کد خبر: ۶۳۲۳
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
سردمداران این فرقه یکی از ابزارهای تشویقی جمعیت خود را این قرار دادند که هر کس در برابر این دعوت مقاومت کند به این معناست که در برابر دعوت اسلام مقاومت کرده پس خون و جان و مال و ناموسش مباح است.
قتل عام مردم و غارت کربلا/ فجایعی که وهابیت آفرید
به گزارش فرقه نیوز، بررسی و بازبینی گذشته تاریخی وهابیت و واکاوی اعمال آنها در طول تاریخ چند صد ساله خود، این واقعیت را به وضوح بیان می کند که این فرقه سابقه ی دیرینی در قتل عام مسلمانان و بخصوص شیعیان دارد.
وقتی حرکت «محمد بن عبدالوهاب» در یک پیمان نامقدس با «محمد بن سعود» آغاز شد آن دو با هم چنین قرار گذاشتند که در تشکیل این فرقه نوظهور «محمد بن عبدالوهاب» امام الدعوه و «محمد بن سعود» امام السیف باشد.  یعنی «محمد بن سعود» حکومت را به لحاظ سیاسی و اجرایی به دست گیرد و « محمد بن عبدالوهاب» حکومت را به لحاظ فکری، عقیدتی و دینی در دست داشته باشد. و این تقسیم قدرت همچنان در اعقاب آنها ادامه پیدا کند که در حال حاضر نیز همین روش در عربستان سعودی ادامه دارد یعنی «امام الدعوه» ی مملکت سعودی از فرزندان محمد بن عبدالوهاب هستند که از آنها به آل شیخ تعبیر می کنند و آل سعود نیز امام قوه مجریه هستند.
از همان ابتدای آغاز این حرکت مبنا بر این بود که آنها هر فردی غیر از خود، را اصولا مسلمان نمی دانستند و معتقد بودند که همه مشرک شده و مبتلای به شرک گشته اند و هر فرد یا گروهی برای این که در مقابل این حرکت در امان باشد تنها راه ممکن برایش آن بود که تابع و پیرو افکار و عقاید وهابیون شود.  البته «محمد بن عبدالوهاب» مدعی بود که مذهب جدیدی نیاورده بلکه پیرو همان مذهب احمد بن حنبل (یکی از امامان 4 مذهب فقهی رسمی اهل سنت) است.
«احمد بن حنبل» متوفی 240 هجری در بغداد است. وی خود مقبره و گنبد و بارگاهی داشته که پیروانش از مقبره او دیدن و آن را زیارت می کردند ولی زمانی که رود دجله بغداد سرریز شد، برخی از مقابر بغداد را آب گرفت از آن جمله مقبره احمد بن حنبل که از بین رفت.
بعدها در میان بازار بغداد در گوشه مسجدی قبری را به وی نسبت دادند که از نظر تاریخی در اینجا استفهامی وجود دارد که چگونه این قبر از قبرستان بغداد به گوشه مسجدی در بازار بغداد منتقل شده است؟ اما به هر صورت در حال حاضر نیز قبری در گوشه مسجد وجود دارد که محل زیارت حنبلی های بغداد است.
با این وجود مذهب احمد بن حنبل پیروانی پیدا کرد که مدعی حرمت زیارت قبور شدند. از جمله «احمد بن تیمه» معروف در قرن هفتم، «ابن قیم جوزیه» در قرن هفتم و هشتم و سپس «محمد بن عبدالوهاب» در قرن دوازدهم، که ادعا داشتند همه مسلمانان مبتلا به شرک شده اند.
آنها حتی دولت اهل سنت آن زمان یعنی خلافت ترکان عثمانی را مشرک می دانستند و دلیل شرک دولت را نیز اینگونه بیان می کردند که این دولت مخالفتی با بنای قبور و مراقد ندارد و زیارت قبور در سایه دولت عثمانیان انجام می شود.  و چون خود این مسئله را مظهر شرک می دانستند و حکومت عثمانی از نظر آنها از این شرک حمایت می کرد این مسئله را مجوز خروج و تمرد خود بر حکومت قرار دادند.
حجت الاسلام یوسفب غروی عضو کمیته مدارج علمی حوزه و از صاحب نظران تاریخ اسلام در این رابطه چنین عنوان می کند که ظاهر ادعای اهل سنت این است که اگر کسی از مسلمانان عده ای را دور خود جمع کرده و بر حکومت مسلمانان چیره شود مصداق اولی الامر در آیه مبارکه قران است که « أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ ...».
بنابراین اطاعت از او واجب و خروج و تمرد از او حرام است و حتی احادیثی را در این رابطه به پیامبر (ص) نسبت داده اند که ایشان فرموده است کسی که از خود شما مسلمانان بر شما مسلط می شود ولی امر است و باید از او اطاعت کنید ولو اینکه احیانا بر شما ظلم کند و ظلم مجوز خروج و تمرد شما بر او نیست و این فتوای شناخته شده ای میان اهل سنت است و به خصوص احمد بن حنبل که در کتاب (مسند امام احمد بن حنبل) که کتابی روایی و حدیثی است در ضمن احادیث خود این حدیث را نیز ذکر کرده است.
وهابیون درآن دوره برای خروج از دولت ترکان عثمانی نیاز به مجوز داشته اند و همین را مجوز قرار داده اند که بنای قبور و مراقد در تحت سلطه و پرچم این حکومت مجاز و مورد حمایت است، پس دولت حمایتگر و مدافع شرک و مظاهر شرک است و خروج بر آن،  از مصادیق نهی از منکر می باشد.
سردمداران این فرقه یکی از ابزارهای تشویقی جمعیت خود را این قرار دادند که هر کس در برابر این دعوت مقاومت کند به این معناست که در برابر دعوت اسلام مقاومت کرده پس خون و جان و مال و ناموسش مباح است و اموالش جزء غنایم جنگی محسوب می شود و حتی نوامیس آنها به عنوان غنائم و بردگان قابل تملک و خرید و فروش هستند.
این گروه در مقابل شیعه که زیارت مراقد مطهر ائمه (س) را در عراق و ایران داشتند این مسئله را مجوز قرار داده و بر همین اساس به شهرهای شیعه نشین حمله کرده و آنها را قتل عام کردند.  
ایشان در همان زمان نیز ادعا کردند که ما قبل ازحمله، نامه ای به عنوان اولتیماتوم و اتمام حجت به، روسای دینی و دولتی شیعه نگاشتیم. در تاریخ نیز در همین حد ثبت است که نامه ای به فتحعلی شاه قاجار فرستاده و او را دعوت به رفع ید از شرک و دخول در توحید (توحید مدنظر خودشان) کرده بودند.
همچنین محمد بن سعود نامه ای به مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء کبیر نوشته بود که البته ایشان در پاسخ به این نامه جواب مستدل و مفصلی نوشتند که در قالب کتابی به نام «منهج الرشاد لمن اراد السداد» منتشر شده است. وی در آن نامه ادعا کرده بود که من شما را به اسلام دعوت می کنم.
پیروان این فرقه چنین نامه هایی را مجوزی برای حمله خود به شیعیان در ایران و عراق فرض می کردند. درزمانی که دولت عثمانی هم بر حجاز و هم برعراق حکومت می کرد این افراد از مرزهای بیابانی حجاز و عراق عبور کرده و خود را به عراق رسانده بودند.
حمله آنها به عراق از سال 1216 تا 1218 هجری قمری (شروع حرکت تا انتهای قتل و غارت) رخ داده است. در این حمله وهابیون ابتدا نجف را محاصره کردند اما چون ایام عید غدیر بود و مردم بسیاری از شهرهای مختلف در نجف حضور داشتند و عده زیادی از شیعیان مقیم کربلا نیز به نجف آمده بودند آنها از فرصت خالی بودن شهر کربلا از مدافعان استفاده کرده و به این شهر حمله کردند. در این حمله بیش از هزاران نفر از زن و مرد و کوچک و بزرگ قتل عام شدند و هر انچه در حرم قابل کندن و بردن و غارت بود هم در بارگاه امام حسین (ع) و هم در بارگاه حضرت عباس همه را بردند.
شخص محمد بن سعود از چوب های ضریح بارگاه امام حسین (ع) اجاقی راه انداخت و جنایات وحشتناکی در این ماجرا به وقوع پیوست. این اعمال از کسی می تواند سر بزند که اصولا معتقد به اسلام و پیامبر و کرامت امام حسین (ع) نباشد اما ارتکاب به این اعمال فجیع توسط وهابیون کاشف از این واقعیت است که گویا این افراد کینه خاصی از علی (ع) و آل علی علیهم السلام داشته اند و هنوز هم آثار آنها باقی است.
چنانکه مفتی متاخر عربستان به نام «شیخ عبدالعزیز بن بار» از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بود که از او نقل می کنند که می گفت افتخار می کنم که 20 سال است به مدینه سری نزده ام که مبتلا به زیارت محمد بن عبدالله (ص) شوم.
 
تاریخ درباره این افراد و کشتار کسانی که در برابر دعوت آنها مقاوت کرده و تسلیم نمی شدند قتل عام های مکرری را نقل کرده است از جمله یکی از کتاب هایی که اخیرا به شکل مستند تاریخی در این باره نوشته شده آن هم نسبت به منطقه شرقی عربستان که دو شهر احصا و قطیف در این منطقه شیعه نشین قرار دارند شخصی از این منطقه به نام دکتر حسن حمزه دو جلد کتاب درباره تاریخ آل سعود با مراجعه به اسناد و مدارک تاریخی موجود در حوزه مستعمرات بریتانیا نوشته است که جا دارد این دو کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شود. / شبستان
 
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: