کد خبر: ۴۸۲۹
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
وجود مدّعیان دروغین از "مسیلمه کذّاب" در زمان پیامبر خاتم (ص) تا "باب و بهاء" و به نوعی هم "کسروی" در این دوران اخیر، و حمایت گروهی از دنیاپرستان، شکم پرستان و پیروان هوای نفس و تعدادی از مردم عوام و مستضعف از آنها و در مواردی حمایت سیاستمداران و حاکمان خود سر و مستبد، به صورت یک واقعیت عینی تلخ در بستر تاریخ بشری خودنمایی می کند و روشن است که تن دادن به چنین دعوت های دروغینی که متاسفانه در تاریخ سابقه ی زیادی هم داشته و هم اکنون نیز آثار آن گرایش های غلط در گوشه و کنار جامعه انسانی به چشم می خورد.
2121

فرقه نیوز-بخش مدعیان دروغین، وجود مدّعیان دروغین از "مسیلمه کذّاب" در زمان پیامبر خاتم (ص) تا "باب و بهاء" و به نوعی هم "کسروی" در این دوران اخیر، و حمایت گروهی از دنیاپرستان، شکم پرستان و پیروان هوای نفس و تعدادی از مردم عوام و مستضعف از آنها و در مواردی حمایت سیاستمداران و حاکمان خود سر و مستبد، به صورت یک واقعیت عینی تلخ در بستر تاریخ بشری خودنمایی می کند و روشن است که تن دادن به چنین دعوت های دروغینی که متاسفانه در تاریخ سابقه ی زیادی هم داشته و هم اکنون نیز آثار آن گرایش های غلط در گوشه و کنار جامعه انسانی به چشم می خورد. لذا لازم است که انسان راههای شناخت مدّعیان دروغین نبوت و رسالت را بداند تا به گمراهی و بیراهه نیافتد.

مدعيان دروغين مردم را به پرستش خويش دعوت می‏كردند

پیامبران شیوه ای جز خداپرستی و دعوت به خدای تعالی نداشتند. اگر مردم به غلط و بر اساس باوری نادرست بخواهند پیامبری را در جایگاه الوهیّت قرار دهند، خداوند و همان پیامبر به میدان آمده و با این حرف و اعتقاد نادرست به شدت معارضه کرده، آن را نفی خواهند کرد.

پیامبر اکرم پیشاپیش و به منظور پیشگیری از بروز پدیده غلو درباره خود فرمودند:

"لا ترفعونی فوق حقّی فانّ الله اتّخذنی عبداً قبل ٲن یتّخذنی نبیّاً "(بحارالانوار25/134) مرا بالاتر از مقام و جایگاهی که دارم، قرار ندهید ؛ که خدای تبارک و تعالی پیش از آنکه مرا به پیامبری بپذیرد، مرا به بندگی خود پذیرفته است.

اما زمانیکه کتب بهائیان را مطالعه و  بررسی  می کنیم، مشخص می گردد که  عباس افندی  بهائیان را به پرستش و بندگی و ستایش بهاء الله تشویق می کرد و عبودیت اغنام در برابر بهاء را می ستود و بهائیان را" بندگان صادق جمال قدم" خطاب می کرد.( گلزار تعاليم بهائی/ ٢١٠)

البته قبل از جناب بهاء نیز، میرزا علیمحمد باب خود را ذات الله می داند و بیان می کند:

"  اِنَّ علی قبل نَبیل ذاتُ اللهِ و کَینونیَّتِهِ "(بیان عربی، بخش دوم به نام لوح هیکل الدین /5)بدرستی که علی قبل نبیل (علی محمد باب) ذات خدا و جوهر هستی اوست.

 

بنابراین می بینیم که مدعيان دروغين مردم را به پرستش خويش دعوت میكردند، اما همه ی پیامبران یک سخن داشته و آدمیان را به یک چیز فراخوانده اند: خدای را بپرستید!

مدعيان دروغين دارای علم الهی نبوده اند

یکی از نشانه های پیامبرحقیقی این است که صاحب علم فراوان است. این علم بدون شاگردی و تعلّم نزد معلمی از بشر، برای او حاصل شده است و صرفاً عطای خداوند متعال است. در آیات متعددی از قرآن کریم، به این علم الهی انبیاء اشاره شده است، به عنوان نمونه آمده:

"وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا"(بقره/31)و (خداوند) به آدم (علی نبیّنا و آله و علیه السلام) تمامی اسم ها را آموخت.

بنابراین منشاء علم انبیای الهی و از جمله پیامبر خاتم (ص) به عنوان حجّت های خداوند در زمین و در میان مردم، علم بی کران الهی است. اما در مورد باب و بهاء اینگونه نیست. اسنادی وجود دارد که نشان می دهد باب امّی نبوده است، به عنوان نمونه می توان موارد زیر را ارائه نمود:

الف - علی محمد شیرازی در کودکی و در نوجوانی، بنا به تصریح نبیل زرندی در کتاب (تلخیص تاریخ نبیل) و میرزا ابوالفضل گلپایگانی در کتاب ( کشف الغطاء) و اشراق خاوری در کتاب ( گنجینه حدود و احکام) و مقاله(نفحات مشکبار) و رساله (ایّام تسعه) و کتاب (رحیق مختوم) و کتاب ( قاموس توقیع منیع مبارک ) و عبدالحسین آواره در کتاب (کواکب الدریه) و فاضل مازندرانی در کتاب های( اسرار الآثار خصوصی) و ( ظهور الحق) و احمد یزدانی در کتاب (نظر  اجمالی به دیانت بهائی ) و علی اکبر فروتن در کتاب ( درس نهم اخلاق) و  ج.ای. اسلمنت در کتاب(بهاء الله و عصر جدید)، به سفارش و خواسته دائی خود در سن 6 تا 8 سالگی در مدرسه (قهوه اولیاء) شیراز، به مجلس درس شیخ عابد که از شاگردان شیخ احمد و شیخی مشرب بوده، می رفته و  مدّت 5 سال به تحصیل قرائت و کتابت فارسی مشغول بوده است.

ب- فاضل مازندرانی در کتاب اسرار الآثار  آورده است: در محضر سید رشتی مسائل عرفانی و تفسیر و تاویل احادیث و آیات از طریق اثنی عشری و عرفانهای مربوط به شیخ احسائی را بسیار شنیدند و به فقه امامی از روش آنان ورود نمودند. وچنانجه از آثارشان مستفاد می گردد در مطالب شیخ و سید بیش از همه ی امور دیگر  وارد شدند و به آن مکتب نزدیک تر بودند.(اسرار الآثار 1/ 191)

ج- در جای دیگر خود سید علی محمد باب معترف است که:

" و لقد طالعت سنا برق جعفر العلوی و شاهدت بواطن آیاتها"

معنی : هر آینه کتاب سنابرق سید جعفر  علوی [مشهور به کشفی] را مطالعه نمودم و در عمق عباراتش نگریستم. (ظهور الحق 3/ 479)

د- باز هم در مورد سید باب در همان کتاب ظهور الحق آمده:

"درس مقدمات تا سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بیشتر نخوانده بود..."(ظهور الحق  3/ 437)

 

نتیجه آنکه بنا به آثار بهائی، سید باب امّی نبوده، بلکه همچون مردم عادی دانش خود را از این و آن آموخته و لذا سزاوار نام پیغمبر الهی نمی باشد.از اینها گذشته، می بینیم که او به صراحت ادعا می کند فاقد چنان علمی است که مستوجب ادعایی باشد. وی در توبه نامه اش بیان کرده:

" این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعائی باشد استغفرالله ربّی و أتوب ٳلیه من أن ینسب إلی امر و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیلش بر هیچ امری نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجة الله (ع) را محض ادعای مبطل و این بنده را چنین ادعائی نبوده و نه ادعای دیگر. مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنان است که این دعاگو را به الطاف و عنایات بساط رٲفت و رحمت خود سرافرازفرمایند والسلام."( کشف الغطاء/205)

 

مدعيان دروغين دچار تناقض گویی می شوند

فرد مدّعی از آنجا که به دروغ خود را به خدا نسبت می دهد، نوعاً در جریان کار و گذران زمان دچار تناقض گویی می شود؛ به طوری که یکی از ملاکهای شناخت اصالت قرآن و اثبات الهی بودن آن، تناقض نداشتن آن بیان شده است. خداوند می فرماید:

"أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا"(نساء/82) آيا درباره قرآن نمی ‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند.

زمانيكه به آثار و بیانات بهاء رجوع مي کنیم، بعضاً تناقضاتي در آنها مي بينيم كه نمي توانیم به راحتي از كنار آنها بگذریم.

مدعيان دروغين از آوردن معجزه ناتوان اند

یکی از وسایل شناخت انبیای الهی، برخورداری آنان از قدرت لایزال خدایی است که تحت عنوان "آیات " و "بیّنات"و "معجزات" نام برده  شده است.  معجزه نوعی ابزار قدرت الهی است که در لسان قرآن "آیه" یا "بیّنه " می گویند.

در قرآن کریم آمده:

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ(الحدید/ 25)ما رسولان  خویش را با نشانه های روشن فرستادیم و همراه آن ها کتاب و میزان را نازل کردیم.

تعبیر "معجزه"در قرآن به کار نرفته است، زیرا "علم الهی "و "قدرت الهی" نشانه این است که این فرد با خدا تماس دارد، از جانب خدا آمده و رسول خداوند متعال است. معجزه، فعلی است که دیگران از آوردنش عاجز باشند. اما آیه و بیّنه هر گونه عمل و نشانه ای است  که ارتباط فرد را با خدا نشان بدهد. در واقع نشان دهد که او از جانب خدا آمده است. بنابراین هر چیزی که نشانه ارتباط او با خدا باشد، می شود آیه و بیّنه، لذا منظور را بهتر نشان می دهد.

لازم به ذکر است که این قدرت، موهبت الهی است و اکتسابی نیست. یعنی به وسیله ی ریاضت و ورزش و تمرین و... واجد آن قدرت نشده اند ؛ بلکه از سوی خدای متعال به ایشان عطا می شود.

در پایان به یک نمونه از بیّنات می نگریم:

حضرت امیرالمؤمنین در خطبه ی قاصعه (نهج البلاغه- خطبه ی 234) می فرمایند:

"من با رسول خدا (ص) بودم که گروهی از قریش نزد آن حضرت آمدند و گفتند :...از تو درخواستی داریم؛ اگر آن را پاسخ مثبت دادی، خواهیم دانست که تو پیامبر و فرستاده ی خدایی و اگر انجام ندادی، خواهیم دانست که ساحر و دروغگویی. آن حضرت فرمودند: چه می خواهید؟ گفتند: درخواست کن که این درخت با ریشه هایش از جا کنده شود و در پیش رویت پا بر جا بایستد...رسول خدا (ص) خطاب به درخت فرمودند: "ای درخت، اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و می دانی که من رسول خدایم ، با ریشه هایت از جا کنده شو و در مقابل من بایست."

آنگاه مولا (ع) در ادامه می فرماید: سوگند به آن کسی که رسولش را به حق فرستاد، درخت با ریشه هایش از جا کنده شد و در حالی که صدایی از آن بیرون می آمد، در مقابل رسول خدا (ص) ایستاد."

 

 

پی نوشت:

1- قرآن کریم

2- نهج البلاغه

3- اسرارالآثار- جلد اول- فاضل مازندرانی

4- ظهور الحق  - جلد سوم- فاضل مازندرانی

5- گلزار تعاليم بهائی - رياض قديمی

6- کشف الغطاء – ابوالفضل گلپایگانی

7- معرفت نبی، محمد بیابانی اسکوئی

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار