کد خبر: ۱۴۱۲۱
تاریخ انتشار: 30 مرداد - 1395 11:01
آنچه که فرادرمانی در این مکتب کیهانی خوانده می شود نشانه های متعدد و محکمی دارد که نشان می دهد مجری آن نه شعور کیهانی و الهی، بلکه جن کافر است

به گزارش فرقه نیوز ؛ یکی از مباحثی که در عرفان حلقه مطرح میشود ادعای اتصال به جبرییل و دریافت آگاهی است،در توجیه این مطلب وحی به پیامبران بیان شده .آنها ادعا میکنند همه افراد مثل پیامبران می توانند وحی دریافت کنند اما وجه افتراق جمیع پیامبران و معصومین با دیگر مردم "وحی" است که به پیامبران می رسد و برای دیگران نهایتا درجاتی از الهام است. البته قرآن از الهام هم تعبیر به وحی می کند اما در همین آیات به وضوح مشخص است که تفاوت ویژه ای بین وحی به پیامبر و الهام به سایرین قائل ا.ست

اما نکته مهمتر، وجه افتراق آشکار برخی پیامبران، تنها وحی نیست! بلکه معجزه است. به سلیمان نبی علم زبان حیوانات مثل نمل و طیر و... داده شد، باد و قابلیت انتقال سریع از آن طریق در اختیارش گذاشته شد، تمام جن و انس در خدمتش قرار گرفتند و جنیان کافر(شیاطین) در اسارت به خدمتش در آمدند، مسیح علیه السلام به اذن الله آشکارا در دم مرده را زنده می کرد، کور را در دم بینا می کرد، پیس را در دم شفا می داد، در گلی دست ساخته دمید و آنگاه پرنده شد و پرواز کرد، همه به اذن الله و به علامت معجزه پیامبری. معجزه چیزی است که در زمان خود احدی در جهان نمی تواند انجامش دهد. ابراهیم علیه السلام هم تجربه زنده کردن پرندگان مرده و کوفته و آمیخته داشته به اذن الله و آتش عظیم که غیر قابل نزدیک شدن بود بر او گلستان شد.

پیامبر اکرم (ص) هم موارد متعدد داشته است از جمله شق القمر، سیر یک شبه بین مسجد الحرام و مسجد الاقصی و... اینها برای آن است که بدانیم پیامبران برای ارائه وحی خداوند و بیان کلمه به کلمه آنچه خداوند فرموده، ابزاری داشته اند که به احدی در آن زمان داده نشده،هیچیک از معجزات پیامبران هم قابل تفویض به غیر و اکتسابی نبوده است..

 

نکته دیگر درمانگری است که ادعا می شود با اتصال به جبرییل یاروح القدس درمان اتفاق میفتد و این درمان ها الهی است(البته اگر درمان اثبات شود که تاکنون نشده) پزشک ملحدی که خدا را انکار می کند آیا با تخصص  تجربیات خود قدرت درمانگری بیماران را ندارد؟؟

"درمان" با  "شفا" فرق دارد. هیچکس بدون اذن الهی نمیتواند شفا دهد و درمانها بدون اذن الهی همه شکست می خورد. اما همچنین خداوند قوانین عمومی برای درمان دارد که انسان مسلمان و ملحد و جن کافر و مسلمان می توانند از آنها در جهت درمانگری استفاده کنند،

اما آنچه که فرادرمانی در این مکتب کیهانی خوانده می شود نشانه های متعدد و محکمی دارد که نشان می دهد مجری آن نه شعور کیهانی و الهی، بلکه جن کافر است.

آیا جنی که بدون علم الکتاب می تواند در یک ثانیه بارگاه بلقیس را از یک شهر به شهر دیگر بیاورد نمی تواند یک غده سرطانی را به دور اندازد؟؟! دلیلی بر رد این مطلب دارید؟

نشانه های متعدد وجود دارد که این به اصطلاح شعور کیهانی ذره ای از علم الکتاب الهی را ندارد و تمام آنچه انجام می دهد، بر فرض موفقیت، از روش آزمون و خطا و با کسب تجربه همانند علم پزشکی امروز انسانها انجام می شود. البته با فرض صحت و موفقیت در درمان! که البته جز خسارت دنیوی واخروی برای انسان ندارد. علتش هم سلطه جن بر انسان است.

درمانگری از سوی اراده و علم الهی بصورت آنی و بدون اتلاف زمان است. "انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون"

می فرماید موجود باش پس همان دم موجود است! آنها که به اذن الهی از جانب خداوند درمانگری کرده اند مثل مسیح علیه السلام و پیامبر اکرم و بسیاری انبیا و معصومین علیهم السلام به اذن الله در دم شفا داده اند. هیچ کدام هم قابل تفویض نبوده است. اما درمانگری کیهانی زمانبر است. ممکن است 5 دقیقه یا چند ساعت و یا روزها و ماه ها طول بکشد! ابتدا باید اسکن شود و اشکال و بیماری مورد جستجو و کشف قرار بگیرد! یعنی بویی از علم الکتاب نبرده است!

در نقطه مقابل اما، قرآن می فرماید عفریب جن(که مومن و با تواضع و صاحب کمالات بود) گفت قبل از اینکه از جایت بلند شوی بارگاه بلقیس را می آورم. یعنی یک ثانیه! اما قرآن می فرماید:" قال الذی عنده علم من الکتاب" کسی که چیزی از علم الکتاب را می دانست، گفت قبل از اینکه بتوانی پلک بزنی آنرا برایت می آورم! و در همین لحظه بارگاه بلقیس نزد سلیمان(ع) بود! یعنی آنکه بویی از علم الهی برده در مدت صفر ثانیه به اذن الله این کار را انجام می دهد.

اما اگر کار به دست جن کافری باشد که علاوه بر اینکه علم الکتاب ندارد، ایمان و کمالات و کرامات هم ندارد، آنگاه مجبور است مدتها آزمایش کند و اسکن کند و تلاش کند و برخی نهایتا درمان شوند و برخی پس از مدتها فرادرمانی، درمان نشوند! بلکه عوارضشان بیشتر هم بشود.

شما نمی توانید صرفا بر مبنای درمان شدن پی به صاحب اثر ببرید! چرا که خداوند تنها موجودی نیست که شما آنرا نمی بینید! مخلوقات غیبی خدا را هم نمیبینید مگر آنکه حجاب بین انسان و جن برداشته شود. و البته برخی کسانی که به اصطلاح برون ریزی دارند مشاهده هم دارند. در مکالمات پیروان حلقه مشهود است.

ایمان آوردن از اثر به صاحب اثر بصورت من درآوردی و بدون حجت شرعی می شود آنکه چون موسی (ع) به طور رفت، مردم از اثر صدایی که از دهان گوساله سامری بیرون می آمد پی به صاحب اثر بردند و چون سامری گفت این همان خدای موسی است در برابرش به سجده افتادند! حتی با اینکه هارون مرتبا از اینکه این فریب و خلاف کلام الهی است سخن گفت!

شما باید حجتی از جانب پروردگارتان داشته باشید پیش از آنکه تسلیم آنچه که نمی دانید بشوید و اولین خطای پیروان حلقه آن است که بر خلاف دستورات انبوه و اکید قرآن، قبل از شناخت و بدون حجت شرعی تسلیم موجودی غیبی می شوند که آقای طاهری آنرا شعور الهی، روح القدس یا جبرئیلش خوانده است! حال آنکه این تسلیم از اولین گامهای کنار زدن حجاب بین جن و انسان است!

از سوی دیگر این به اصطلاح شعور کیهانی بسیاری توانایی های دیگر اولیاء الله را هم ندارد! نمی تواند به اذن الله مرده را زنده کند!!

نمی تواند از آسمان روزی پایین آورد! حال آنکه بسیاری از سوء تغذیه دچار بیماری و مرگ می شوند، 30 درصداز کودکان سومالی پنج سالگی را نمی بینند! و از فرط سوء تغذیه، گرسنگی و بیماری می میرند، آنگاه این به اصطلاح شعور کیهانی مشغول درمان کمردرد و بختک و دندان درد و ناباروری است!

روزی نمی تواند بدهد حال آنکه برای اولیاء الله روزی از آسمان می آید و در قرآن به صراحت تاکیدات متعدد دارد یک مثالش مائده مسیح علیه السلام، سفره ای که در آن غذاست و پهن می شود روی زمین که حواریون از آن خوردند!

اگر بگویید روزی دادن را هنوز یاد نگرفته که مقصود ما حاصل شده، اگر بگویید ما باید کاری و عملی کنیم یا ذکری بگوییم که راه باز شود و برای کسی روزی پایین بیندازد که شما نیک می دانید در این مکتب به گفته آقای طاهری ما هیچ کاری نباید بکنیم و تنها دستان خود را در جهت اتصال با این شعور می گیریم! می ماند مورد آخر یعنی:

این به اصطلاح شعور، از خودش روزی ندارد! چون روزی در اختیار خداست. لذا اگر بخواهد روزی بدهد مجبور دست آنرا بدزدد! و فقط هم از کسانی می تواند بدزدد که بر آنها سلطان دارد! و حسابش را کنید که اگر شروع به این کار کند کم کم فسادش عیان می شود، چون باید آش رشته را با دیگ زودپز از آشپزخانه همسایه اهل عرفان بدزدد یا از یخچال دیگران خیار و هندوانه شسته شده و خنک بدزدد یا کره و پنیر را با بسته بندی پگاه و تولید ایران و چین و غیره بدزدد. و کار خراب می شود. پس بهتر آن است که اصلا وارد روزی رسانی به کسی نشود!

این کوتاه سخن بود. می توانم استنادات متعدد قرآنی در این موارد را حتی بدون استناد به انبوه روایات محکم اهل بیت معصومین علیهم السلام ارائه دهم. اگر اهل تسلیم در برابر کلام الله باشید.

اما به " برداشته شدن حجاب بین جن و انسان" و "سلطان جن" اشاره کردم و لازم است آنرا قدری بازتر کنم:

قابل ذکر است که ارتباط فیزیکی جن با انسان برقرار نمی شود مگر آنکه از طرف خود فرد یا نزدیکان یا کسانی که فرد را می شناسند اقدامات خاصی در جهت برداشتن حجاب بین انسان و جن کافر انجام بگیرد که آن هم در شرایط خاصی امکان پذیر است. حتی برای کسانی که این حجاب برداشته شود در اسلام راه های دوری و دفع شر جن ذکر شده که باید توسط فرد بکار بسته شود، اگرچه بازگرداندن حجاب سخت تر از جلوگیری از رفع اولیه این حجاب خواهد بود. در انتهای مطلب به این موارد اشاره خواهم کرد.

تاکید کردم جن کافر چون جن مسلمان به هیچ وجه وارد ارتباط نمی شود مگر در شرایط خاصی که به اقتضائات مشروع و مصلحتی برای پاسخ به اولیاء الله و یا صالحانی که بهره خاصی از علم الکتاب برده اند پیش بیاید، که در زمانه ما چنین افرادی بسیار نادر هستند و ارتباط با او هم قابلیت تفویض و عمومیت ندارد.

می ماند جن کافر و فرزندان ابلیس که از آنجا که ما نمیبینیم آنها ما را می بینند و مترصد به گمراهی کشاندن ما هستند، اما هرگز نمیتوانند به ما خسارت بزنند یا تعامل فیزیکی داشته باشند و یا سلطه ای بر ما پیدا کنند مگر به اذن الهی،و شرایط اذن الهی تحت یک قانون در قرآن آمده است:

0(حجر 42)  "إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ "

یعنی از میان بندگان، آن دسته از "غاوین" که از شیطان تبعیت کنند، راه سلطه شیطان بر آنها باز می گردد. اما غاوین چه کسانی هستند؟ ظاهرا کسی که به اراده و اختیار اولیه معصیت پروردگار را انجام دهد به مرتبه اولیه از غوایت می رسد. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آیه فرموده اند که این غوایت اولیه است که با اختیار انجام می شود، پس از آن به مجازات انجام معصیت اختیاری توسط انسان، راه شیطان بر او باز شده و او را به بیراهه می کشاند که این مرتبه ثانویه غوایت یعنی اغوا است و بر این اساس شیطان ادعا نموده: "لاغوینهم اجمعین الا..."

قرآن در خصوص غوایت می فرماید:

"وَعَصَى آدَمُ رَ‌بَّهُ فَغَوَى "

آدم معصیت پروردگارش را مرتکب شد پس دچار غوایت شد (به بیراهه رفت(

می بینید که ما انسان ها بواسطه گناهانی که با اختیار انجام دهیم در معرض اغوای شیطان قرار گرفته و چنانچه بلافاصله "توبه مقبول و سپس اصلاح" نداشته باشیم، در معرض سلطه شیطان قرار می گیریم. قرآن درباره عده ای که در جنگ احد پشت به دشمن کرده و فرار کردند و به دستور پیامبر ذره ای گوش ندادند می فرماید:

"إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا "

جز این نبود که شيطان، آنها را بر اثر پاره‌اى گناهان كه مرتكب شده بودند متزلزل ساخت.

یعنی گناهان بدون توبه در گذشته، امروز در دو راهی آزمایش، راه شیطان را بر ما باز می کند.

در این میان کافیست به دور از "جوشن" و آیات و اذکار دفع شر جن، به دعوت سران عرفان حلقه، تسلیم آنچه که نمیدانیم و خداوند حجتی بر آن نازل نکرده بشویم(یعنی آنچه که آنها جبرئیل، روح الامین و شعور کیهانی اش میخوانند) تا قدم آخر اتصال و ارتباط فیزیکی با شیطان برداشته شود. اگر درمانگری موفقی هم در این فرآیند با آزمون و خطا و تلاشهای زمانبر توسط یک جن کافر اتفاق افتد جز خسارت برای انسان در دنیا و آخرت در پی نخواهد داشت. چرا که اگر جهان بینی مندرج در کتب رسمی این عرفان را مطالعه کنید با لحاظ انبوه تضادهای آن با صریح قرآن، واضح است که آنها با اسماء و تعاریف جعلی که ساخته اند به سوی آتش جهنم دعوت می کنند و خداوند به سوی بهشت. و شیطان با این شرایط، کمال همکاری را با فرقه مذکور خواهد داشت.اما در این خصوص چند نکته کلیدی جهت کشف رمز از عرفان حلقه لازم به ذکر است:

اول. تاکید بر "پرهیز از پاره پاره کردن قرآن"! و مصداق آن را بکار بردن آیات مجزای قرآن چه در لسان، هنگام اتصال و چه نصب روی دیوار خانه و دیگر استفاده ها معرفی می کنند.

نکته اینجاست، در هشت ترم آموزش عرفان کیهانی و فرادرمانی، از میان بیش از 6 هزار آیه قرآن تنها چند آیه انگشت شمار را برای پیروان حلقه تفسیر می کنند که یکی از مهمترین آنها آیه " کَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ، الَّذِینَ جَعَلُواالْقُرْآنَ عِضِینَ" است.  و گفته اند منظور از این " الذین" آنهایی هستند که یک سوره یا قسمتی از سوره قرآن را به دیوار خانه نصب می کنند و لذا قرآن را تکه تکه می کنند و مبادا که شما جزو این گروه قرار بگیرید!!

صاحبان حلقه یعنی آقای طاهری و چند خانم دکترای علوم قرآن و حدیث که برای آقای طاهری به سختی محتوای قرآنی ساخته و منتسب کرده اند، کاملا به روایات متعدد در موانع ارتباط جن و انسان واقف بوده اند که متوسل به ارائه تفسیردروغ از آیه" کَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ، الَّذِینَ جَعَلُواالْقُرْآنَ عِضِینَ" شده اند.چرا که به تفسیر جعلی آن نیاز دارند

در تمام تفاسیر مرجع از متخصصان دینی، درباره این "الذین" در آیه مذکور مصادیق متعددی برشمرده شده اما تمامی این تفاسیر، متفق القول هستند که این "الذین" آن منافقین و کفاری هستند که برای از بین بردن قرآن، آنرا تکه تکه کردند و گفتند این قسمت شعر است، این قسمت سحر و این قسمت اساطیر الاولین است! گفتند "نومن ببعض و نکفر ببعض"، بخشی را پذیرفتند و بخشی را انکار کردند. و "اولئک هم الکافرون حقا"

اما چرا سران حلقه چنین جعلی از تفسیر آیه مذکور تولید کرده اند که: مصداق الذین آن کسانی هستند که قسمتی از سوره یا سوره ای را به دیوار خانه نصب می کنند؟!

چون می دانستند در روایات انبوه، برخی آیات و اسماء الله در دفع شر جن موثر شمرده شده و لذا یکی از آثار وضعی نصب بعضی آیات قرآن، ایجاد اختلال در ارتباط فیزیکی جن و انسان است. پس اگر پیروان حلقه این آیات را همراه داشته باشند و به ذکر آن عامل باشند، اسکن و فرادرمانی دچار اختلال می شود و کار عرفان حلقه کساد می شود! پس باید کاری کنند که مردم نه این آیات و نه برخی اسماءالله را هنگام اتصال بر زبان نیاورند و نه حتی بر دیوار خانه هایشان نصب کنند! و تفسیر جعلی از این آیه تنها دستاویز آنها برای جلوگیری از موانع مذکور بوده است.

 

دوم. اخذ جوشن حقیقی و تفویض جوشن جن ساختگی:

رمز عرفانی در حلقه این است که جوشن از پیروان حلقه گرفته شود. یعنی حتی الامکان از جوشن استفاده نکنند. و جوشن همان زره یا لایه محافظ، یعنی اسماءالله و کلام الله است. سران این عرفان کاملا واقفند که خداوند روی اسماء خودش آثار وضعی خاصی قرار داده که چنانچه مورد استعمال اعضا باشد کار اسکن و فرادرمانی پر از خسارت دنیوی و اخروی از سوی جن دچار اختلال می شود. خداوند تاکید کرده: سبح "اسم" ربک الاعلی، نفرموده "سبح ربک الاعلی!"

تاکید کرده: سبح ب اسم ربک العظیم، یعنی به استعانت از "اسم" پروردگارت خداوند را تسبیح بگو

فرموده : و لله الاسماء الحسنی فدعوه بها، یعنی بوسیله اسماء، او را بخوانید و از آنجا که خداوند نیازی به این عمل ما ندارد بدان معناست که ما نیاز داریم تا برای انواع نعمات و کمالات  و پرهیز از خسارات جن و انس خداوند را از این طریق بخوانیم. و این یعنی آثار وضعی مستتر در نام های پروردگار که خداوند قرار داده.

این ترغیب صاحبان حلقه در بکارگیری " به نام بی نام او" اکیدا در جهت پرهیز از موانع برقراری ارتباط جن کافر در فرآیند اسکن و وفرادرمانی است ( اگرچه بسیاری از پیروان حلقه نمی دانند). و آنگونه که تاکید می شود هنگام اتصال نباید از ذکر و مانترا استفاده کنید مگر آنچه که خود (به اصطلاح) شعور کیهانی به ما تجویز کند.

تاکید بر عدم نصب آیات قرآن بر دیوار خانه، پرهیز شدید از دعای شرف الشمس به ویژه در روز مخصوص شرف الشمس و قرآن که به طور ویژه اثر وضعی دفع حضور جن کافر را در خود دارند:مواردی دیگر همه در همین راستا است. همه اینها کار اسکن فرادرمانی را دچار اختلال می کند.اما نهایتا:

تاحدی که در تحقیقاتم یافته ام ظاهرا آیاتی که یکی از آثار وضعی آنها دفع شر جن است شامل موارد ذیل می باشد:

آیت الکرسی، چهار قل، آیات مسخرات سوره اعراف، آیه یا معشرالجن سوره الرحمن، سوره احقاف، سوره جن، سوره جاثیه، لا حول ولا قوه... پس از بسم الله الرحمن الرحیم و ظاهرا وان یکاد هر کدام با آداب استعمال خودش که در روایات برشمرده شده.

نصب هر یک از این موارد با آدابش بر دیوار و یا نوشتن برخی از آنها روی کاغذ و قراردادن زیر بالش و به ویژه خواندن و مداومت بر خواندن آنها ان شاءالله به اذن خدا در دفع شر جن موثر است. بعلاوه آنگونه که ذکر شد درمیان ادعیه هم دعای شرف الشمس با لحاظ آداب و شرایط نوشتن آن و نیز حرز ابی دجانه از موارد خاص برای این منظور است. منقول است حرز ابی دجانه را پیامبر اکرم(ص) به ابی دجانه تجویز نمودند که او شبها درگیر حمله و آزار جن بوده است و این حرز را زیر سر خود گذاشت و جنیان مذکور با شیون و فغان از او طلب کنار گذاشتن آن حرز کردند که اگر در اینترنت جستجو کنید وصف این قضیه و متن حرز را می یابید. برای نگارش این حرز هم مثل شرف الشمس آداب خاصی ذکر شده است.

به هر حال آنگونه که در نزدیکانم مشاهده کرده ام، مداومت بر خواندن چهار قل و یا آیت الکرسی برای آن افرادی که بر واجبات و محرمات خود (مثل حجاب، نماز، روابط با نامحرم، لقمه حلال و حرام، غیبت، تهمت و... ) پایبندی و دقت داشته اند بسیار بسیار موثر بوده است. یکی از نزدیکان بنده در کل ترم های عرفان حلقه شرکت کرده بود اما با اینکه اشتباه بزرگ پیروان حلقه را مرتکب شده بود، یعنی "تسلیم شدن نسبت به آنچه که نمیداند و خدا حجتی برای آن نفرستاده ( یا به اصطلاح همان شعور کیهانی)"،  اما هرگز در این کلاسها و بیرون آن اسکن نشده بود تا حدی که فکر می کرد مشکلی دارد که اسکن نمی شود و شامل تعاریف جعلی این عرفان در خصوص قفل ذهنی هم نبود اما باز اسکن نمیشد. آنگونه که فهمیدم، مشکل این بود که این بانو با وجود ضعف نسبی در اطلاعات عرفانی و مذهبی، اولا به واجبات و محرمات دینی مورد تاکید متخصصان دینی کاملا پایبند است و دوما هر روز بدون استثناء قبل از خروج از خانه "چهار قل" میخواند و به خودش فوت می کند! این دقیقا چیزی است که در این کلاس ها گفته می شد انجام ندهند با این بهانه که اینها فایده ای ندارند. اما فایده اش این است که بساط اسکن و درمانگری پر از خسارت جن را مختل و کساد می کند!!

به طور کلی قائده ای بدست آمده که آنچه که سران عرفان حلقه از انجام آن نهی کنند حتما اشکالی در ارتباط فیزیکی با جن کافر ایجاد می کند و آنچه که روی انجامش تاکید و ترغیب می کنند حتما بستر سازی ایجاد این ارتباط است؛ مگر آنکه خلافش از طریق قرآن و سنت ثابت شود. که نمونه هایی برشمردم.

متاسفانه در این عرفان چیزی هم باقی نمانده که دروغی به آن بسته نشده باشد حتی در تعاریف و دسته بندی های جن و توانایی ها و اختیار آنها!

این هم از مبحث سلطان شیطان و رمزهای کلیدی در اینباره در عرفان حلقه.

سید وحید هاشمی
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: