کد خبر: ۱۷۹۰۹
تاریخ انتشار: 10 مهر - 1402 08:17
در طول تاریخ، معاویه‌صفتان در کمین هستند تا اصول پردازش‌کننده حق و باطل و ملاک‌های تشخیصی این دو جبهه را که توسط انبیای الهی ترسیم شده است دگرگون کنند؛ آنها با تهی کردن منظومه حق‌شناسی از ملاک‌های اصیل و تعیین‌ کننده همچون پیشی گرفتن در پیوستن به جبهه حق، ایثار و از خودگذشتگی، به جای آن معیارهایی همچون قومیت، نژاد و ملیت را اختراع و تئوری‌سازی می‌کنند!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز در بخش نخست اشاره کردیم که معاویه با پر رنگ نمودن مسائل قومی به دنبال تقلیل و جابجایی ملاک‌های واقعی همچون ایمان، مجاهدت و ایثار بود؛ وی با زنده کردن تعصبات قومی، توانست جامعه را از مفاهیم وحیانی تهی کرده و بحث‌های سرگرم‌ کننده همچون قومیت و ملیت را جایگزین کند؛ یک تحریف عامدانه و هوشمندانه که تغییرات بزرگی را در شیوه و سبک رفتاری مسلمانان ایجاد کرد.

در نتیجه همین تحریف آموزه‌های اسلام، نظام ارزشی اسلام تغییر یافت و ملاک‌های برتری و فضیلت که رجحانی بر حقانیت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بود به کلی دگرگون شد؛ لذا آن نگاه به امام حسین (علیه‌السلام) که وی را فرزند کعبه و مِنی، زمزم و صفا می‌دانست به نگاهی تغییر یافت که وی را فرزند علی بن ابی‌طالب و رقیب یزید فرزند معاویه بن ابوسفیان معرفی می‌کرد و سرانجام به خاطر همین نگاه قومی، بسیاری از مردم آن را دعوا و منازعه بر سر قدرت تلقی کرده و انگیزه‌ای برای دفاع از امام حسین (علیه‌السلام) نداشتند؛ حضرت برای مقابله با این انگاره و قومی دانستن حرکت و جنبش خود، بارها به تبیین هدف قیام خود پرداختند و آن را نه برای برتری‌طلبی بلکه بر پایه اهداف دینی همچون، اصلاح، اقامه نماز و امر به‌ معروف دانستند.[1]

اما متأسفانه قوم‌گرایی در کربلا به بدترین وجه پدیدار شد و جاهلیت مردود و تقبیح شده، دوباره احیا گردید تا جایی که برخی حاضر نشدند در برابر اقوام خود که در سپاه کوفه بودند شمشیر بکشند؛ برخی هم که شیوخ خود را در میان مقربان ابن زیاد می‌دیدند، بدون در نظر گرفتن احتمالِ اینکه، آن‌ها زرخرید یزید شده‌اند، نظر رئیس قبیله خود را حق می‌دانستند و سرانجام به خاطر بغض بر بنی‌هاشم و علی بن ابی‌طالب که مورد خواست بنی‌امیه بود، حسین (علیه‌السلام) به مسلخ قوم‌گرایی، تعصب و عشیره پرستی بُرده شد![2]

لکن این خوی برتری‌طلبی که در زمان بنی‌امیه، لباس قوم‌گرایی را به تن کرده بود، امروزه نیز در قالب یک ایده و اندیشه اجتماعی به نام «ناسیونالیسم» اثرات نامطلوب خود را به جای گذاشته است. ناسیونالیسم با شکل فعلی و مرسوم آن در جهان، با انقلاب فرانسه آغاز گشت؛ انقلابی که برخلاف گذشته، حالت قومی در آن وجود نداشت و بیشتر بر مفهوم ملیت مبتنی بود؛ آن‌ها با ظهور مفاهیمی همچون اراده ملی، باور پیدا کردند که با تکیه بر ملیت، می‌توان به حاکمیت و آزادی دست یافت؛ مسیری که در آن ناسیونالیسم جلوه‌گر شد؛ «فیخته» فیلسوف آلمانی که فریفته آزادی‌خواهی انقلاب فرانسه شده بود به زودی دریافت که در پس این آزادی، ناسیونالیسم قوی فرانسوی وجود دارد؛ از این روی، وی ضمن برگزاری چهارده کنفرانس در دانشگاه برلین، بر فرانسوی بودن دموکراسی و آزادی، اعتراض کرد و در برابر آن بر ملیت آلمانی به عنوان یک واحد ذاتی تأکید کرد و از نبوغ آلمانی گفت؛ چیزی که سرانجام به ظهور هیتلر منجر شده و جنگ جهانی دوم را رقم زد![3]

غرب اکنون با گذر از ناسیونالیسم، به غرب‌گرایی و غربی بودن به عنوان یک ارزش فکر می‌کند و تلاش دارد به جای ناسیونالیسم، جهان‌گرایی و گلوبالیسم با محوریت غرب را حاکم کند؛ با این وجود آن‌ها در جهان سوم هنوز با ترویج ناسیونالیم به اختلاف در میان ملت‌ها دامن می‌زنند؛ به ویژه در خاورمیانه که با تکیه بر ایران‌هراسی، کشورهای عربی را به سوی خود می‌کشانند و یا با تأکید بر روس‌هراسی، تلاش دارند از همگرایی منطقه‌ای جلوگیری کنند!

آری! تنزل‌ دادن معیارهای حقیقی در تحلیل گفتمان‌ها و دیدگاه‌ها به اموری انتزاعی، نسبی، خرافی و اعتباری از جمله روش‌های مورد استفاده قرار گرفته از سوی یاغیان و طاغوتیان است که در وادی اندیشه و تفکر، هنوز قربانی می‌گیرد و این فریاد امام حسین (علیه‌السلام) است که همچنان در دالان تاریخ طنین انداخته است که اگر معیاری همچون دین، ندارید لااقل آزاده باشید، آزادی از قید قومیت و اسارت ملیت!

پی‌نوشت:
[1].
خبرگزاری صدا و سیما، https://b2n.ir/z93118.
[2].
پایگاه تخصصی امام حسین(ع)، https://btid.org/fa/user/register.
[3].
پیشوایی، مهدی ، درسهایی از مکتب اسلام دی 1367، سال 28 - شماره 9 ،6 صفحه - از 39 تا 43، از 57 تا 57.

 

منبع: اندیشه برتر

 

 /انتهای پیام

 

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: