کد خبر: ۶۰۲۲
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
مهدی سالاری:
سالاری

به گزارش فرقه نیوز، ساینتولوژی «Scientology » را بیش از آن که خودش یک مذهب یا فرقه باشد، دوست دارند به صورت یک مذهب و فرقه جدید معرفی کنند و با مخالفت‌ها و موافقت‌ها بازارش را گرم کنند تا کسانی که از یک سو به فرقه‌های مطرح مانند بودیسم، نهیلیسم، هویسم، متالیسم و ... گرایشی ندارند و از سوی دیگر احساس خلاء معنوی می‌کنند، به جای خداگرایی و دین گرایی، به سوی ساینتولوژی «Scientology » جذب شوند.

کارخانجات فرقه سازی و امام سازی غرب (فراماسون و شیطان‌پرستی)، تنها کارخانجاتی است که نه تنها تولیدشان دچار رکود نشده، بلکه شبانه روز و با شدت تمام کار می‌کنند و هر لحظه برای هر قشر، عصر و نسلی، امام (رهبر، الگو، پیشوا) و فرقه‌ای ساخته و به بازار عرضه می‌کنند.

الف - ساینیولوژی حرف جدیدی ندارد، بلکه از هر فرقه‌ای حرفی گرفته است. مدعی است که ارواح انسان جاودانه است، از قوه های و استعدادهای بی‌کرانی برخوردار است، اما به دلیل قطع اتصال با اصل خود، ماهیت اصلی خود را نیز فراموش کرده و به همین دلیل دچار ضعف و فنا گردیده است.

اصل این سخن‌ها نه غلط است و نه جدید. اما مهم این است که انسان بداند که کیست؟ اصل انسان روح اوست یا جسم او؟ و آن اصلی که از او بریده و این بریدگی سبب فنای او شده کیست؟ و چگونه باید به خود برگردد و با آن اصل مرتبط شود؟

خداوند متعال در کلام وحی (به تمامی انبیا) انسان را خلیفة الله و دارای قدرت بر شمرده و به فناناپذیری روح و زندگی پس از مرگ نیز تصریح نموده است و در یک آیه بسیار کوتاه، اما ژرف و گوهربار بیان می‌نماید که «اصل» همان حقیقت هستی، یعنی الله جل جلاله است. انسان نیز با هدفی که بدو دل بسته و به سویش رهسپار است تعریف می‌گردد. اگر به سوی کمال رفت، اگر به سوی حقیقت هستی رفت، اگر به سوی الله جل جلاله رهسپار شد، انسان است، اما اگر او را فراموش کرد، خودش را (انسانیت را) فراموش می‌کند، از پوسته خود خارج (فاسق) می‌شود و در مقام حیوان و بلکه پست‌تر (کالانعام بلهم اضل) قرار می‌گیرد و در این زندگی حیوانی نیز گاهی ابزار تولید است، گاهی ابزار قدرت، گاهی ابزار ارضای شهوت ... و خلاصه حیوان و ابزار است و نه انسان.

«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)

ترجمه: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خود فراموشى كرد آنان همان نافرمانانند. (از پوسته خود خارج شده و فاسقانند).

ب – همان طور که بیان شد، ساینتولوژی «Scientology » نیز مانند بهایئتی که برای ایران و سایر بلاد اسلامی ساخته بودند، از ساخته‌های فراماسون است و به همین دلیل پس از تبدیلش به یک فرقه یا مذهب، مرکزش را نیز در اسرائیل – تل آویو قرار دادند. سپس برخی از کشورها آنها را به عنوان یک فرقه مذهبی به رسمیت شناختند [مانند: آفریقای جنوبی، استرالیا، ایالات متحده آمریکا، هندوستان، مکزیک، نیوزیلند، پرتغال، سوئیس، تایوان، تانزانیا، ونزوئلا، زیمبابوه]، و برخی از کشورهای دیگر مانند آلمان، فرانسه و سوئد نیز به عنوان یک مذهب یا فرقه مذهبی به رسمیت نشناخته‌اند.

ج – در خصوص «چه باید کردها» جهت بازگشت به خویشن، یافتن اصل خویش و اتصال با او نیز حرف جدیدی نزده‌اند، بلکه گفته‌ها را جمع آوری کرده و تکرار کرده‌اند. مثل این که انسان باید گذشته خود و گذرهای تلخ زندگی‌اش را مرور کند تا به ریشه‌های مفارقتش از اصل پی‌ببرد و سپس با موسیقی درمانی و ...، روان خود را آرام کند. [چرا که اعتقاد مورد ترویج آنها نیز همان ماده‌گرایی متداول است و منظورشان از روح و روان نیز همان روان مادی است که در روانشاسی و ... مورد شناخت، آزمایش و مداوا قرار می‌گیرد].

دقت شود که بازگشت به گذشته تلخ و یافتن علل گسست از اصل، همان اصل «توبه و استغفار» است که فطری بوده و میل باطنی است. توبه یعنی بازگشت و استغفار نیز یعنی طلب پوشش دادن به آن خطا. منتهی ساینتولوژی «Scientology » همین سخن را در غالب بدن و مادی به عنوان حرف جدید طرح می‌کند، تا مانع از گرایش به معنویت شود.

دقت کنید که در عقیده شیطان پرستی فراماسون، اصل بر شناختن قدرت‌های مادی نهفته در «بدن» انسان است که با ریاضت، جادوگری و ... قابل بازیافت می‌باشد.

ساینتولوژی «Scientology » نیز همین سخن را به لفظ دیگری می‌گوید و به دنبال قدرت‌های نهفته در بدن مادی است، چنان چه «Science » نیز به معنای «علم تجربی» است که هیچ یک از مصادیق ماوراء الطبیعه، مانند خدا، روح، ملک، قیامت و ... را شامل نمی‌گردد و فقط به بدن، عناصر و حیات مادی توجه دارد.

پس، ساینتولوژی «Scientology » چیزی جز یک جریان «فرقه‌ای – سیاسی» که فراماسون انگلیس ساخته، اما از اسرائیل هدایت می‌گردد، نمی‌باشد. چنان چه در لوگویش نیز دو مثلث ماسونی و صهیونیستی را به کار برده است.

اساس فرقه:

تعالیم ساینتولوژی در مدت 34 سال توسط هابارد پی‌‌ریزی شد که از سال 1952 تا مرگش در ژانویه 1986 ادامه داشت. این فرقه ابتدا سکولار بود اما هابارد در سال 1953 فعالیت‌های مربوطه آن را به شکل مذهب آغاز کرد و در سال 1960 آن را با این مضمون بازتعریف نمود: مذهبی با اصول خاص خود. به نظر می‌رسد این طرز تفکر تکرار مفاهیمی بود که هابارد آن را دیانتیکس (Dianetics) می‌نامید و در کتاب ;دیانتیکس: دانش مدرن سلامت روان ; (Dianetics: The Modern Science of Mental Health) به تعریف آن پرداخت. هابارد در سال 1945 بارها با نظام فراماسونی اردو تمپلی ارینتیس (Ordo Templi Orientis) که آلیستر کرولی بنیان‌گذارش بود ارتباط داشت. هابارد کرولی را ;بهترین دوست ; خود می‌خواند. او تصدیق می‌کند که فرقه‌ی دست سازش تحت تاثیر منابع مختلف بوده از جمله: داستان‌های علمی تخیلی، عقاید هندوی کارما و فرضیه‌های روانشناسی زیگموند فروید، کارل یونگ و ویلیام سرجنت. به گفته‌ی دیوید بروملی، از دانشگاه ویرجینیا که خود یک ساینتولژیست است، این فرقه شبیه روانشناسی فروید و مشتق از بودائیسم، هندوئیسم و ناستیسیسم (gnosticism) که از انشعابات بدعت گذار مسیحیت است می‌باشد.

تعریف:

واژه ساینتولوژی از کلمه لاتین scio به معنی دانش و کلمه یونانی logos به معنی مطالعه مشتق می‌شود. درنتیجه ساینتولوجی یعنی ;مطالعه دانش یا ; دانش چگونه دانستن. این کلمه پیش از آنکه توسط هابار به کار گرفته شود وجود داشته است.

عقاید:

ساینتولوجی خود را اینگونه تعریف می‌کند: مطالعه‌ و بکارگیری روح در ارتباط با خودش، دیگران و کل حیات.

بر اساس ادعای کلیسای مربوطه، هدف نهایی بازگرداندن شخص (که تتان Thetan نامیده می‌شود) به وضعیت آزادی کاملش، و در نتیجه تسلط او بر ماده، انرژی، فضا، زمان، افکار، اشکال و زندگی است.

معتقدان به ساینتولوژی ادعا می‌کنند این طرز تفکر ارائه دهنده‌ی روش‌های ;دقیق ; مشاوره روحی برای کمک به مردم است تا در زمینه طبیعت غیرمادی خود به هوشیاری برسند.

هم‌اکنون کلیسای ساینتولوجی مراسم ازدواج، تولد و مرگ را برای اعضا اجرا می‌کند. اغلب آداب و مراسم این فرقه توسط هابارد ایجاد شده و در کتابش با عنوان: تشریفات کلیسای ساینتولوجی  (Ceremonies of the Church of Scientology) نوشته شده است. این کلیسا ادعا می‌‌کند 10 میلیون عضو دارد و از شبکه پیچیده سازمان‌ها و کلیسا‌ها برخوردار است که همگی به ترویج آن می‌پردازند.

کلیسای ساینتولوژی دائما هنرپیشگان و افراد معروف، بخصوص بازیگران هالیوود را جذب کرده است. در میان چهره‌های معروف کسانی چون جان تراولتا، کاترین بل، تام کروز، جانسون لی و همچنین جیمز پکر که ثروتمندترین مرد استرالیا است به چشم می‌خورند. در این میان اشخاص معروف طبیعتا مورد توجه بیشتر فرقه قرار می‌گیرند چون می‌توانند به گسترش آن کمک کنند.

اما فرقه مذکور بحث‌های بسیاری در مجامع مختلف برانگیخته است. چنانکه شبکه بی بی سی در اول ماه ژوئن امسال گزارشی با این عنوان ;هراس مقامات انگلیس از کلیسای 'اهریمنی' منتشر کرد. در این گزارش آمده بود ;با وجود لیست بلند نام‌های مشهور در میان پیروان ساینتولوژی و تایید اعضای سابق، اخبار این فرقه در میان تیترهای روز به ندرت محو می‌شود.

بی بی سی در این خبر گزارش وزارت بهداشت انگلیس را مطرح کرد که آن را ;اهریمن شایان توجه  نامیده بود. بر اساس آن گزارش اعمال کلیسا باعث ناهنجاری‌های خانوادگی و گسستگی ازدواج‌ها می‌شود. همچنین اعضایی که در انجام وظیفه کاهلی کنند مورد مجازات‌های خشن و وحشیانه قرار می‌گیرند.

جای دیگری در این گزارش آمده کلیسا ;سازمانی برای کسب پول و احتمالا قدرت است ;، این کلیسا جوانان را از خانواده‌شان مهجور کرد و با ادعاهایش مبنی بر معالجه بیماری‌های جسمی و روحی درآمدهای کلانی به دست آورد.

با بررسی بحث طاهری با عنوان سایمنتولوژی و تشابهاتش با ساینتولوژی میتوانید به کپی برداری طاهری از این تفکر پی ببرید,حتی اسامی دو روش کاملا مشابه است.

 

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار