کد خبر: ۱۹۸۴
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
بعد از مدتی این تضادها در قالب آسیب‌های اخلاقی و رفتاری فراگیران و درمانجویان عرفان حلقه بروز یافت و پایه‌گذاران عرفان حلقه از این جهت مورد نقد و پرسش قرار گرفتند. در این شرایط بود که منصوری در محافل مذهبی خود را جدا از عرفان حلقه نشان می‌داد و خود را از آنها نمی‌دانست!
موضع‌گیری منصوری در محافل مذهبی و پیامدهای آن

به گزارش خبرنگار فضای مجازی فرقه نیوز به نقل از پایگاه انجمن نجات از حلقه،فاطمه میرزائیان مدیر انجمن نجات از حلقه نوشت:  اسماعیل منصوری لاریجانی... نقش او در تثبیت عرفان حلقه در ابتدای فعالیت این فرقه غیر قابل کتمان است.

وی برای بعضی از کتاب‌های طاهری مقدمه نوشت و در مواردی هم با شرح نوشته‌های مؤسس عرفان حلقه به آنها رنگ و بوی کلامی و عرفانی بخشید. وی مطالبی را جهت تطبیق گفته‌های طاهری با مفاهیم اسلامی اختصاص داد و سخنانی را هم در تأیید شخص طاهری به عنوان مقدمه ذکر نمود.

در ارتباطی که دوستان ما با ایشان داشتند و درخواست کردند موضع خود را درباره عرفان حلقه بیان واعلام برائت کند، ایشان نپذیرفت و گفت موقعیتشان در دانشگاه و صداوسیما به خطر می‌افتد. گفتنی است ایشان در صداوسیما در برنامه‌های گفت‌وگومحور به عنوان کارشناس عرفان اسلامی حضور می‌یابد و در هفته جاری روز چهارشنبه 92/10/25، در جشنواره بین‌المللی جام جم که از شبکه 3 سیما پخش زنده شد، از ایشان تقدیر گردید!

یک سوال مهم برای ما باقی است. کسی که با تحصیلات عرفان اسلامی به عنوان کارشناس عرفان به جامعه معرفی می‌شود، چطور قدرت تشخیص انحرافی‌بودن عرفان حلقه را نداشته و به انتشار آن کمک شایانی کرده است؟ وی تنها دلیل خروج خود از این عرفان را در سال 89 عدم التزام سردمداران آن را به مسائل شرعی مثلأ نماز نخواندن طاهری و اختلاط در جلسات عرفان حلقه بیان کرده است؟ آیا عرفان حلقه غیر از این موارد مشکل دیگری نداشته؟ پس ضدیت آموزه‌های آن با دین و قرآن مهم نبوده و صدها سوال بی‌جواب دیگر که ما را واداشت تا از ایشان بخواهیم با شرکت در مصاحبه‌ای پاسخگو باشند که امیدواریم به این درخواست پاسخ مثبت دهند.
 
گزارشی که در پی خواهد آمد، شرحی از عملکرد اسماعیل منصوری لاریجانی در مورد عرفان حلقه است که می‌خوانید:
 
مقدمه

تقریباً از نیمۀ دهۀ 1370 گروهی با نام عرفان حلقه در کشور ما شروع به فعالیت کرد. فردی به نام محمدعلی طاهری با همکاری گروهی که شاخص‌ترین افرادشان «اسماعیل منصوری لاریجانی» بود، این فرقه را پایه‌گذاری و برای آن اساسنامه‌ای را تنظیم کردند؛ سپس در قالب دوره‌های آموزشی که نخست توسط طاهری برگزار می‌شد، به آموزش عده‌ای از مردم پرداختند. در مرحله بعد با تربیت کسانی به عنوان مستر در شهرهای مختلف به صورت هرمی رشد کردند و فعالیت خود را گسترش دادند.

گذشته از سرمایه کلانی که از این طریق عاید پایه‌گذاران این فرقه شد، آموزش‌هایشان نتایج سؤال‌برانگیزی در مربیان، فراگیران و درمانجویان این تشکیلات داشته است.

در فراز و نشیب‌هایی که عرفان حلقه پشت سر گذاشت، موضع‌گیری‌های منصوری لاریجانی بسیار جالب و قابل توجه است. برای ایشان که استاد دانشگاه و مجری برنامه‌های مذهبی در سیمای جمهوری اسلامی ایران است، اعتبار شخصی و منافع فرقه‌ای، موضع‌گیری‌های دوگانه‌ای را در طول چند سال از سوی ایشان رقم زد. در این گزارش تحلیلی به بررسی این حرکت زیگزاگی می‌پردازیم:

نقش در تأسیس و بنیان‌گذاری عرفان حلقه

نخستین اقدام ایشان در بنیان‌گذاری عرفان حلقه، مشارکت در تدوین و شرح اساس‌نامه و نامگذاری عرفان حلقه با نام «عرفان کیهانی» بوده است. به علت تفاوت نظر و سلیقه‌ای که میان طاهری و منصوری بود، عرفان حلقه دو نام پیدا کرد: «عرفان حلقه» و «عرفان کیهانی».

از اینجا بود که اساس‌نامه عرفان حلقه در قالب کتابی با نام «عرفان کیهانی (حلقه)» به قلم اسماعیل منصوری لاریجانی و محمدعلی طاهری منتشر شد. این کتاب بارها و بارها تجدید چاپ شد و مطالب آن در دوره‌های آموزشی متعددی، برای فراگیران عرفان حلقه آموزش ارائه گردید. مقدمه منصوری بر این اساس‌نامه شامل مباحثی از تاریخ فلسفه است و در پایان به عرفان کیهانی می‌پردازد و می‌نویسد:

«انسان اگر در خود تأمل کند و درون‌‌شناسی را به جای مطالعه تجربیات دیگران در حوزه معرفت‌شناسی برگزیند، دیر یا زود به شبکه جهانی توحید وارد می‌شود. مصداق این نظریه، تجربه ارزشمند استاد طاهری است، که با خود جوششی و درون کوششی بسیار، توانسته راهی به شبکه کیهانی وجود پیدا کند و بر اساس یافته‌ها و نمودها، نظریه خاصی ارایه نماید که به لحاظ مفهومی با اصطلاحات و تعابیر عرفان اسلامی مطابقت دارد. از این رو، ما آن را «عرفان کیهانی» نام نهاده و بیان و نظر ایشان را در پاورقی این کتاب به طور مبسوط شرح نموده‌ایم تا خوانندگان عزیز بدانند که طرق الی الله به تعداد انفاس خلایق، به ویپه خلایق انسانی و تلاشگر است. وقتی این ارتباط که منشأ آن فطرتی است، در قالب احکام شریعت قرار گیرد و سلامت آن بر اساس آیات و روایات تأیید شود، عمل آن نه‌تنها مضّر نیست، بلکه به عنوان یک تجربه ارزشمند، پویندگان طریق هدایت را راهنمایی و تقویت خواهد کرد.

امید است این اثر نفیس که محصول مجاهدت استاد طاهری است و سرکار خانم دکتر ویدا پیرزاده آن را تدوین و ویراستاری نموده‌اند، منشأ خیر و هدایت تشنگان حقیقت در این سرای مرموز هستی واقع شود و هر کسی این قدرت و توانمندی الهی را در خود بیابد و با استعداد فطری و علم اعطایی خدا که در نهاد او تعبیه شده است، خود را به شبکه وحدت وجود متصل نماید و در این راه از ملامت و سعایت بد خواهان نهراسد.

بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند/تا کار خود به ابروی جانان گشاده‌ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای/ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

والسلام

اسماعیل منصوری لاریجانی

دی ماه 1384»

(عرفان کیهانی (حلقه).ص39و40)

در این مقدمه مبسوط و سرانجام در فرازهای پایانی، منصوری لاریجانی برای طاهری سنگ تمام می‌گذارد و گذشته از اینکه او را استاد خطاب می‌کند، این اثر را نفیس و محصول مجاهدت استاد و مورد تأیید آیات و روایات و راهنمای پویندگان طریق هدایت معرفی می‌نماید.

در کتاب عرفان کیهانی (حلقه) افزون بر مقدمه شرح و تفسیر مفصلی از سوی منصوری نوشته شده که در آن می‌کوشد ایده‌ها و ادعاهای طاهری را با آیات و روایات تطبیق دهد و در این راه زحمت زیادی متحمل شده و تفسیرها و تأویل‌های شگفت‌انگیزی را بر کلام خدا تحمیل کرده که البته این موضوع در جای دیگری باید مورد بررسی قرار گیرد.

کتاب دیگری که در دوره‌های عرفان حلقه آموزش داده می‌شود، «انسان از منظری دیگر» نام دارد که به قلم طاهری نوشته شده و مقدمه‌ای از طرف منصوری بر آن نگاشته شده است. منصوری در این مقدمه برای طاهری سنگ تمام گذاشته و تمام اعتبار علمی و اجتماعی خود را به طاهری پیشکش می‌کند و می‌نویسد:

«در این نوع درمان، بیمار توسط فرادرمانگر به شبکه شعور کیهانی (شبکه آگاهی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی یا همان شعور الهی) متصل می‌شود و با روش اسکن مورد کاوش درونی قرار می‌گیرد، بر اثر اسکن، اعضای معیوب و تنش دار بیمار مشخص شده و با حذف علایم، درمان آغاز می‌شود. فرادرمانی برای درمان از شعور الهی و از نیرو و قدرت الهی که با نام «قائم» و «دائم» در عالم جاری است استفاده می‌کند.

البته آنچه در روش فرادرمانی استاد طاهری ملاحظه می‌کنید، در واقع ماحصل دریافت‌های ایشان از شبکه هوشمندی الهی است که توانسته‌اند با روش علمی و کاربردی، آن را در اختیار علاقه‌مندان به فرادرمانی و بیماران قرار دهند. امید داریم که الهامات سبوحیه ایشان با آموزه‌های عرفانی و قرآنی همچنان هماهنگ و مؤثر عمل نماید تا همگان بدانند که طبیب اصلی در عالم، خداوند متعال است.

اسماعیل منصوری لاریجانی»

(انسان از منظری دیگر.ص10)

این مقدمه نشان می‌دهد که منصوری با روش‌های عرفان حلقه و مدعاهای آن درباره درمانگری و اتصال با شعور کیهانی کاملاً آشناست و درصدد تأیید آنها بر آمده و این مطالب را الهامات سبوحیه و منزه از وسوسه‌های شیطانی می‌داند.

استفاده‌های طاهری و منصوری از آیات قرآن و ادبیات دینی و نیز ادعای اسلامی و ایرانی‌بودن عرفان حلقه در حالی است که در اساسنامه عرفان حلقه می‌خوانیم: «اعتقادات افراد به دو بخش زیربنا و روبنا تقسیم می‌شود. زیربنا بخش اشتراک فکری همه انسان‌ها بوده، همان‌گونه که در بخش نظری و عملی عرفان کیهانی (حلقه) به اثبات می‌رسد، شعور الهی و یا هوشمندی حاکم بر جهان هستی است که در این شاخه عرفانی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. روبنای فکری نیز شامل دستورالعمل‌های ادیان و مذاهب و تعاریف و راه‌های مختلف رسیدن انسان به تعالی است که آن نیز خود می‌تواند به دو بخش اشتراکی و اختصاصی تقسیم شود.

در عرفان کیهانی (حلقه)، زیربنای فکری انسان مورد بررسی اصلی قرار گرفته، در مورد روبنای فکری اشتراکی، تعاریفی پیشنهاد می‌نماید و با بخش اختصاصی روبنای فکری انسان‌ها که شامل اعتقادات و مراسم و مناسک مختلف است، برخورد و مداخله‌ای ندارد.» (عرفان کیهانی. ص71)

با این توصیف عرفان حلقه، ایده‌ای فرافرهنگی و برون‌دینی است که رنگی از فرهنگ‌های گوناگون بر آن ننشسته و تعالیم هیچ یک از ادیان در آن اثری نگذاشته است. با توجه به این موضوع چگونه گفته می‌شود: عرفان کیهانی (حلقه) متکی به عرفان این مرز و بوم است. (عرفان کیهانی.ص50) و نیز می‌نویسند: «عرفان کیهانی (حلقه)، که عرفانی ایرانی و اسلامی و برخاسته از فرهنگ ماست» (عرفان کیهانی (حلقه).ص51)

اگر گفته شود که اسلام، زیربنای همه ادیان است و از این رو مبنای یک ایده فرادینی و فرافرهنگی قرار گرفته است. به این موضوع توجه می‌دهیم که اساس اسلام اعتقادات است و مراسم و مناسک خاص از ضروریات این دین هستند و این دین به طور روشنی با سایر ادیان متفاوت است؛ به طوری که پیروان ادیان دیگر نمی‌توانند خود را متعلق به این دین بدانند. گذشته از این تأکید بر ایرانی‌بودن عرفان حلقه مشکل را دوچندان می‌کند و تعلق فرهنگی آن را در تضاد بیشتر با ادعای فرافرهنگی‌بودن قرار می‌دهد.

موضع‌گیری منصوری در محافل مذهبی و پیامدهای آن

بعد از مدتی این تضادها در قالب آسیب‌های اخلاقی و رفتاری فراگیران و درمانجویان عرفان حلقه بروز یافت و پایه‌گذاران عرفان حلقه از این جهت مورد نقد و پرسش قرار گرفتند. در این شرایط بود که منصوری در محافل مذهبی خود را جدا از عرفان حلقه نشان می‌داد و خود را از آنها نمی‌دانست!

یکی از این اظهار نظرهای غیر رسمی طاهری از سوی یک خبرنگار ضبط شد و به صورت یک خبر در روزنامه وطن امروز تاریخ، ششم و هفتم بهمن ماه سال 1387 منتشر شد. پیرو انتشار این خبر منصوری شتابزده دست به قلم می‌‌شود، آن را تکذیب می‌کند و تکذیبیه را به دفتر روزنامه می‌فرستد و درخواست انتشار آن را مطرح می‌کند. این روزنامه هم مطابق قوانین تکذیبیه را منتشر می‌کند. متن کامل تکذیبیه از این قرار است:

افزایش انتقادات از منصوری

بعد از این رویداد منتقدان عرفان حلقه که تا کنون تنها به علت حسن سابقه و حسن اشتهار منصوری او را فریب خورده عرفان حلقه می‌دانستند و دست اندر کار و پشتیبان این فرقه به شمار نمی‌آوردند، از مسامحه و ملاحظه دست کشیده و ایده‌ها و خطاهای منصوری را مثل طاهری به نقد و بررسی گذاشتند.

در این مدت منصوری کوشید تا با پیام‌های شخصی و واسطه کردن برخی از افراد قلم و بیان منتقدان را از خود بازگرداند، اما این راهکار اثری نبخشید. در این مدت پرسش‌ها و نقدها به جایی رسید که منصوری در سایت شخصی خود نامه کوتاهی را منتشر کرد و به طور اجمالی عملکرد عرفان حلقه را زیر سوال برد تا به دین وسیله در کنار منتقدانش قرار گیرد. متن کوتاه او این است:

بسمه تعالی

طی تماس‌های مکرر، بسیاری از افراد در خصوص جلسات عرفان حلقه و درمانگرها سوال می‌کنند، لذا لازم به تذکر است بنده هیچ گونه اطلاعی از محتوای جلسات درمانگر‌ها ندارم و تنها راه وصول به حقیقت را عرفان شیعه اثنی عشری می‌دانم. دلیل نوشتن پاورقی و مقدمه به کتاب عرفان کیهانی نیز همین بوده است تا نشان دهم که عدول از معارف اهل بیت علیهم السلام انحراف محض است. اما پس از شش سال از چاپ کتاب عرفان کیهانی و اطلاع از بعضی اقدامات درمانگر‌ها و تذکر به جناب مهندس طاهری باز شاهد عدم رعایت قواعد کتاب مذکور هستیم، این امر بنده را بر آن داشت که از ناشر محترم بخواهم در چاپ‌های بعدی به حذف نام و مطالب بنده اقدام نمایند. از خداوند متعال می‌خواهم حیات و مماتم را با معرفت و ارادت به اهل بیت علیهم السلام قرین فرماید که به حمدالله تا کنون چنین بوده است.

اسماعیل منصوری لاریجانی

اما این متن کوتاه که خود تأیید منصوری نسبت به کارهای گذشته‌اش در آن موج می‌زند، نمی‌توانست تجلیل از الهامات طاهری و تفسیر ایده‌ها و آرای او را توجیه کند. از این رو نقدها و پرسش‌ها از منصوری ادامه یافت تا اینکه با گذشت حدود یک سال و نیم از اعلام حمایت رسمی در روزنامه وطن امروز، منصوری با همکاری یکی از دانشجویانش مصاحبه‌ای را ترتیب می‌دهد و رسماً از طاهری انتقاد می‌کند.

اتهامات طاهری و دادگاهی‌شدن او

منصوری در حالی که روزبه‌روز بیشتر با نقدهای گوناگون مواجه می‌شد و موقعیت اجتماعی خود را در خطر می‌دید، ضربه نهایی را دریافت کرد. ضربه نهایی فراخوانده‌شدن طاهری به دادگاه بود. پرونده او از انواع اتهامات انباشته شده بود و افزون بر مسائل اعتقادی و اخلاقی، اتهاماتی نظیر جعل مدارک دانشگاه علوم پزشکی ایران و اعطای آن به اعضای فرقه حلقه نیز در پرونده او موجود بود.

طاهری پس از تفهیم اتهام و مدتی بازداشت با وثیقه آزاد شد و متعهد شد که مسائلی را مراعات کند؛ از جمله پایان دادن به دوره‌های عرفان حلقه که البته به این تعهدات عمل نکرد. طاهری در این مدت تورهایی را در خارج از کشور برگزار می‌کرد و پس از ثبت نام اعضا دوره‌های خود را در بعضی از کشورهای همسایه برگزار می‌کرد و به این ترتیب از تعهدات قانونی خود فرار کرد.

به هر روی منصوری با دادگاهی‌شدن طاهری و عدم التزام او به تعهداتش، دیگر مجالی برای حمایت از طاهری و عرفان حلقه نداشت و بسیار در تنگنا قرار گرفت. بنابراین مصمم شد تا خود را جدای از فرقه نشان دهد. به همین علت در مصاحبه‌ای برنامه‌ریزی‌شده با یکی از دانشجویانش اعلام کرد که از ابتدا با عرفان حلقه موافق نبوده است و در این راستا اظهاراتی داشت که با واقعیت هیچ سازگاری ندارد.

تناقض گویی منصوری در مصاحبه با سایت آتی نیوز

در این مصاحبه منصوری خود را کاملا از عرفان حلقه بر کنار معرفی کرده و ادعا می‌کند که از ابتدا منتقد عرفان حلقه بوده و مقدمه‌ها و شرح و تفسیر او بر کتاب‌های این فرقه به قصد انتقاد بوده است! در عین حال اعلام می‌کند که حمایت من و نوشته‌های من بر آثار طاهری باعث شد که آنها منتشر شود و در معرض دید صاحب نظران قرار گیرد؛ وگرنه آنها زیرزمینی عمل می‌کردند و امکان نقدشان وجود نداشت!

از همه جالب‌تر این است که انحرافات و آسیب‌های جبران‌ناپذیر عرفان حلقه به پیروانش تا حد تناقض‌گویی و سرقت علمی فروکاسته شده و هم از این رو عنوان مصاحبه ایشان این طور انتخاب شده است: «دکتر منصوری لاریجانی: عرفان کیهانی مرگش در تناقض‌گویی و اقتباس مؤلف از دیگران است»

این مصاحبه که در تاریخ 27 آبان ماه 1389 توسط سایت آتی نیوز منتشر شده، بدین شرح است:

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی شبکه خبری آتی نیوز؛ از چندی قبل تا کنون بحثی با عنوان عرفان کیهانی با چاپ کتابی در سطح جامعه مطرح شد. در پی چاپ این کتاب و برگزاری جلسات متعدد توسط مدعی این بحث با عناوینی همچون شعورکیهانی،فرادرمانی و....نقد و بحث‌های ضد ونقیضی را هم شاهد بودیم.
یکی از عواملی که باعث چاپ و ترویج این مباحث شد مقدمه‌ای بود که بر این کتاب توسط استاد اخلاق و عرفان اسلامی دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی زده بودند که انتقاداتی را نیز در پی داشت. بعد از بحث‌های مطروحه موافق و مخالف، شبکه خبری آتی نیوز این مباحث را مستقیما از این استاد مسلم عرفان اسلامی مطرح و ایشان هم با بزرگواری تمام پاسخ گفته تا به تمامی شایعات و ابهامات پایان بخشند.

مشروح این گفتگو را در ذیل می‌خوانیم:

–آتی نیوز: آيا فلسفه يا معرفت فلسفي براي دين ضرورت دارد؟

فلسفه با پرسش شروع ميشود و پرسش صفت عقل است‘ انسانهايي كه پرسش نميكنند بايد درسلامت عقل خود ترديد نمايند.امام باقر عليه السلام فرمود:"العلم خزاين مفتاحه السؤال" علم خزينه است وكليد آن پرسش.بنابراين معرفت فلسفي ويا پاسخ به چرايي‌ها با دين آميخته شده است.به عبارت ديگر فلسفه بادين تلازم دارد به طوري كه دين باقواعد فلسفي توسعه مي يابد ودر انديشه‌ها فراگير مي شود و فلسفه نيز با تكيه بر آموزه هاي ديني استحكام مي يابد.

دنياي امروز دنياي پرسشگري است وفلسفه ماهيتي گفتماني پيدا كرده است وهرانساني ناگزيراست كه فيلسوفي كند والا در فرآيند گفتمان فلسفي محو خواهد شد.

ازاينرو مقام معظم رهبري برضرورت فراگيري فلسفه و آشنايي با مكاتب گوناگون فلسفي در ديدار بااساتيد وطلاب حوزه علميه قم تاكيد نمودند.

–آتی نیوز: آيا ضرورت فلسفه باعرفان هم مثل فلسفه ضرورت دارد؟

اتفاقا فلسفه و عرفان با هم تعامل دارند و در شريعت اسلامي ازهم جدايي ندارند ولي نوع ماموريت آنها متفاوت است.

معمولا فلسفه راه كمال وسعادت رانشان ميدهد وعرفان چگونه رفتن وآداب سلوك در راه را تضمين ميكند.مثلا فلسفه با براهين مختلف به اثبات معاد مي پردازد وميگويد جهاني پس ازمرگ وجود دارد واين گزارش قرآني را به اثبات ميرساند"واليه ترجع الامور" وعرفان باچگونه رفتن وبا چه‌ها رفتن سالك را هدايت ميكند. البته عرفان وبرهان هردو ازجلوه هاي عقل ما هستند كه دردو ساحت شهود وبرهان تجلي ميكند.

_آتی نیوز: با توجه به بحث هاي شما در صداوسیما در برنامه معرفت با دكترديناني پاسخ به اين سوال ضروري مي‌نمايد كه آيا شريعت اصل است يا طريقت؟

درعرفان شيعه شريعت از طريقت جدا نيست بلكه باطن احكام شريعت را طريقت می‌گويند و هر چه عمل ما به احكام شريعت بيشتر و مخلصانه تر باشد ادراك باطن و سر احكام براي ما آسانتر ميشود.

كسانيكه ميگويند شريعت از طريقت جداست برخي نحله هاي صوفيه هستند كه شريعت را نردبان و طريقت را پشت بام ميدانند و معتقدند وقتي سالك به حقيقت در طريقت نايل شد نيازي به شريعت ندارد.

چون شدي بر بام هاي آسمان زشت باشد جستجوي نردبان

اين عقيده مورد قبول عرفان شيعی نيست. اتفاقا وقتي انسان به سر عبادت و احكام شريعت رسيد تازه لذت تكليف را مي چشد و از عبادت سير نميشود.

–آتی نیوز: در عصرحاضر شاهد عرفانهاي نوظهوري هستيم راه شناخت ومقابله باآنهاچيست؟

بهترين راه شناخت عرفانهاي كاذب و نوظهور آن است كه ما شاخصه هاي عرفان اسلامي را به جوانانمان عرضه كنيم و مهمترين شاخص عرفان اسلامي آن است كه ماخوذ از قرآن و معارف اهل بيت عليهم السلام است (به كتاب عرفان اسلامي نگارش حقيركه توسط سازمان تبليغات چاپ شده است دراين باره مراجعه شود) همچنين به افراد امين و صاحب نظركه توان نقد عالمانه نحله هاي عرفاني را دارند مراجعه كنيد تاشما را از ماهيت عرفانهاي كاذب مطلع نمايند دراين روزگاربه هر كسي نميتوان اعتماد كرد. دامهاي فريب وخيانت در كمين جوانان مافراوان است.

بقول مولوي:

چون بسي ابليس آدم روي هست پس به هر دستي نشايد داد دست

حرف درويشان بدزدد مرد دون تا بخواند برسليمي زان فسون

كار مردان روشني و گرميست كار دونان حيله و بي شرميست

–آتی نیوز: مقدمه شما بركتاب عرفان كيهاني براي چه بوده است؟ آیا روشنگري بوده است؟

بسياري از دانشجويان دوره دكتري وقتي كتابشان را چاپ و منتشركردند ازبنده مقدمه خواستند ومعمولا ما اين كار را ميكنيم.البته مقدمه بنده برعرفان كيهاني هم به ده سال پيش مربوط مي شود.

اما در مورد كتاب عرفان كيهاني اولا قصد روشنگري ونقد داشته ام تاجوانان عرصه فلسفه وعرفان نارساييهاي عرفان كيهاني را در ساحت عرفان اسلامي بشناسند و تا جايي كه عرفان اسلامي هست بدنبال عرفانهايي كه حتي ادعاي تشيع و ولايتمداري ميكنند نروند.

خوبي نقد آن است كه حتي صاحب نظريه متوجه اشتباه خود ميشود و بجاي لجاجت وتعصب بي مورد زبان به اعتراف مي گشايد.

تاكيد مقام معظم رهبري به تشكيل كرسي نقد و نظريه پردازي در دانشگاهها وقوف معظم له به بركات نقد عالمانه است.

ثانيا با مقدمه بنده مؤلف كتاب عرفان كيهاني جرات پيدا كرد كتابش را با مجوز رسمي به چاپ برساند وبا اين كار، خود را در معرض نقد صاحبنظران قرار دهد.

اگر پنهان كاري ميكرد ما تا بحال نمي توانستيم ماهيت او را بشناسيم كما اينكه برخي نحله هاي نوظهور پنهانكاري مي كنند چون مي دانند اگر در بوته نقد و واكاوي قرار بگيرند وكاستي هاي آنان براي پيروانشان نمايان شود متلاشي خواهند شد.

بااين حساب ما بايد سياستمان اين باشد كه به همه انديشه‌ها ولو عليه ما باشند فرصت بدهيم تاخود را نشان بدهند سپس آنها را به حوزه نقد عالمانه هدايت كنيم و بدانيم بهترين راه مقابله با نحله هاي نوظهور نقد عالمانه وبرخورد منطقي است.

اگرحق باشندمي مانند والا"زبدا رابيا" چون كف روي آب خواهند رفت.

البته عرفان كيهاني از آغاز با ابهامات و تناقضات فراوان روبرو بوده است.در واقع ادعای این اشخاص ملغمه اي از عرفان اسلامي وحكمت خسرواني است كه رگه هايي ازعرفان مسيحيت و بودا درآن مشاهده ميشود.
بعبارت ديگر بايد گفت مؤلف اين كتاب نه منطق وفلسفه ميداند ونه با عرفان اسلامي آشنايي دارد ونه مهارتي درفهم آيات و روايات دارد.

بهترين رهيافت براي عرفان كيهاني همان بود كه مؤلف آن در سایت خود اعتراف كرد كه مرد اين ميدان نبوده است و ورود او به ساحت آيات قرآن وحتي عرفان اسلامي از اول اشتباه بوده است.
اگرچه اين اعتراف ذهن پيروان ودوستانشان را به آشوب و تشویش كشيده است اما راهي جزاين درپيش رو نداشته است.

اين از بركات نقد و گفتمان انديشه است كه دستگاههاي مسؤول در برخورد با او بكار گرفته اند.

اميد است روش نقد و گفتمان علمي بعنوان بهترين شيوه برخورد با انديشه‌ها دركنار برخوردهای حقوقی قراربگيرد.
تاکید می‌کنم که عرفانهايي كه با تناقض و ابهام ظهور ميكنند طلوعشان عين غروبشان است.

–آتی نیوز: نظر شما درمورد ادعاي فرادرماني ايشان چيست؟

در خصوص فرادرماني مدعيان از جمله این شخص باید عرض کنم که تایید یا رد آن در تخصص بنده نيست كه اظهارنظر كنم . بايد پزشكان متخصص اين حوزه در رد يا تاييد آن نظر بدهند. اگر من مطلع بودم كه ايشان اصلاً آيات و روايات را نمي شناسد و اسناد ايشان به آيات و روايات و ادبيات عرفاني چيدمان ديگران است، اصلاً به آن مقدمه نمي‌زدم. ولي در ده سال پيش برخي دوستان مورد اعتماد ايشان را «محيي‌الدين ثاني» معرفي نمودند.

البته مقدمه زدن ما يك خيري هم داشت وآن اينكه عرفان كيهاني خود را عرضه كرد و مورد نقد و شناسايي قرار گرفت و زود عمرش به پايان رسيد.

به نظر بنده عرفان كيهاني مرگش در تناقض گويي و اقتباس مؤلف از ديگران نهفته بود كه تعدادي از بزرگان آن را مرده تلقي ميكنند زيرا ما اعراض مدعي در عرفان كيهاني را ازساحت قرآن و عرفان اسلامي اقدامي مثبت تلقي مي كنيم البته اگر من بعد بخواهد پنهان كاري نكند!

برادران و حقیقت جویان عزیز؛ جاي هيچ نگراني نيست. بنده خود باران‌ديده دوران انقلاب و دفاع مقدس هستم و به عنوان يك كارشناس ديني نگراني را اول در سكولاريزم دين در ماهيت علوم انساني دانشگاه‌ها ميدانم كه مقام معظم رهبري در سفر قم اشاره فرمودند و ديگر آنکه سكولاريزم اخلاقي در كارهاي فرهنگي كشور كه جبهه نرم مقابله با دشمن به شعار و روزمرگي كشانده است.

– توصيه شما به جوانان علاقه‌مند به عرفان چيست؟

توصيه من به جوانان جوياي معرفت آن است كه قدر عرفان اسلامي را بدانند عرفاني كه برآمده از آموزه هاي قرآني و معارف اهل بيت عليهم السلام است.

بنده در همه كتابها و نوشته هايم روشن كرده ام كه بهترين راه مقابله با عرفانهاي كاذب حتي تصوف ونحله هايي كه صبغه ديني دارند نشر عرفان قرآن و اهل بيت عليهم السلام است. بنده اين كار را بحمدالله هم در آثارم برجسته كرده ام و هم در برنامه هاي معرفت كه از شبكه چهار سيما پخش مي شود آموزه هاي عرفاني و ولايي رامطرح مينمايم.

به خط و خال گدايان مده خزينه دل به دست شاه وشي ده كه محترم دارد، والسلام علیکم

 

بد نیست که برخی از پیام‌هایی را که خوانندگان درباره این مصاحبه نوشته اند باهم بخوانیم:

- من از طریق نوشته‌های دکترمنصوری جذب این شیادان شدم.آقای لاریجانی باید اون دنیا جواب بده

- 5سال عمر و سرمایه ام رو گذاشتم به پای این شیاد بی سواد....حالا چه قدر می‌دی رضایت بدم دکتر لاریجانی؟ شما که همیشه از این فرد در کتابش تعریف می‌کردید....پاورقی شما منو به این شیادان کشوند...

- استاد وعده داده بودن به زودی هر کس چهره واقعی خودش و نشون خواهد داد. و حق از نا حق کامل شناخته میشه. آقای لاریجانی فکر نمی‌کردم این وعده اینقدر زود محقق بشه!!!

- بنده نیز به مانند دکتر لاریجانی مدتی در بند اینها بوده و فریب اینها را خورده بودم، وقتی که مستر ما گفت که استاد هنوز ماهیت اصلیه خود را به ما نمایان نکرده اند (که غیره مستقیم منظورش این بود طاهری فرستاده خدا است، همانگونه که در وبلوگهایشان نیز این مورد در مقالات به کرات به چشم میخورد که دارند زمینه این مطلب را فراهم میاورند)، اما آنجا شک بنده به یقین تبدیل شد که اینها کلاه بردارند که یکی دیگر از مسترها که بااو صحبت میکردم و از نزدیکان طاهری هم بود میگفت که نتنها به طاهری الهام میشود (که البته طاهری خودش از ترسش اسمه اون رو کشف!!! گذاشته)،بلکه به همسره ایشان هم از بالا الهام میگردد؟؟؟!!!! و این موجب شد که به خود بیایم و بفهمم که همه ا ین عرفان سرابی بیش نیست و فقط هدف پول و شهرت است و بس!!!البته مطالب زیاد است و به مرور خواهم گفت . با تشکر از روشنگری شما و سایت خوبتان.

- آقای لاریجانی شما که کل کتاب هایت را که دو ریال نمی‌ارزید را در کلاس‌های ایشان به ما فروختی ، ما که تو را نمی‌شناختیم و با عرفان کیهانی معروف شدی

- به نظر می‌رسد که تمامی نظرات نوشته شده در اینجا در باب مخالفت با جناب آقای طاهری فقط از یک قشر خاص باشد که متاسفانه این قشر با جهالت خود همیشه باعث ضربه به دین و مردم شده اند.بترسید از خدا که فرج نزدیک است.

- چرا بعد از مباحث اخير آقاي منصوري به فكر انتقاد افتاده اند. در عرفان اولين منش ترس از خدا و نترسيدن از غير اوست. ايشان كه ادعاي عرفان اسلامي را دارند چرا بعد از بلواي عده اي معلوم الحال ترسيده اند و از روي ترس و بزدلي انتقاد را شروع كرده و مقدمه كم اهميت خود را با هدف ديگر مي دانند؟ عاقبت و معادي نيز وجود دارد آقاي منصوري از آن بترسيد.

 

بعد از این مصاحبه معلوم شد که منصوری اعتبار شخصی خود را به منافع فرقه‌ای ترجیح می‌دهد و براستی از عرفان حلقه جدا شده است. زیرا تا پیش از این اگر هم در گوشه و کنار نسبت به عرفان حلقه ابراز برائت می‌کرد، اما در نهان حامی بود و اعضای عرفان حلقه اطمینان داشتند که منصوری با آنهاست و آنچه در مجامع مذهبی می‌گوید از باب مصلحت است. اما افزایش نقدهای طرح شده برای منصوری و نداشتن پاسخ منطقی و قانع کننده او را بر سر دوراهی قرار داد و دراین کشاکش منصوری اعتبار خود را بر فرقه ترجیح داد و از آنها فاصله گرفت.

پس از این روندها و رویدادها طاهری در نامه‌ای مطالبی را فاش می‌سازد که دست کم دو نکته آن قابل توجه است؛ نخست اینکه منصوری تا یک ماه پیش از انتشار این نامه هنوز با فرقه همکاری داشته است. و دوم اینکه گوشه‌ای از منافع منصوری را در عرفان حلقه با این نامه آشکار می‌شود.

اطلاعیه محمد علی طاهری (جوابیه استاد منصوری لاریجانی)

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر منصوری لاریجانی عزیز

سلام

مجموعه عرفان کیهانی (حلقه) از ابتدای تمایل شما به همراهی، چنان پذیرای حضورتان بود که تغییر نام عرفان حلقه به عرفان کیهانی را از جنابعالی پذیرفت؛ از پیشنهاد نیکویتان برای نوشتن مقدمه کتاب­‌های این عرفان استقبال کرد؛ جای‌گرفتن پاورقی‌های کتاب «عرفان کیهانی» را که دوستان علاقه‌مند زیر نظر شما تنظیم کرده بودند و موجب شائبه ملغمه بودن این کتاب شد، در کنار مطالب نویسنده قبول کرد؛ جلسات متعددی از کلاس­های درس را به سخنرانی شما اختصاص داد؛ کتاب­های جنابعالی را در معرض فروش داوطلبان شرکت در دوره­های این عرفان گذاشت؛ چندی پیش بر اساس پیشنهاد شما، صرفنظر از بخش عرفانی آموزه‌های موجود را اعلام کرد که گویا اکنون تاوان همین اعتماد را پس می­دهد و ... .

و امروز نیز ضمن اطمینان از این که عرفان کیهانی (حلقه) که اساس آن ارتباط با خداوند است، با حضور یا غیاب هیچ فرد یا جمعی به افول نمی‌­رسد، برای تصمیم شما مبنی بر کناره گیری احترام قائل است تا خوش­ استقبالِ بد بدرقه نباشد. از این رو، متن دست­نویس مقدمه کتاب «انسان و معرفت» که در آن به اسلامی بودن این عرفان و کارآمدی آن در مقابله با عرفان­‌های کاذب تصریح کرده­ اید و نکاتی را که سال گذشته در حاشیه­ مطالب این کتاب مرقوم فرمودید، بر چشم می­گذارد و اگرچه آن­ها را در آن کتاب به چاپ نخواهد رساند، از ارتباط­‌های صمیمانه شما که تا ماه گذشته ادامه داشت، به خیر و خوشی یاد خواهد کرد.

در نهایت، به استحضار می‌رساند افراد موحد و متعهد این مجموعه که بسیاری از آنان اندیشمندان، اساتید حوزه و دانشگاه، ایثارگران و دیگر مدافعان جدی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند، همواره برای شما آرزوی توفیق دارند.

با احترام

محمدعلی طاهری

30 آبان 1389

نکته قابل تذکر در جوابیه طاهری این است که او افراد موحد و متعهد این مجموعه را اندیشمندان حوزه و دانشگاه معرفی می‌کند. در حالی که تنها یک نفر با لباس روحانی در مجموعه ایشان وجود دارد که در هیچ‌یک از حوزه‌های علمیه کشور خود این شخص چهره شناخته شده علمی نیست، اگرچه بر فرض صحت ادعای ایشان پدر بزرگش از علما بوده است.

جمع بندی نهایی

بدون شک برای ویران‌کردن ایمان و اخلاق مردم می‌باید از طریق باورها و ارزش‌هایشان وارد شد و آرام‌آرام آنها را به تردید و تزلزل کشاند. کسی که مستقیم رویاروی باورها و ارزش‌های مردم بایستد، بدون شک شکست خواهد خورد و نتیجه‌ای جز ناکامی نخواهد دید.

عرفان حلقه با ادعای اسلامی و ایرانی‌بودن و استفاده از آیات قرآن و ساختن و پیش‌انداختن چهره‌ای مذهبی از خود توانست تعدادی از مردم را به دام خود کشد و در بسیاری از شهرهای کشور توسعه یابد. اما با نیرنگ و دورویی نمی‌توان پیش رفت و به قول معروف بار کج به منزل نمی‌رسد. امروز عرفان حلقه از درون دچار شکاف شده است. اگرچه این فرقه آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به خواهران و برادران ما وارد کرد، امروز نقاب از چهره‌اش افتاده و در صورتی که مردم آگاهی لازم را دریافت کنند و آن را انتشار دهند، مجالی برای گسترش و بقای آن نخواهد ماند.

منصوری لاریجانی در نام‌گذاری و تدوین اساس‌نامه این فرقه دخالت داشته و از این رو در شمار مؤسسان فرقه محسوب می‌شود، اکنون برای حفظ موقعیت اجتماعی‌اش و بر خلاف مستندات و اظهارات گذشته، ارتباط خود را عرفان حلقه انکار می‌کند؛ در حالی که موقعیت اجتماعی او، به‌خصوص فرصت‌های که صدا و سیما برای کسب اعتبار در اختیار او قرار داده است، موجب فریب بسیاری از نیروهای مذهبی جامعه شده و آنها را به دام این فرقه انداخته است.

 

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۰
Dr ghayour
United States
23:27 - 1393/04/15
0
0
سلام برشما. من اين مقاله جامع را مطالعه كردم و تاحدودي اطلاعات جامعي در مورد عرفان حلقه پيدانمودم و مورد انحرافي نيز بر من مكشوف گرديد. ولي يك سوال برايم پيش امد و ان اينكه وقتي مرد بزرگي همچون اقاي منصوري لاريجاني كه بطور قطعي زماني از مشتركين اين مجموعه بوده ولي بنا به دلايل اطلاع از انحراف سردمداران اين فرقه از آنها كناره گيري نموده و حتي دلايل واضحي نيز بر علت كناره گيري خود اعلام نموده ايت ، چرا هنوز هم بازگشت ايشان بجمع دوستداران اهل بيت مورد قبول اين سايت جامع واقع نگرديده است و اين مقاله بجاي واضح نمودن انحراف اندسته به محكوم نمودن اقدامات گذشته ايشان اختصاص يافته است. البته اگر چه من ايشان و يا اقاي طاهري را نميشناسم ولي همين كناره گيري ايشان و عدم بازگشت به ان مجموعه در سالهاي متمادي كفايت بر حسن نيت ايشان دارد و بهتر افراد اينچنيني را بحاي دفع نموده براي اقدامات مفيد مذهبي نگاهداشت و باصطلاح انديشه انانرا به سمت صحيح با گذاشتن جلسات متعدد در مجموعه هاي مئني مثل حوزه ها هدايت كرد نه اينكه با به رخ كشيدن گذشته نامبرده او را از خود بري نمود. بازهم از اينكه زحمت كشيده و اين فرقه هاي عجيب الخلقه را بما مي شناسانيد تشكر مي نمايم. ممنون
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار