیه چهار ماه مدیریت فرقه را برعهده گرفت و بعد به اصرار، شوقی افندی را از لندن به حیفا برگرداندند تا رهبری فرقه را به او بسپرند؟ چون زن در فرقه بهائیت جایگاهی ندارد. صرفا شعار است و شعار دادن هم که کاری ندارد.


دلایل بهائیان برای خاتمیت زن بچه مرده را هم به خنده می‌اندازد


دانشجوها اگر از یکسری از شعارهای بهائیان حمایت کنند اولا به خاطر تبلیغاتی است که در رسانه‌های مختلف صورت می‌گیرد و هیچ ربطی به اعتقادات بهائیت ندارد. نکته بعدی این که اگر دانشجو از عقاید بهائیت مطلع باشد و این عقاید را در بوته نقد بگذارد و مطالعه کند نه تنها طرفدار این عقاید نمی‌شود که به شدت مخالف می‌شود چون با روح دانشجو سازگار نیست ولو دانشجویی که مذهبی هم نباشد. در اعتقادات آنها معلوم نیست حسینعلی نوری بالاخره خداست یا نیست؟ پیغمبر و مساله خاتمیت چه می‌شود؟ دلایلی که بهائیان برای خاتمیت می‌آورند زن بچه مرده را هم به خنده می‌اندازد. بهائیت هیچ حرف گفتنی و شنیدنی برای بشر امروز ندارد. صرفا یک سری ادعاهاست که خوب‌هایش هیچ ربطی به بهائیت ندارد. بهائیت ملغمه‌ای از دروغ، فریب و پنهان‌کاری است.


بهائیت با اتصال به کانون‌های قدرت داخلی و خارجی ثروتمند شد


چرا این فرقه عمدتا از اقشار ثروتمند جامعه هستند و بهائیان چه در گذشته و چه در حال حاضر چه نقشی در اقتصاد ایران دارند؟
روزبهانی: بهائیان صد و هفتاد سال است که در این سرزمین هستند و صد و پنجاه سال است که حداقل از تاریخ بهائیت می‌گذرد یعنی صد و هفتاد سال از ادعای علی محمد باب و حدودا صد و پنجاه سال هم از بهائیت می‌گذرد. چون بعد از بابیت بود که بهائیت به وجود آمد. در طول این سال‌ها بهائیت با بهره‌برداری از کانون‌های قدرت داخلی و خارجی توانست برای خودش منابع مالی را تأمین کند. در طول زمان هم این منابع تکثیر شد به خصوص در دوره پهلوی‌ها به ویژه پهلوی دوم اینها توانستند یک بنیان مالی قابل قبول را برای خود تعریف کنند. مثلا هژبر یزدانی یا حبیب ثابت به عنوان کلان سرمایه‌داران ایران توانستند با کانون‌های قدرت ارتباط برقرار کنند.


کسانی مثل شاپور ریپورتر هم که ظاهرشان به زرتشتیان وصل بود ،اما باطنا به بهائیان متصل بودند توانستند بنیان‌های مالی خود را تقویت کنند و این را به اعضای خودشان هم تسری دادند؛ چون بالاخره باید پیاده نظام هم از این مواهب بهره‌ای می‌برد تا پای کار بماند. بعد هم در طول زمان زاد و ولد کردند و خانواده‌هایی را به وجود آوردند و اقشار مختلف جامعه را هم تشکیل دادند. حتی ممکن است در برخی شهرها بهائیان مشاغلی مانند راننده وانت، راننده تاکسی و شغل‌های معمول جامعه که در رده‌های میانی جامعه وجود دارد را به عهده داشته باشند.


در رده‌های میانی، پایین و بالا از عده‌ای که دیدند ممکن است به دردشان بخورند حمایت کردند و یک عده را هم کاملا رها کردند. مثلا در برخی روستاهای اطراف فارس یا یاسوج بعضی از بهائی‌ها از نظر مالی وضعیت مناسبی ندارند چون آنها با کسانی که به دردشان نمی‌خورند کاری ندارند. شاید گاهی هزینه درمانی آنها را تأمین کنند که آن هم به این خاطر است که پراکنده نشوند و آنها را از دست ندهند.


بهائیان در اقتصاد کلان کشور چه نقشی دارند؟
روزبهانی: الان در اقتصاد کلان کشور الحمدلله نقش موثر و کلیدی ندارند. اما در برخی شرکت‌ها و محصولاتی مانند عینک که مردم استفاده می‌کنند فعالیت دارند. آنها از طریق ارتباطاتی که با خارج از کشور دارند توانسته‌اند یک سری امتیازات را به دست بیاورند.


نمی‌توان گفت دست بهائیت کاملا از سیاست ایران کوتاه شده است


نقش آنها در سیاست چیست؟ می‌توانیم ادعا کنیم که کاملا دست آنها از سیاست کشور کوتاه شده است؟
روزبهانی: نمی توانیم ادعا کنیم که کاملا دست بهائیان کوتاه شده است ولی حداقل به صورت ظاهری و علنی اکنون بهائیان در نظام جمهوری اسلامی ایران مجال حضور ندارند، اما در نقش اپوزیسیون فعال هستند و با گروه‌های مخالف نظام همکاری می‌کنند. نه نظام به آنها راه می‌دهد نه آنها تمایل دارند در نظام اسلامی منشأ اثری باشند.


نگاه جمهوری اسلامی به بهائیت مانند نگاه پیامبر به کسانی است که اسلام را نپذیرفتند


سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال بهائیت چیست؟ آیا جمهوری اسلامی تمایل دارد به دفع کامل آنها بپردازد؟
روزبهانی: قطعا دفع کامل نیست چون بالاخره گروهی از مردم هستند که فکر می‌کنند یک فرستاده الهی وجود داشته و همچنان تعصباتی دارند. جمهوری اسلامی همان نگاهی را به بهائیت دارد که اسلام به کسانی که اسلام را نپذیرفتند دارد. آیا خود پیامبر (ص) به دنبال خلع ید کلی از گروه‌هایی بود که پیام ایشان را نپذیرفته بودند؟ خیر، فقط بحث دفع شر اینهاست؛ آن هم نه با روش‌های قهری. البته، در برخی جاها روش‌های قهری لازم است و این طبیعی است. اما برخی مواقع باید از روش‌های فرهنگی استفاده شود زیرا بسیاری از این افراد فریب خورده‌اند. فکر نمی‌کنم نظام بدش بیاید که بهائیت ریشه‌کن شود، اما تاریخ نشان داده که همیشه همانطور که موسی بوده، سامری هم وجود داشته و همین‌طور تا آخر دنیا شیطان وجود دارد.


نفوذ بهائیت در مناطق دارای تنوع قومی و نژادی و گسست فرهنگی زیاد است


به نظر شما در کدام یک از مناطق ایران نفوذ بهائیان زیاد است؟
روزبهانی: فرقه ضاله بهائیت بیشتر در مناطقی می‌تواند قدرت داشته باشد که تنوع قومی و نژادی و گسست‌های فرهنگی زیاد باشد. مثلا علت این که در استان البرز و شهر کرج نه تنها بهائیت که فرقه‌های دیگر هم فعالیت دارند تنوع نژادی و قومی است که باعث می‌شود که فرقه‌ها از این فرصت‌ استفاده کنند. در استان فارس هم این فرقه وجود دارد. در استان سمنان هم بهائیان حضور دارند اما حضور آنها پر رنگ نیست و اگر هم برخی اوقات سوءاستفاده‌هایی از خلوت بودن این استان می‌کنند در رسانه‌ها منعکس می‌شود. در کل، فرقه بهائیت در مکان‌هایی فعالیت می‌کند که بتواند از چالش‌های اجتماعی به نفع خودش بهره‌برداری کند.


پس یکی از راه‌های مبارزه با بهائیت می‌تواند گسترش وفاق اجتماعی باشد.
روزبهانی: بله، اگر ما در جامعه وفاق اجتماعی را تقویت کنیم نه تنها می‌توانیم جلوی نفوذ فرقه بهائیت را بگیریم بلکه بسیاری از چالش‌ها و مشکلات اجتماعی را هم می‌توانیم حل کنیم.


در مبارزه با بهائیت نیروهای امنیتی و فرهنگی باید در کنار هم باشند


راه‌های دیگر جلوگیری از گسترش نفوذ بهائیت را چه می‌دانید؟
روزبهانی: معتقدم برای مبارزه با بهائیت در وهله اول نیازمند یک سازمان منسجم و متشکل از عناصر فرهنگی و امنیتی در کنار هم هستیم. یعنی نیروهای امنیتی نباید کارهایی را بدون اطلاع و هماهنگی با نیروهای فرهنگی انجام دهند و نیروهای فرهنگی هم نباید کاری را بدون اطلاع امنیتی‌ها انجام دهند. همان‌طور که بهائیت به صورت ساختاری و سازمانی عمل می‌کند ما هم باید به همین شکل عمل و با این فرقه و فرقه‌های مشابه مقابله کنیم. تنها راه ممکن همین است. روش دیگر هم همین روش کج‌دار و مریزی است که الان وجود دارد.


بهائیان حقوق شهروندی خود را از اسرائیل طلب کنند
نکته دیگر این است که اگر بهائیت به دنبال حقوق شهروندی می‌گردد و احساس می‌کند در ایران مظلوم واقع شده و ایران به بهائیت بهای لازم را نداده است؛ چرا نمی‌روند از دولت اسرائیل طلب حق کنند؟ در اسرائیل هم تبلیغ بهائیت ممنوع است. اماکن بهائی در اسرائیل است، اما در اسرائیل به ادعای خود بهائی‌ها حتی یک فرد اسرائیلی حق ندارد در خاک مقدس فلسطین و رژیم غاصب اسرائیل بهائی شود. اگر اینها راست می‌گویند که به دنبال حقوق شهروندی هستند ابتدا حقوق شهروندی‌شان را از اسرائیلی‌ها بگیرند بعد بیایند در ایران طلب حقوق شهروندی کنند. آنها با اسرائیل همراه و هم‌قدم هستند ابتدا از دوستانشان حقشان را طلب کنند بعد بیایند سراغ دشمنانشان.


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار