بهاییان ایران در جنگ و بعد جنگ چه میکردند؟

  امروزه نقش و تاثیر صهیونیست ها در پیدایش و تکامل فرقه ضاله بهاییت بر کسی پوشیده نیست و این مساله تا آنجا پیش رفته است که بیت العدل مرکز اصلی بهاییان در خاک اسراییل واقع شده، که تحت فرمان مستقیم غاصبان بیت المقدس فعالیت می کند.

نقش بهاییت در جنگ تحمیلی را در دو بخش؛ حین جنگ و بعد جنگ میتوان بررسی کرد. در زمان جنگ عمده فعالیت بهاییت، اقدامات تبلیغاتی و مخربی بود که به منظور منصرف کردن مردم از حضور در جبهه های جنگ انجام می شد. ایجاد فضای یاس و ناامیدی و دلسرد کردن مردم از ایستادن بر سر آرمان ها و اعتقادات خود، اهدافی بود که با هجمه های تبلیغاتی توسط رسانه های معاند و پخش شایعه و سخن پراکنی های فراوان در جامعه بصورت کانالیزه خط دهی و ساماندهی می شد.

در گام نخست جنگ روانی آن ها نتیجه ی خاصی در بر نداشت، چراکه مردم با رهبری امام و اعتقادی که به مسیر انقلاب داشتند و فضایی که متاثر از معنویت حاصله از جبهه های حق علیه باطل بوجود آمده بود، در دام این حیله ها گرفتار نمی شدند. اینجا بود که با دستور مستقیم تل آویو و سرکردگان خارج نشین این فرقه دو اقدام اساسی در زمینه مسایل اقتصادی در دستور کار اعضای این جمعیت در ایران قرار گرفت.

مساله اول ضربه به اقتصاد بی رمق کشور بود که جنگ تا حد امکان آن را تضعیف کرده بود و این هدف با احتکار و راه های ناجوانمردانه دیگر دنبال میشد و مساله بعدی ورود به بازار مسکن و املاک بود. بهاییان با سرمایه های هنگفت خارجی و داخلی در پی خرید زمین و مسکن مردمی برمی آمدند که جنگ و بی رونقی اقتصای بسیاری از آنان را مجبور به فروش خانه هایشان کرده بود. در این مورد حتی دستور مستقیم یهودیان به بهاییان داخل ایران، این بود که تا می توانند زمین بخرند و به هیچ وجه ممکن آن زمین ها را نفروشند.

همین هجوم بهاییت به بازار ملک و مسکن ایران، برای آن ها منبع بادآورده ای به همراه آورد که سال های بعد به عنوان پایگاهی برای فعالیت های مختلف خود از آن بهره می بردند. فعالیت هایی که اوج آن ها را در زمان بعد از انتخابات ۸۸ شاهد بودیم که دراین زمینه مدارک و مستندات بسیاری ارائه گردیده است و خوانندگان عزیزمی توانند تنها با جستجوی مختصری به آن ها دسترسی داشته باشند.

 با توجه به مقدمه ای که گفته شد، آنچه که در اینجا به اجمال در مورد آن توضیح خواهم داد بحث جذب و شیوه های گسترش تفکرات بهاییت در ایران است که عمده ی این بحث ها مربوط به زمان بعد از جنگ بوده و تا کنون ادامه دارد و همه ی این موارد تجاربی است که  در ارتباط مستقیم با برخی از بهاییان در مراکز علمی و آموزشی ایران بدست آمده است.

قریب ۸ سال پیش در یکی از مدارس کرمان با گروهی برخورد کردم که توسط دو بهایی که در آن مرکز درس می خواندند، ایجاد شده بود. این گروه که در ابتدا با پوشش یک جمع کتابخوانی مطرح بودند نظرم را به خود جلب کردند. اینکه چند نفر محصل دور هم جمع بشوند و خود جوش اقدام به کتابخوانی بکنند بسیار قابل تحسین می نمود، اما بعد چند جلسه ارتباط با آن ها فهمیدم کتاب هایی که در کل مجموعه دست به دست می چرخید و به امانت داده میشد سرنخی برای ورود به یک سیستم پیچیده ی ارتباطی و فکری با عقاید خاص است.

دانش آموزی بهایی که نسبتا از لحاظ مالی متمول بود توانسته بود با تنها چند جلد کتاب های "هری پاتر” شاید ۵۰ نفر را در طول سال درگیر کند، یعنی به یک نفر کتابی را میداد و وقتی آن فرد کتاب را میخواند، برای گرفتن جلد بعد باید صبر میکرد تا کسانی که قبلا زودتر از او وارد مجموعه شده اند کتاب را برگردانند. و جالب اینجا بود، دانش آموزانی که به زور کتاب های درسی خود را می خواندند آنقدر به کتابهای هری پاتر علاقه نشان می دادند  که بر سر گرفتن آنها دعوا بود.

کتاب های هری پاتر به شدت همه گیر شده بود، مخصوصا با ترجمه هایی روان و جلد ها و تصاویری جذاب  که من نمومه آن را تا به حال ندیدم، جز در همان گروه. اتفاق دیگری که می افتاد این بود که بسیاری بر اثر همین تبلیغات و دیدن این حرکت، به نوعی احساس خودباختگی می کردند و به هر نحو ممکن سعی میکردند خود را با این گروه هماهنگ کنند و به آنها بپیوندند. جاذبه ی این کتابخوانی ها حواشی و نکاتی بود که خوانندگان در فضای آموزشی مدرسه مدام از داستان کتاب ها صحبت میکردند و هریک دایره المعارف اصطلاحات و شخصیت های آن بوند.

کتاب ها ورود به دنیای جدیدی بود که بعد از مدتی و با ایجاد اعتماد لازم برای بعضی افرادی که تمایل بیشتری داشتند، انجام می گرفت. یکی از دانش آموزانی که در ارتباط صمیمی با این بهایی بود برای من از جلساتی میگفت که در مراحل بعدی با حضور دیگر جوانان این فرقه و بصورت آزاد برگزار می شد و هیچ قید و بند اخلاقی در آن ها رعایت نمی گردید هم چنین بسیاری از اعتقادات وی در مسایل دینی و مذهبی وی تحت تاثیر همین هم نشینی ها دچار شک و تردیدهای فروان شده بود تا آنجا که کم کم اعتقاد به خدای واحد را علنا انکار میکرد.

جذابیت فروان و کاذبی که در اثر برخورد با این جمع های دوستی به وسیله انواع و اقسام مسایل ضد فرهنگی اعم از؛ کتاب های خاص، فیلم های نامتعارف، جزوات آموزشی بهاییت، اختلاط های بی حد و مرز و مشروبات الکی و سایر بوجود می آید، برای عده ای تجربه میشد که آن ها را کاملا از مسیر یک دانش آموز عادی و درسخوان جدا میکرد و به وادی دیگری می کشاند.

هزینه ی تمام این فعالیت ها و آموزش ها همه از رده های بالا تامین می شود و سایر اعضا دستور دارند تا می توانند خود را در جامعه مظلوم و مقبول مردم قرار دهند تا افراد را جذب خود نمایند. خوش رویی، به روز بودن و استفاده از تکنولوژی های روز، توجه به زیبایی ظاهری برای مردان و استفاده از پوشش های خاص برای زنان و هم چنین گرفتن ژست های روشنفکرانه و متفکرانه همه مسایلی هستند که آن ها برای ایجاد کشش اولیه مردم و مخصوصا جوانان به سوی بهاییان از آن ها به عنوان حربه استفاده می کنند.

در داخل خود این فرقه نظام بسته و محدود کننده ی بسیار سختی وجود دارد تا آنجا که همه ی اعضا حق ارتباط بی واسطه با هر غیر بهایی را ندارند و اعضا از همان ابتدا به شدت توسط مهدهای مخصوص بهاییان و آموزش های اعتقادی بسیار زیادی که از کودکی برای مبارزه مخفیانه با دین و مذهب برنامه ریزی شده اند، رشد می کنند و بصورت حرفه ای برای تخریب ذهن جوانان و نوجوانان برنامه های بسیار ویژه ای را سامان داده اند، که در این رابطه باید احساس خطر کرد.

در این بین جا دارد با توجه به این هجمه های مذبوحانه ی همه دشمنان انقلاب اسلامی تلاش های پیگیر برای تربیت و توجیه جوانان مان در جامعه با روش های کارامد و به روز شده و با ابزار های مناسب اعم از اینترنت، فیلم، کتاب، شبکه های اجتماعی و جمع های سالم و توجه به نیازهای روحی آنان، زمینه را برای کاهش موفقیت فعالیت های دشمنان ایجاد کنیم.