کد خبر: ۵۴۳۱
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
در گفتگوی با دکتر سید عبدالله متولیان مطرح شد؛
جریان اسلامی متحجر و لندن نشین در طول سال های پس از انقلاب مشغول یارگیری و توسعه و نفوذ در سراسر ایران بوده و موفق به ایجاد ساختار در زمینه های تبلیغی فرهنگی و اقتصادی نظیر ایجاد صندوق های قرض الحسنه (با پول های دریافتی از اَنگلستان) شده است
66

متن گفتگوی دکترسید عبدالله متولیان را درباب موج سوم براندازی نرم در زیر پی می گیریم:

مقدمه

اواخر بهار سال قبل بود که با هدف بررسی ابعاد ناشناخته  فتنه های آینده علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، موفق به مصاحبه با آقای متولیان شدیم و نتایج حاصل از آن گفتگوی مفصل با عنوان "آیا فتنه ای دیگر در راه است؟" تقدیم خوانندگان گردید که با استقبال و بازتاب گسترده  آن در بین اصحاب رسانه نیز مواجه بودیم.

از آقای متولیان قول گرفته بودیم که در سالگرد گفتگو (در تیر ماه 94) نیز بخش دیگری از قرائن و شواهد و اطلاعات مرتبط با فتنه  آینده را به رشته  تحریر در آوریم که این کار به لطف خدا در موعد مقرر انجام شد، لیکن در این ایام به دلیل اولویت مباحث هسته ای،موضوع به تاریخ دیگری موکول گردید. لذا در آستانه کودتای 28 مرداد خدمت دکتر متولیان رسیدیم تا این گفتگو را پی بگیریم.
 

چکیده

سابقه تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به شیوه  جنگ نرم، از سوی شیطان بزرگ و با همکاری هم پیمانان آمریکا به ویژه دولت های اروپایی، به سال های پایانی جنگ تحمیلی باز می گردد. مراکز تحقیقاتی آمریکایی با بررسی نوار پیروزی های پی در پی رزمندگان شجاع ایران، ضمن تجزیه و تحلیل ویژگی های اختصاصی رزمندگان شیعه ایرانی به عنوان عوامل اصلی پیروزی، به بزرگ ترین اشتباه استراتژیک غرب در انتخاب منطقه  نبرد پی برده و به این نتیجه رسیدند که علاوه بر سه بعد و ویژگی منحصر به فرد شیعیان شامل: 1– امید به مهدویت و آینده  روشن و تسخیر ناپذیری2–عشق به امام حسین و آرزوی شهادت  عاشورایی و فنا ناپذیری 3–تقلید وولایت پذیری و تأثیر ناپذیری از دشمن، مهم ترین علت پیروزی ایران، انتخاب کشور عراق برای نبرد با ایران بوده است که کربلا به عنوان قبله  قلبی شیعه در آن جا قرار دارد.

جمع بندی حاصله، شیطان بزرگ را به فکر تغییر در مدل براندازی ایران انداخته و حاصل تحقیقات مراکز مطالعاتی آمریکایی بر روی ایران منتج به تدوین پروژه  براندازی نرم،متأثر از مدل های براندازی در شوروی سابق، نیکاراگوئه،اوکراین، گرجستان، لهستان و... با عنوان "پروژه  2020" گردید که در سه مقطع 10 ساله و جمعاً 30 ساله طراحی شده و تا کنون دو مرحله از این پروژه با ناکامی غرب و فتنه گران داخلی مواجه شده است.

گفتگو با دکتر متولیان را درباب موج سوم براندازی نرم در لابه لای سئوالات زیر پی می گیریم:

با توجه به مصاحبه سال قبل با عنوان "آیا فتنه ای دیگر در راه است؟" مناسب است که به منظور آماده شدن ذهن خوانندگان مرور اجمالی و مختصری از گفتگوی پیشین ارائه فرمایید.

بر اساس نتایج تحقیقات میدانی یک تیم زبده متشکل از پاتریک کلاوسون، فرانسیس فوکویاما، کنت تیمرمن، ساموئل هانتینگتون و... تجزیه و تحلیل و بررسی های صورت گرفته در مراکز پژوهشی و تحقیقاتی،که منجر به تدوین دکترین جدید آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق "جنگ نرم" شد؛ پروژه 30 ساله ای را با عنوان "پروژه  2020 " تهیه و در قالب سه مقطع 10 ساله برای سال های 78 و 88 و 98 در دستور کار خود قرار دادند.

این پروژه  30 ساله بر ریل گذاری در حوزه های سیاسی امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تاکید دارد. در هر کشوری وقتی نظام سیاسی تغییر می کند که چهار نظام مشتمل بر : 1– نظام سیاسی  2– نظام اقتصادی  3– نظام فرهنگی  4– نظام اجتماعی با هم سقوط نموده و دگرگون شود و بر این اساس استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ (با توجه به تأثیر قطعی انقلاب اسلامی بر شکل و ساختار آینده  سیاسی جامعه  جهانی) با هدف پیشگیری از سقوط امپراتوری قانون مند شده  سلطه، در پروژه  2020 برای نابود کردن این 4 نظام برنامه ریزی نموده است.

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در آذر ماه سال 68 (حدود 6 ماه بعد از قبول مسئولیت ولایت امری مسلمین) پرده از این پروژه برداشته و فرمودند: "این ها راجع به اسلام، کارشناس و متفکر دارند که می نشینند و در باره  ملت ها و اندیشه ها و روحیات و مذاهب گوناگون پرونده هایی درست می کنند و در مراکز فرهنگی و تحقیقاتی و جاسوسی خود، تمام آن پرونده های آرشیو شده را دوباره مطرح می کنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام می دهند ؛ این که می شنویم که در اسرائیل سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار می شود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا سمینارها و جلسات تحقیقاتی، توسط دنیای غرب و استکبار تشکیل می شود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح می گردد. استکبار همه  وجودش را در جهت اداره  مطلوب خودش به کار می گیرد و کاملاً با فکر حرکت می کند و جریانات جهانی را هدایت می نماید تا محفوظ بماند چون می داند که اگر فکر و پیش بینی و آینده نگری نکرده و اگر آمار نداشته باشد، ضربه خواهد خورد. عالی ترین و متمایز ترین دستگاههای فکری در اختیار استکبار است، این ها از 15 یا 20 سال قبل برای مسائل بلند مدت سرمایه داری، فکر و طراحی می کنند و نقشه می ریزند تا در آینده، دقیقاً بیست سال دیگر از آن جواب بگیرند."

تأسف بار این جاست که علیرغم گذشت بیش از دو دهه از پروژه  2020 و با توجه به این که شاهد دو مرحله از آن پروژه، در سال های 78 و 88  بوده ایم، هنوز بسیاری از نخبگان و خواص که وظیفه شناخت و مقابله  با آن را دارند، از این پروژه  بسیار خطرناک بی اطلاع بوده و تأسف بارتر این که بسیاری از دست اندر کاران در حوزه سیاست و برخی جناح ها و احزاب سیاسی به این پروژه اعتقاد و باور ندارند و مصیبت و بلا از آن هم بالاتر، که برخی از سیاسیون و احزاب سیاسی خواسته یا ناخواسته در چنبره  این پروژه، گرفتار شده و متأسفانه به جای توبه و عذر خواهی از پیشگاه خداوند و مردم و تلاش برای جبران گذشته  ننگین خود، کماکان بر حفظ ارتباط با براندازان خارجی تاکید ورزیده و خود را برای انجام وظایف محوله در مرحله  بعدی براندازی آماده می کنند.

با توجه به این که تمامی طرح های براندازی در کشورهای مختلف  در همان مرحله نخستین به پیروزی رسیده، جنابعالی علت اصلی شکست پروژه   براندازی در ایران را در سال های 78 و 88 چگونه ارزیابی می کنید؟

تجربه براندازی مخملین و انقلاب های رنگین به سبک غرب، که در کشورهای  نیکاراگوئه، شوروی سابق، اوکراین، گرجستان، لهستان، و... در همان مرحله  نخستین به ثمر نشسته و نظام سیاسی کشور های هدف مطابق با مدل طراحی شده، به صورت بنیادین تغییر یافت و دیگر نیازی به انجام مراحل بعدی نبوده در مورد ایران به دلایل متعدد از جمله موارد زیر در مراحل اول و دوم طرح براندازی جمهوری اسلامی ایران با شکست مواجه شد:

1 - پیشینه  فرهنگی ایران زمین و بد بینی مفرط ایرانیان به غرب
2 - عامل مذهبی و مشخصاً اعتقاد به مهدویت و عاشورا و کربلا
3 –قدرت ولایت و رهبری نظام
4 - باورها و اعتقاد قلبی مردم به نظام و ولایت فقیه
5 – قدرت روحانیت و بسیج در بیدار سازی مردم و خنثی کردن توطئه ها
6 –خاطرات تلخ مردم از دخالت های آشکار و پنهان غرب در امور داخلی ایران و....

به طور کلی مرحله  سوم براندازی را چگونه می بینید؟

:هم اینک قرائن وشواهد بسیاری بر تلاش دشمنان بیرونی با استفاده از عوامل و منابع داخلی خود، برای انجام مرحله سوم فتنه  براندازی نظام با بهره گیری از تجربه  مراحل قبلی و به صورت فتنه ای مرکب دلالت می کند.

این شواهد و قرائن نشان می دهد، فتنه جویان و افراطیون اصلاح طلب با حمایت سرویس های جاسوسی خارجی در صدد تحمیل فتنه ای پیچیده، چند لایه و مرکب بوده و این بار به عکس دو مرحله قبلی که بر ترویج خشونت و اغتشاش و بحران های اجتماعی استوار بود، خود را برای براندازی قانونی از طریق واداشتن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به قبول اعمال تغییرات در متن قانون اساسی آماده می کنند.

در فتنه های پیشین از اراذل و اوباش در کف خیابان ها استفاده شد و به پاره کردن عکس حضرت امام خمینی سلام الله علیه و جسارت به مقدسات دینی و حتی دستگاه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام کشیده شد ، اما دشمن در فتنه  88 نقاط ضعف خود را شناخته و فهمیده که وقتی به حضرت امام ره جسارت می شود و وقتی به حضرت آقا جسارت می شود، مردم یک پارچه به پا می خیزند؛ به همین دلیل در فتنه  آینده پاره شدن عکس امام را نخواهیم داشت، بلکه برعکس احترام  به حضرت امام و ولایت فقیه تحریف شده رمز عملیاتی فتنه  آینده است.

آیا این تحلیل دشمنان بیرونی در مورد اقتدار و توانمندی بسیار بالا و استراتژیک ولایت فقیه به عنوان علت العلل  شکست های پی در پی طرح های براندازانه و ضرورت تغییر استراتژی و اتخاذ تاکتیک های جدید مبتنی بر تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی  را افراطیون و فتنه گران داخلی هم قبول دارند یا نظریه ای متفاوت از نگاه های بیرونی ارائه می دهند؟

بله تقریباً در کلیات بسیار شبیه هم بوده و برتغییر تاکتیک ها  و استفاده از ظرفیت های ناشناخته در داخل نهادهای دینی و از جمله مهم ترین آنها یعنی حوزه های علمیه تاکید دارند. واقعیت این است که با خلق حماسه  عظیم 9 دی و پراکنده شدن اطراف فتنه گران، یکی از همین فتنه گران در تحلیل ناکارآمدی طرح های براندازانه  فتنه گران، با یک چرخش 180 درجه ای مواجه شده و می گوید اصلاح طلبان (فتنه گران) به این باور قطعی رسیده اند که گسست رابطه مردم با روحانیت و به ویژه با شخص (حضرت امام) خامنه ای به عنوان یک انسان مهذب و متقی -و واسطه  فیض رحمانی حضرت ولی عصر (عج)-، ناممکن بوده و در اکثر موارد نتیجه  عکس داده است، به همین دلیل در برنامه (بخوانید فتنه )  جدید، ضمن قطع امید از مردم به عنوان پیاده نظام خود در مرحله  شروع فتنه، بر ورود در لایه های حوزه های علمیه و بهره گیری از ظرفیت های روحانیت تأکید می گردد. به این ترتیب، اصحاب فتنه به خوبی در یافته اند که هر حرکت و برنامه ای که به رابطه  مردم با روحانیت و اصول اساسی مکتب شیعه (اعتقاد به امام زمان عج و کربلا و امام حسین علیه السلام) لطمه وارد کند، لزوماً محکوم به شکست خواهد بود، به همین دلیل در حرکت جدید خود بنا دارند مستقیماً و از طریق به کار گیری فتنه های چند لایه و مرکب و از درون روحانیت شیعی، نظام را وادار به تسلیم نمایند.

به استفاده فرصت طلبان از ظرفیت حوزه های علمیه اشاره کردید ؛ منظورتان به طور اخص از این ظرفیت ها چیست یا بهتر است این گونه سئوال را مطرح کنیم که منظور فتنه گران از ظرفیت حوزه های علمیه چیست؟ و آیا اصولاٌ برای این مطلب قرینه و شاهدی هم وجود دارد؟
در کنارشواهد متعدد براین مدعا، فرمایشات مقام معظم رهبری بهترین دلیل است ؛ در سال 89 و یک سال بعد از فتنه  سبز اموی، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، طی سفری استثنایی و 10 روزه به قم، همه  توجه ها را به قم و خود جلب نمودند.( تا کنون و پس از آن هیچ گاه سابقه نداشته  که معظم له بیش از 5 روز سفر داشته باشند.) حضرت آقا در این سفر استراتژیک و بسیار مهم ضمن دیدار با آیات عظام تقلید و مردم و نخبگان و مسئولین استانی، پرده از سناریو و استراتژی جدید دشمنان بیرونی و فتنه جویان داخلی برای مقابله با انقلاب اسلامی برداشته و به عنوان نتیجه و حاصل این سفر 10 روزه فرمودند: "همان گونه که انقلاب از قم و حوزه  علمیه آغاز شد، قرار است که آنتی تز انقلاب را نیز از قم آغاز کنند". فرمایشات امام خامنه ای (اگر چه 5 سال است که مورد کم لطفی و بلکه بی توجهی نخبگان و خواص جامعه قرار گرفته است)، به عیان و آشکارا از توطئه  جدیدی پرده بر می دارد که در آن، به عکس دو فتنه  قبلی، در بدو امر از اراذل و اوباش خیابانی و اغتشاش و آشوب خبری نیست، بلکه فتنه و منازعه  اصلی در کانون دین و انقلاب یعنی حوزه های علمیه شکل گرفته و در قدم های بعدی با مردمی مواجه خواهیم شدکه (نه به شکل اوباش گری بلکه به شکل خوارج که بر پیشانی آنان داغ عبادت نقش بسته و تعریف دیگری از دین دارند) به دفاع از خط فکری منبعث از حوزه، وارد میدان مبارزه خواهند شد.

نزدیک شدن فتنه گران به حوزه های علمیه برای تعقیب اهداف خود، آیا ممکن است برای آنان نتایج عکس به همراه داشته و همین نزدیکی، سبب تغییر بنیادین و اصلاح اندیشه  آنان شود؟
از آن جا که اساس این طرح در بیرون از کشور و به خصوص در کشور اَنگلستان طراحی شده است، بروز تغییرات در اندیشه  فتنه گران منطقی و معقول به نظر نمی رسد، بلکه باید گفت جریان برانداز در بررسی علل شکست خود در مراحل پیشین متوجه غفلت از روحانیت و حوزه های علمیه  شیعی شده و بر این باور است که اسلام مورد نظر انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر فرهنگ تشیع که به عنوان اسلام ناب محمدی یا اسلام (امام) خمینی سلام الله علیه از آن یاد می شود بر سه پایه زیرین استوار است :
1 – حوزه های علمیه  شیعی به عنوان پایگاه اصلی تفکر شیعه 
2 –ولایت فقیه به عنوان رکن اصلی استقرار حاکمیت اندیشه  شیعی
3 – مردم به عنوان قاعده  حکومت اسلامی که از آن تحت عنوان امت امام یاد می شود.
طراحان فتنه  آینده از میان سه رکن فوق الاشاره، این بار رکن اول یعنی حوزه های علمیه به عنوان پشتوانه  علمی و عملی حرکت و رستاخیز شیعه را هدف گیری کرده اند و از آن جا که در حوزه های علمیه به صورت هدفمند به دنبال روحانیونی می روند که به انحاء مختلف با ولایت فقیه زاویه دارند، وقوع احتمال فوق الذکر تقریباً صفر به نظر می رسد.

به نظر می رسد ورود در حوزه های علمیه، بدون مقدمه و برنامه ریزی قبلی تا حدود زیادی با شکست مواجه شود، به نظر شما برنامه فتنه گران برای ورود به حوزه های علمیه چیست؟

قطعا همین طور است، پس از شکست فتنه گران در فتنه  سبز اموی در سال 88، مقدمات ورود فتنه گران به حوزه ها فراهم شد و کانون اصلی این مقدمه در داخل دولت دهم شکل گرفت . یکی از مهم ترین مقدمات فتنه  مرکب سوم برای ورود به حوزه های علمیه، جریان انحراف موسوم به جریان مشاییسم است که با پوشش دین و امام زمان عج و به عنوان نزدیک ترین فرد به احمدی نژاد پا به عرصه  وجود گذاشته و پیش از دولت احمدی نژاد هیچ رد پایی از این جریان سیاسی پیدا نمی شود، این جریان محصول دو فتنه  قبلی است و مدل به روز شده  کارگزاران سازندگی و جبهه  مشارکت است. دو جریان سیاسی قبلی خواسته یا ناخواسته (و قاصر یا مقصر) در راستای انهدام نظام های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی  و به عنوان مقدمه  دو فتنه  قبلی ایفای نقش نمودند.

با توجه به اختلاف  ماهوی سیاسی و فکری دولت دهم با جریان اصلاح طلبی، چگونه می توان حضور جریان برانداز در دولت دهم را توجیه نمود؟

پس از فروکش کردن التهاب های ناشی از فتنه 88، جریان برانداز بیرونی، با استفاده از ظرفیت های پنهان و آشکار خود در کشور، وارد عمل شده و پس از پی ریزی مقدمات اندیشه  انحرافی در بدنه  دولت دهم، به شکل عملیاتی از سال 1390 با هدایت دفتر محلی سازمان سیا در دبی موسوم به "دفتر دبی" و نفوذ در بدنه  دولت دهم، چند وظیفه  مهم و پایه ای را بر عهده می گیرد:

1 – محاصره  فکری احمدی نژاد و مرز بندی وی با جریان اصولگرایی و ایجاد زمینه های تنفر از وی در بین جناح های سیاسی.
2 – طرح ریزی یکی از پیچیده ترین پرونده های فساد اقتصادی کلان در درون مجموعه  ریاست جمهوری و زیر گوش احمدی نژاد پاکدست. البته این طرح اگر چه در زمان احمدی نژاد دنبال می شد لیکن برای مقطع بعد از سال 92 و دوران ریاست جمهوری یازدهم صورت می پذیرفت و در تحقق مرحله  سوم براندازی نقش کلیدی ایفا می نماید. همچنان که ملاحظه می شود هم اینک بحث داغ فساد اقتصادی دولت دهم یکی از ابزارهای مهم برای حمله به اصولگرایان به شمار رفته و جریان فتنه از موضوع فساد اقتصادی دولت دهم بیشترین بهره را در جهت تطهیر فسادهای سیاسی و فرهنگی بی شمار دوره اصلاحات و سران فتنه  سبز اموی، برده و در صورت عدم مدیریت صحیح این موضوع از سوی نهادهای قضائی، امنیتی و اطلاعاتی ذیربط، حتی امکان بهره برداری و فشار بیشتر بر نظام در بازگشت سران فتنه به حاکمیت، دور از ذهن نیست.

امروز هیچ کس از ریشه یابی مفاسد اقتصادی در دولت دهم سئوال نمی کند و صرفا به بزرگ نمایی و موج انتشار اخبار مربوط به فساد اقتصادی در دولت قبلی بدون ورود به فسادهای اقتصادی دولت های پیشین و مقایسه کمی و کیفی و ریشه ای، بسنده می شود.     

3 – استفاده از ظرفیت های موجود در حاکمیت مثل دفتر ایرانیان خارج از کشور برای توجیه سفر به خارج از کشور و اخذ تماس با اپوزیسیون خارج نشین. خوب است به یاد بیاوریم که بعد از فتنه  88 مقام معظم رهبری فرمودند "در حوادث اخیر چشم نظام بینا و بیدار نبود" و وزیر اطلاعات وقت در اسفند ماه 88 به غفلت وزارت از این فتنه اذعان می نماید.
سئوال جدی امروز این است که با توجه به این که در دو فتنه  78 و 88 متأسفانه چشمان نظام (دستگاه اطلاعاتی) بینا و بصیر نبود، آیا این احتمال وجود ندارد که خدای ناکرده، در فتنه  بعدی هم شاهد غفلت دستگاه اطلاعاتی نظام از فتنه گران باشیم.
4 – فتنه گری و ایجاد اختلاف بین اصولگرایان با هدف شکست اصولگرایان در انتخابات 1392 . باید اذعان نماییم که جریان برانداز، این وظیفه را به بهترین وجه ممکن انجام داده تا جایی که به جرأت می توان گفت مهم ترین عامل و علت اصلی پیروزی جناب آقای دکتر روحانی در انتخابات 92 بروز اختلاف بین اصولگرایان بوده  و بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که بیش از نیمی از آرای جناب آقای روحانی متعلق به اصولگرایان است.

این طور که می فرمایید ظاهراً محور اصلی جریان برانداز در حوزه های علمیه، ایجاد محفلی بزرگ از مخالفان ولایت فقیه است، اگر موافق باشید قدری در خصوص نحوه  تجمیع مخالفان ولایت فقیه توضیح دهید.

در حوزه های علمیه امروز 4 مکتب فکری نسبت به ولایت فقیه وجود دارد:
1 – معتقدین به ولایت مطلقه  فقیه و پیروان مکتب امام خمینی سلام الله علیه که اکثریت قاطع حوزه را به خود اختصاص داده است.
2 –کسانی که ولایت فقیه را از ریشه قبول ندارند مانند انجمن حجتیه.
3 – کسانی که می گویند همان طور که قبلاً ماهواره نبوده ولی حالا که هست باید حکمش را کشف و صادر نماییم، ولایت فقیه هم از مواردی است که فعلاً وجود دارد و باید حکمش را بدهیم، لیکن این ولایت مطلقه نبوده بلکه مقیده است. این عده خود به دسته های جزیی دیگری تقسیم می شوند.
4 – کسانی که ولایت بر مهجورین را فقط قبول دارند.

آیا حلقه  دوم فتنه  98 هم مانند حلقه  اول در حوزه های علمیه در حال تکوین و شکل گیری است؟

:بله ؛ حلقه  دوم که به تشیع لندن نشین و یا تشیع انگلیسی مشهور بوده  و مستقیماً  توسط سرویس اطلاعاتی اَنگلستان (اینتلیجنت سرویس) حمایت و پشتیبانی می شود نیز (مانند حلقه  اسلام سکولار) از همان سالهای آغازین طراحی پروژه  2020 (1368 شمسی و 2000 میلادی) در متن و بطن حوزه های علمیه ایران، عراق، کویت و... راه اندازی شده و از آن با عنوان "اسلام متحجر یا اسلام لندن نشین" یاد می شود.

در فتنه های پیشین، فتنه گران تمام توان خود را در واگرایی مردم از نظام صرف می کردند ؛ آیا حلقه  اسلام متحجر یا شیعه  لندن نشین هم در جهت واگرایی مردم از نظام عمل خواهد کرد؟

فتنه گران و براندازان در دو فتنه  پیشین بر اختلاف افکنی بین صفوف متّحد مردم و جدا کردن مردم از نظام با تئوری های "دولت مردم"، "مردم نظام" و... تاکید داشتند اما در هر دو فتنه، بر خلاف انتظار فتنه گران، آنان نظاره گر اتحاد بیشتر مردم حول ولایت فقیه، با استفاده از نقاط قوت نظام؛ نظیر ماه محرم و عاشورا و شکست قطعی همه  برنامه های خود بودند. در فتنه  آینده در گام نخست فتنه گران به هیچ وجه به دنبال ایجاد فضای بحرانی و آشوب گری نبوده، بلکه به دنبال طرح ریزی یک برنامه مرموز مبتنی بر وقوع درگیری های گسترده بین شیعیان و اهل سنت در سراسر کشور هستند.

آیا می توان به صورت فهرست واربه اهم برنامه های این حلقه اشاره بفرمائید؟

 اگر چه این جریان انگلیسی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی برنامه های گسترده ای تدارک دیده است لیکن شاید بتوان به صورت نمونه به ترتیب توالی زیر اشاره داشته باشیم:

1 –یارگیری از بین جوانان شیعه به شیوه  انجمن حجتیه.
2 – جلب حمایت های مادی و معنوی مردم و به خصوص جوانان فریب خورده از برنامه های این جریان خطرناک.
3 – سازماندهی و ایجاد ساختارهای لازم برای ایجاد و حفظ و گسترش ارتباط با مردم.
4 – ایجاد سامانه های تبلیغی مناسب برای انجام برنامه های از پیش طراحی شده.
5– انجام برنامه های تفرقه افکنانه بین شیعیان و اهل سنت نظیر توهین به خلفا و بزرگان اهل سنت.
6–پمپاژ موج نفرت و کینه و عداوت در بین اهل سنت بویژه اهل سنت استان های مرزی ایران.
7 –تلاش برای ایجاد پیوند بین اهل سنت ایران با سلفی های تکفیری اهل سنت در آن سوی مرز ها.
8 – تلاش برای گسترش واگرایی جوانان شیعی نسبت به ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی.
9 –تلاش برای گسترش خصومت و درگیری بین شیعیان و اهل سنت در ایران و سایر کشورهای مسلمان.
10 – اعلام موجودیت سیاسی برای ورود به حاکمیت نظام و انجام براندازی به وسیله  تمامی اهرم های در اختیار.

گفتید که این جریان مرموز انگلیسی در حال ایجاد ساختارهای لازم برای تحقق مأموریت های محوله از سوی سرویس های جاسوسی بیگانه است ؛ لطفاً مقداری در مورد ساختارهای مورد نظر این جریان توضیح دهید؟

طی سال های گذشته، سرویس های جاسوسی اَنگلستان موفق به جذب، نفوذ و سازماندهی حدود 70 روحانی نمای شیعی از جنس علی محمد باب، بر اساس نیازهای جدید در حوزه های علمیه شیعی بویژه در حوزه  علمیه  قم شده است که تنها یکی از این جماعت سازمان داده شده فتنه  اَنگلیسی سیدصادق شیرازی موسوم به "فرقه  شیرازیه" است. جریان اسلامی متحجر و لندن نشین در طول سال های پس از انقلاب مشغول یارگیری و توسعه و نفوذ در سراسر ایران بوده و موفق به ایجاد ساختار در زمینه های تبلیغی فرهنگی و اقتصادی نظیر ایجاد صندوق های قرض الحسنه (با پول های دریافتی از اَنگلستان) شده است که به برخی از این ساختارها اشاره می شود:

1- شبکه مداحان و عناصر تبلیغی:
بهره‌برداری از عواطف و احساسات مذهبی یکی از شیوه‌های توسعه نفوذ این جریان است که با ارتباط‌گیری با هیأت‌های مذهبی، حوزه‌های علمیه، مداحان و طلاب و روحانیون و پیشنهاد کمک‌های مالی (با استفاده از پول های سرویس های اطلاعاتی اَنگلستان و آمریکا و...) و حل مشکلات آنها دنبال می‌شود. هیأت‌ها و مداحانی که گرایش افراطی به تحریک احساسات و استفاده از شیوه‌های نامتعارف و جنجالی مثل قمه‌زنی و اهانت علیه مقدسات اهل سنت دارند، از جمله اهداف اصلی این جریان برای وصل به شبکه تبلیغی به‌شمار می‌آیند.

2- تأسیس مؤسسات دینی:
یکی از شبکه‌های فرهنگی و اجتماعی این جریان با تأسیس حوزه‌های علمیه و مراکز فرهنگی اجتماعی مثل کتابخانه و صندوق قرض‌الحسنه شکل گرفته که گفته می‌شود به 1000 مؤسسه در زمینه‌های مذهبی، مالی، اجتماعی، علمی و فرهنگی می‌رسد. تنها در داخل کشور تعدادی حوزه علمیه و 23 کتابخانه و دهها صندوق‌قرض‌الحسنه در اختیار این جریان انحرافی می‌باشد.

3- شبکه وسیع رسانه‌ای

بهره‌برداری گسترده از فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای از جمله ویژگی‌های این جریان است که با سخاوت و حمایت انگلیس و سرویس‌های دول غربی تبدیل به شبکه‌‌ی گسترده و توانمندی شده است. این جریان با در اختیار داشتن دهها شبکه ماهواره‌ای و سایت اینترنتی تحت عناوین مقدسی چون شبکه های جهانی امام حسین(ع)، چهارده معصوم، فدک، حضرت ابوالفضل، مرجعیت، القائم، سایت عقاید شیعه، سایت حرم امام‌حسین(ع) و… به زبانهای فارسی، عربی، اَنگلیسی و ترکی و … فعالیت می‌کند. این شبکه‌ها در حالی با بهترین کیفیت (برای هرشبکه به صورت ماهانه مبلغ حدود یکصد میلیون دلار خرج می شود) اداره می‌شوند که رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران تحت تحریم مطلق قرار داشته و حتی به شبکه  قرآن جمهوری اسلامی ایران هم اجازه فعالیت داده نمی‌شود. جالب اینکه شبکه فدک که توسط یاسرالحبیب داماد سیدمجتبی شیرازی اداره می‌شود در شهر لندن قرار داشته ولی  هیچ مزاحمتی از سوی اَنگلستان علیه آن صورت نمی‌گیرد.

4- ارتباط آشکار با پیراستعمار و سرویس‌های اطلاعاتی

شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی این جریان مروز انگلیسی، بدون هیچ‌گونه مزاحمتی با عناوین مذهبی در سراسر جهان  فعال می‌باشند و انتقال پول به راحتی از طریق شبکه‌های بانکی کشورهای مختلف برای آنها مقدور است. جالب این جاست که عناصر اصلی شبکه‌های رسانه‌ای آنها در انگلیس مستقر می‌باشند.

این جریان انحرافی و خطرناک چه اهدافی را در کشور تعقیب می نماید؟

این فرقه های نوظهور انحرافی در پناه ساختارهای فوق، اهداف متعددی را تعقیب می کنند مثل:
1 –ساختن چهره ای خشن و طالبانی و داعشی از شیعه در منظر افکار عمومی جهانی
2 –گم شدن حقانیت شیعه و اسلام ناب محمدی
3 –مبارزه با جریان اصیل مهدویت شیعی
4 –ایجاد شکاف در بین صفوف شیعه در جهان
5 – تعقیب پروژه  اَنگلیسی مدل سازی و ارائه  اسلام بی خطر و آمریکایی در مقابل اسلام ناب
6 – ارائه  یک مدل جایگزین برای ولایت فقیه در ساختار جمهوری اسلامی مورد نظر اَنگلستان
7 –استفاده  ابزاری از عشق به اهل بیت علیهم السلام برای فریب مردم و سازماندهی آنان در فتنه  آینده
8 –ترویج، گسترش و پمپاژ تنفر و کینه نسبت به شیعیان در دل اهل سنت بویژه اهل سنت استان های مرزی ایران
9 – تعقیب مدل سازی اندیشه سیاسی تکفیری شیعی شبیه طالبانیزم سنی به عنوان مکمل جریان تکفیری
10 –ترویج موج جنگ شیعه و سنی در جهان اسلام
11 – ایجاد زمینه برای ترویج اسلام سکولار به عنوان خواستگاه غرب (اسلام آمریکایی).
12 – ایجاد زمینه  همکاری بین اسلام سکولار و جریان سنی مذهب جهت اعمال فشار مشترک به نظام به منظور تغییر بنیادین نظام همسو با ساختارهای جهانی و ایجاد جمهوری منهای ولایت فقیه.

در سخنان مقدماتی از سه حلقه  اصلی نام بردید . لطفاً در مورد سومین حلقه  اصلی براندازی 98 نیز توضیح دهید؟

متولیان :جریان شیعه  لندن نشین که در بالا توضیح دادم ؛ با جدیت تمام به دنبال ایجاد سومین حلقه از حلقه های اصلی براندازی در داخل کشور با نام " حلقه  سلفی های تکفیری ایران"هستند. به این منظور جریان شیعه  لندن نشین مأموریت دارد با ضرب آهنگ تند و به صورت مستمر و از طریق ده ها شبکه های تلویزیونی و هزاران و بلکه میلیون ها سایت اینترنتی و شبکه های گسترده اجتماعی و... به صورت شبانه روزی موج نفرت و کینه علیه شیعیان را در استان های سنی نشین ایران پمپاژ نموده و به این ترتیب، استان های مرزهای شرق و غرب ایران که سنی نشین هستند (و به فضل پروردگار در همگرایی کامل با مرکزیت کشور به سر برده و هیچ مشکلی با نظام ندارند) را به واگرایی و میل به جدا شدن از مرکزیت ایران سوق داده و برای ایران مشکلات امنیتی درست کنند. واقعیت این است که تا این لحظه خود اهل سنت ایران بهترین مانع جدی در برابر تعرضات احتمالی جریان تکفیری اهل سنت آن سوی مرز بوده و داعش و طالبان و... بیش از آن که از مرکزیت ایران کینه به دل داشته باشند از اهل سنت مرزنشین ایران شاکی هستند. امّا چنانچه خدای ناکرده اسلام متحجر تکفیری موفق به واگرایی اهل سنت نسبت به مرکزیت نظام شود،پای داعش و سلفی های تکفیری اهل سنت نیز به ایران باز خواهد شد. با باز شدن پای سلفی های تکفیری به ایران و انجام انفجارات احتمالی، جبهه  متحد عبری، عربی، غربی به خود اجازه  دخالت در اوضاع داخلی ایران، به نفع اهل سنت را خواهد داد.

آیا می توان پیش بینی کرد که حلقه  سلفی های تکفیری در ایران در صورت شکل گیری، چه هدفی را دنبال می کند؟

بله ؛ در صورت نتیجه دادن بازی اسلام لندن نشین متحجر، و باز شدن پای سلفی های تکفیری سنی، در هماهنگی با اهل سنت به داخل کشور، آنچه که به عنوان یکی از مهمترین مستمسک ها برای فشار بر حاکمیت ایران مورد توجه قرار خواهد گرفت، تکیه بر روی جمعیت اهل سنت در ایران و ضرورت تغییر قانون اساسی، منطبق با موازنه  جمعیتی خواهد بود. قابل ذکر است که سال 1395 سال سرشماری نفوس در کشور است و یک جریان انحرافی در صدد سوء استفاده از افزایش نفوس اهل سنت و درخواست اعمال تغییرات در برخی اصول قانون اساسی نظیر مذهب رسمی وولایت فقیه بوده و به دنبال ایجاد مدل بیمارگونه و دیکته شده  غربی که در کشورهای عراق و لبنان به کار گرفته شده است خواهند بود که در آن سهم اهل سنت در یکی از پست های کلان نظام نظیر رئیس قوه  مجریه و یا تعداد قابل توجهی از وزارت خانه ها مشخص شده باشد و ناگفته پیداست که وقتی که این دومینوی ضد امنیتی در کشور همراه با دخالت بیگانگان و در رأس آن ها شیطان بزرگ آغاز شود تا انهدام کامل نظام مقدس جمهوری اسلامی و تجزیه ایران به چند کشور، منطبق با طرح خاورمیانه  بزرگ دنبال خواهد شد.

آیا اهداف این جریان و حلقه  خطرناک را هم می توانید فهرست وار برشمارید؟

آن طوری که از شواهد و قرائن بر می آید ؛ سرویس های اطلاعاتی بیگانه بویژه سرویس اطلاعاتی انگلستان برای این حلقه نیز یک برنامه مدون و منظم ارائه داده که برخی از راهبردهای مهم این حلقه عبارت است از:

1 – ایجاد واگرایی در استان های سنی نشین مرزی.
2 – تشکیل احزاب سیاسی سنّی در مناطق سنی نشین.
3 – گسترش فعالیت های سیاسی، با ضرب آهنگ رو به رشد مخالفت با مرکزیت جمهوری اسلامی ایران.
4 – تبدیل شدن احزاب سیاسی سنی به سه شاخه شامل الف) شاخه اکثریت سیاسی همسو با مرکزیت نظام  ب) شاخه اقلیت سیاسی مخالف با مرکزیت نظام  ج) شاخه اقلیت نظامی سلفی تکفیری که تنها راه را، مقابله  نظامی و چریکی با نظام جمهوری اسلامی می داند. ( قابل ذکر است که هر سه شاخه به صورت پنهانی از سوی سرویس های اطلاعاتی مثلث غربی عبری عربی حمایت و پشتیبانی خواهند شد.)
5 –افزایش تحرکات سیاسی و تبلیغاتی جریان سنی مذهب با حمایت رسمی بیگانگان پس از اعلام رسمی نتایج سرشماری نفوس در آغاز نیمه دوم سال 95 . این جریان عمده  فعالیت خود را به بعد از اعلام نتایج سرشماری نفوس در سال 95 موکول کرده و بر این باور است که چنانچه طبق قرائن و شواهد موجود، آمار اهل سنت نسبت به وضع موجود افزایش قابل ملاحظه داشته باشد، زمینه برای افزایش تحرکات و اعمال فشار سیاسی،
تبلیغاتی، نظامی در داخل و با همکاری بیگانگان به شدت فراهم خواهد شد.
6 – انجام تحرکات نظامی از جنس عملیات های
خرابکارانه و انفجارات در داخل کشور و ایجاد ناامنی در سراسر کشور بویژه اهداف مورد نظر داعش در مناطق شیعه نشین.
7 – اعلام رسمی خواسته های شاخه  اکثریت به مرکزیت نظام، مبنی بر اعمال تغییرات در متن قانون اساسی در چارچوب افزایش سهم اهل سنت در حاکمیت.
8– افزایش سطح همکاری شاخه  نظامی با جریان سلفی خارج از مرزها نظیر داعش، النصره،
القاعده، طالبان و... و کشاندن پای بیگانگان به موضوعات داخلی ایران، هم زمان با اعلام نتایج سرشماری نفوس، به منظور تضمین اثر بخشی فرایند تحقق خواسته های شاخه اکثریت و وادار کردن نظام به قبول و تن دادن به خواسته های فرا قانونی شاخه  اکثریت.
9–بین المللی کردن خواسته های جریان سلفی اهل سنت ایران مبنی بر ضرورت اعمال تغییرات در متن قانون اساسی در جهت تضمین سهم اهل سنت در هر سه قوه  نظام متناسب با جمعیت و تغییر مذهب رسمی کشور و حتی تعیین سهم اهل سنت در اداره  کلان نظام و ولایت فقیه.
10 –همسویی بین اسلام سلفی سنی راه یافته به مجلس یازدهم با جریان اسلام سکولار برای تغییر و تبدیل بنیادین نظام از یک نظام دینی مبتنی بر ولایت مطلقه  فقیه به یک نظام دینی سمبلیک ترکیبی از اهل سنت و تشیع مبتنی بر اسلام بی خطر آمریکایی.
11 –اعلام طرح آمریکایی، انگلیسی ضرورت جداشدن استان های سنی نشین از مرکزیت با حمایت آشکار بیگانگان و مثلث شوم غربی، عبری، عربی، به عنوان تضمین عقب نشینی جمهوری اسلامی ایران در برابر خواسته های نامشروع حلقه  سلفی.
12 – پیاده سازی طرح تجزیه ایران در راستای طرح جامع خاورمیانه بزرگ با مدل از پیش طراحی شده  آمریکایی. (قابل ذکر است که طرح تجزیه  ایران به چند کشور، اولین بار در سال 78 و در جریان فتنه  18 تیر دنبال شد که به دلیل هوشیاری رهبری معزز و معظم نظام، عقیم و خنثی گردیده و در نطفه خفه گردید.

در یک نگاه کلی و به صورت مشخص شما چه کسانی را در فتنه  آینده دخیل می دانید؟

با عنایت به مطالب گفته شده باید گفت، در طیف وسیعی از افراد و جریانات سیاسی داخلی و خارجی در فتنه  آینده به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم ایفای نقش خواهند کرد . قبل از آنکه به این اشخاص و جریانات اشاره کنم لازم است به این نکته  مهم نیز تاکید کنم که انگیزه  افراد و جریانات سیاسی در مقدمات و پیشبرد فتنه، یکسان نبوده و هر یک از آنان به مقتضای شرایط و بر اساس نوع بینش و تفکر خود، با انگیزه ها و اهداف مختلف، وارد میدان فتنه جویی خواهند شد؛ برخی از این افراد و جریانات از این قرار است:

1 - بانیان و مبین و فعالان فتنه های 78 و 88 . 
2 – عالمان متهتک در حوزه های علمیه که در قالب مخالفان ولایت فقیه مطرح می شوند.  
3 –معتقدین تعامل و رابطه با شیطان بزرگ و به طور کلی تشنگان رفاه غربی و آمریکایی.  
4 – شیفتگان قدرت و سیاست از هر جناح و حزب.   5 – جاهلان متنسک.   6 – برخی از ساکتین فتنه  88  .  7 – طالبان اقتصاد و زر اندوزی و تشنگان ثروت.     8 – شاخه ای از اهل سنت سلفی و تکفیری.    9 – حامیان اسلام سکولار و آمریکایی.    10 – برخی از منسوبین به بیت حضرت امام سلام الله علیه.     11 – زخم خوردگان از نظام و مردم.     12 – برخی از چهره های
منتسب به اردوگاه اصولگرایی.    13 – برخی از عناصر رادیکال در قومیت ها     14 – گروهک منحله نهضت آزادی    15 - به بیان دیگر می توان گفت در فتنه  بزرگ آینده مجموعه و ملغمه ای از جریانات و مباحث و مسائل  فکری،
عقیدتی، آخرالزمانی، سیاسی، جاسوسی، مذهبی، قومی و قبیله ای، امنیتی، اقتصادی، فلسفی، خارجی و... در کنار هم و با سرانگشت هدایت بیگانگان به ایفای نقش خواهند پرداخت. این خطوط و جریانات در یک چیز وحدت و اشتراک نظر دارند و آن هم کسب سهم بیشتر در حاکمیت و تغییر ساز و کارهای این تقسیم ارث  از طرق قانونی. /تسنیم

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: