کد خبر: ۱۷۹۸۶
تاریخ انتشار: 20 دی - 1402 13:42
جریان ناسیونالیسم با رویکرد ملّی‌‌گرایی افراطی از دوره قاجار در ایران شروع به فعالیت کرد. این نگاه نژاد پرستانه توسط شبه روشنفکران فراماسون، در ایران شیوع پیدا کرد و هویت ایرانی را در بستر نژاد و ملّیّت جستجو نمود.

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: به مناسبت سالروز درگذشت امیر کبیر یادداشت حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگر مقدم را در باب احیاء هویت ایرانی – اسلامی را بخوانید:


جریان ناسیونالیسم با رویکرد ملّی‌‌گرایی افراطی از دوره قاجار در ایران شروع به فعالیت کرد. این نگاه نژاد پرستانه توسط شبه روشنفکران فراماسون، در ایران شیوع پیدا کرد و هویت ایرانی را در بستر نژاد و ملّیّت جستجو نمود.

حال‌آنکه معیار ارزش و فضیلت را باید در اعمال نیک و عقاید یک فرد جستجو کرد و با این رویکردهای غیر عقلانی جریان ناسیونالیسم تنها می‌تواند احساسات جوانان و نوجوانان را برانگیخته و هویتی کاذب برای آن افراد بسازد. اما وقتی نتیجه این هویت سازی کاذب می‌شود جریان ناسیونالیسم و نژاد پرستی همچون هیتلر و نازی‌ها، هیچ انسان دارای وجدانی این رویکرد را قبول نمی‌کند و معقول و انسانی نمی‌داند.

چنان‌که امام خمینی ره می‌فرمایند: اسلام آمده است که بگوید همۀ نژادها باهمند؛ مثل دنده‌های شانه می‌‏مانند؛ هیچ کدام بر هیچ‏کدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچ یک از اینها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ‏کدام بر دیگری فضیلت ندارند. فضیلت با تقواست، فضیلت با تعهد است، با تعهد به اسلام است. اینها تبلیغاتی بوده است، تلقیناتی بوده است که از ابرقدرت‌ها که می‏خواستند ما را بچاپند، شده است. از مسائلی که طراحان برای ایجاد اختلاف بین مسلمین طرح و عمال استعمارگران در تبلیغ آن بپا خاسته ‏اند، قومیت و ملیت است ... در ایران نیز دسته جات محدودی دانسته یا ندانسته از آن ترویج و تأیید می‏کنند و در سایر نقاط از ترک و کُرد و دیگر طوایف هم همان راه را پیش گرفته ‏اند و مسلمانان را در مقابل هم قرار داده ‏اند و حتی به دشمنی کشیده ‏اند. (صحیفه امام.جلد13ص83)


ایران یک قالب است که سنت‌ها و سیره مردم آن برگرفته از نرم افزار یا یک نوع جهانی بینی شکل گرفته است. در نگاه ناسیونالیستی به این جهانی بینی و حقانیت آن توجه نمی‌شود. جریان ناسیونالیسم تاریخ ایران را بر اساس جهان بینی مطلوب خود تفسیر کرده و ارائه می‌هند. زرتشیت را به عنوان دین باستانی معرفی می‌کنند و با نگاه نژاد پرستانه تبلیغ می‌کنند حال آنکه پیش از آن مردم ایران یکتا پرست و بر آئین حضرت ابراهیم سلام الله علیه بوده‌اند. وقتی بیشتر مفاخر ایران مسلمان و پایبند به اسلام بوده‌اند، توسط این جریان تلاش می‌شود یا از آن‌ها نامی نباشد یا شخصیت آن‌ها تحریف شود.

یکی از مفاخر ایرانی اسلامی میرزا محمد تقی‌خان فراهانی مشهور به امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود. وی در دوره صدارت سه سال و سه ماه‌ی خود، اصلاحاتی را در زمینه‌های آموزشی، اجتماعی و سیاسی ایران آغاز کرد. امیرکبیر دارُالفُنون را بنیان نهاد، مسجد و مدرسه دینی ساخت. امیرکبیر به لحاظ مذهبی، فردی مقید و معتقد بوده است و احترام علمای دین را محفوظ می‌داشت.

قضاوت میان مرافعات و منازعات مردم و رسیدگی به جرم، در دوره امیرکبیر به عالمان دینی و مجتهدان بزرگ سپرده شد. گفته‌اند که او در اجرای احکام طبق شرع و قانون، بسیار حساس بود، چنانکه نقل شده است که وقتی خادم امیرکبیر را نزد شیخ عبدالرحیم بروجردی قاضی محکمه بردند، شیخ پس از احراز جرم به امیر کبیر نوشت، او مجرم است شما به مصلحت خود با او برخورد کنید. امیرکبیر بدین رو که شیخ بروجردی در اجرای حکم، او را ملاحظه کرده، وی را عزل و شیخ عبدالحسین تهرانی را به جایش منصوب نمود.

خط منتسب امير كبير در شب قدر، 19 رمضان: بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا، خداوندا، امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان شاگرد آشپز است. معبودا، رو به سوی تو دارم، هدایتی فرما تا گره از کار مردم بگشایم تا مقبول الهی گردد، بحق محمد و آل محمد (ص).

امیرکبیر و احیاء هویت ایرانی – اسلامی

امیرکبیر را می‌توان جزء احیاگران هویت ایرانی اسلامی دانست. او با نرم افزار، جهان بینی و ایدئولوژي اسلامی هویت اصیل و حقیقی ایران و ایرانی بر پایه اسلام را به نمایش گذاشت. معیار و ترازو در سنجش عملکرد این مفاخر، اسلام است. همان ترازویی که خودشان را پایبند به آن دانسته و توسعه‌ی آن آرزوی آن‌ها بوده است.

اصلاحات امیرکبیر موقعیت برخی از سفارتخانه‌ها و درباریان را متزلزل کرد و آن‌ها به امیرکبیر تهمت زدند که انگیزه سلطنت دارد از این رو خواستار عزل وی شدند و با این استدلال که امیر قصد توطئه علیه شاه را دارد ناصرالدین شاه را به عزل امیرکبیر ترغیب کردند. از این رو، حکم عزل امیرکبیر در ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ق به وی ابلاغ شد. چهار روز پس از آن، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد. امیرکبیر در ۲۵ محرم سال ۱۲۶۸ق به کاشان تبعید شد و در ۱۸ دی ۱۲۳۰ش در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستانش به قتل رسید. محمدتقی خان امیرکبیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با پیگیری‌های همسرش عزت‌الدوله، از آنجا که طبق وصیت مرحوم امیر کبیر به وصیً خود مرحوم حاج شیخ عبد الحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین در دفن پیکرش در کربلا، جسد را به کربلای معلی منتقل کردند تا برای همیشه در رواق شرقی حرم سیدالشهداء(ع) در اتاقی که در آن به سوی صحن امام حسین(ع) باز می‌شود آرام گیرد.

 

پایان/

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: