کد خبر: ۱۸۰۰۶
تاریخ انتشار: 01 اسفند - 1402 10:04
کتاب یهود در المیزان نوشتۀ حسین فعال عراقی‌نژاد، جایگاه نقش یهود در قرآن را با نگاه به تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبایی، توضیح و تشریح داده است.

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: کتاب یهود در المیزان نوشتۀ حسین فعال عراقی‌نژاد است. آقای عراقی چندین مقاله دربارۀ مباحث تفاسیر قرآن و علی‌الخصوص المیزان نوشته و یهود را در قرآن با نگاه به المیزان، توضیح و تشریح داده است.

یهود به عنوان قومی که در بین ادیان ابراهیمی طولانی‌ترین تاریخ را به خود اختصاص داده؛ اما تاریخ این قوم از کینه و حسادت و لجاجت انباشته شده است. اوصاف ناپسند این قوم از خودبینی و خودپرستی سرچشمه گرفته که اقوام غیر خود را حتی جزء بشر حساب نمی‌کنند. نژادپرستی یهودیان در حدی زیاد است که کشتن انسان غیریهودی را مباح می‌دانند.

خداوند در قرآن، یهود را به عنوان دشمن مهم اسلام معرفی می‌کند؛ اما این کلام بدون تبیین قابلیتی برای مقابله کردن با چنین دشمنی را به وجود نمی‌آورد. علامه طباطبایی به عنوان مفسری که تمامی مفسران به تبحر ایشان در تفسیر قرآن اعتراف کردند، کتاب المیزان را نوشته‌ که مدینه فاضله‌ای از تفسیر قرآن به حساب می‌آید.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان زمینه‌های اعتقادی، روایی، علمی، فلسفی و اجتماعی دشمنی یهودیان با اسلام را از منظر قرآن بررسی کردند. آقای عراقی با جمع‌آوری این بررسی‌های انجام شده به وسیلۀ علامه، کتاب «یهود در المیزان» را در ۹ بخش آورده که پژوهشی دشمن‌شناسانه دربارۀ یهود است.

بخش‌های کتاب یهود در المیزان

بخش اول کتاب در مورد یهود و تورات است که در دو فصل تورات را نسبت به یهودیان توضیح می‌دهد. فصل اول تورات را به عنوان کتاب آسمانی یهود بررسی کرده، معنای تورات و سیر تاریخی تورات را با علت تحریف آن را بیان می‌کند. فصل دوم آیاتی از قرآن می‌آورد که یهودیان حکم سنگسار کردن زناکار را که حکم خداوند است کتمان کرد‌ند. آقای عراقی به آسمانی بودن تورات اعتراف می‌کند، اما یهودیان برای رسیدن به مقاصد دنیوی خودشان این کتاب را تحریف کردند.

بخش دوم کتاب، ابعاد اعتقادی یهودیان است در چهار فصل به آن پرداخته شده. فصل اول حس‌گرایی و مادی‌گرایی یهودیان است که برای خداوند جسم قائل می‌شوند و اعتقادی به معاد در زندگی خود ندارد، آنچنان که آرزوی هزارسال زندگی کردن در دنیا را دارند. فصل دوم اعتقاد یهودیان به دست‌بسته بودن خداوند است که علت آن حسادت یهودیان بود و موجب آتش‌افروزی یهودیان می‌گردید. البته که قرآن خداوند را خاموش‌کنندۀ آتش فتنه یهودیان معرفی می‌کند. فصل سوم پیامبرپرستی یهودیان است که حضرت عزَیر را پسر خدا می‌دانند و برای نفی فرزند داشتن خداوند دو برهان را بیان می‌کنند. فصل چهارم توضیح و تشریح جواب پیامبر به اعتقاد باطل یهودیان و مسحیان که خداوند فرزند دارد؛ جواب واضحی که برای یهودیان وجود دارد، پیشنهاد مرگ است.

بخش سوم کتاب به ابعاد اخلاقی یهود در هفت فصل پرداخته است. فصل اول خودپسندی و خودستایی یهودیان است که غرور را در نگاه یهودیان ایجاد کرده است. فصل دوم ادعای اهل نجات بودن یهود در آخرت که موجب نژادپرستی و مباح بودن کشتن انسان‌های غیر یهودی برای یهودیان شده است. فصل سوم نگاه خود برتربین و خودشیفته یهودیان را که سخنی گزاف است با دلیل نقض می‌کند، در فصل چهارم، پنجم و ششم این نگاه را به صورت گسترده بررسی می‌کند. فصل هفتم ارزش زن را در نگاه تورات و یهودیان بیان می‌کند؛ تورات زن را موجودی که انسان را فریب می‌دهد و هر چه عبادت کند نزد خداوند مورد قبول نیست معرفی می‌کند و یهودیان به زن ارزش انسانی نمی‌دهند.

خداوند زن و مرد را به جوهر انسانیت آفرید. اینکه زن با مرد در قوت‌ و ضعف اختلاف دارند موجب این نمی‌شود که زن ارزش انسانی خود را از دست بدهد. آقای عراقی با بیان این دو بخش، زمینه تفکر یهودیان را نسبت به انسان غیریهودی و حتی زن یهودی به خوبی بیان کردند، همین تفکر، ظلم و ستم یهودیان به دیگر انسان‌ها را آشکار می‌کند.

بخش چهارم کتاب، ابعاد اجتماعی یهود را در چهار فصل بیان کرده است. فصل اول به فساد و ظلم‌هایی که بنی‌اسرائیل در فلسطین به مردم کردند، فصل دوم تکذیب و کشتن پیامبران به دست یهودیان که انحراف آن‌ها را از حق و حقیقت نشان می‌دهد. فصل سوم و چهارم به بررسی اختلاف یهودیان و مسیحیان بر سر حضرت ابراهیم که موجب دشمنی آن‌ها شد می‌پردازد. در قرآن آمده که حضرت ابراهیم نه مسیحی است نه یهودی بلکه مسلمان است.

بخش پنجم کتاب ارتباط یهود با پیامبران خدا را در سه فصل به حضرت موسی و حضرت عیسی و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) پرداخته است. فصل اول که دربارۀ یهود و موضع‌گیری‌های آن‌ها به حضرت موسی است. یهودیان به این نعمت که قوم منتخب خداوند بودند رسیدند اما با نافرمانی‌ها و مخالفت‌های علنی که داشتند این نعمت را از دست دادند.

فصل دومِ بخش پنجم دربارۀ انفعال یهودیان در برابر پیامبری حضرت عیسی است، یهودیان برای مقابله کردن با حضرت عیسی(علیه السلام) بهانه‌هایی می‌آورند. قرآن آن‌ها به پاکدامنی حضرت مریم(علیها السلام) و مسخ شدن یهودیان به دلیل تهمت‌هایی که زدند، جواب می‌دهد. فصل سوم ارتباط یهود با بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت می‌کند. قرآن می‌فرماید که یهودیان از بعثت آگاه بودند اما به دلیل اینکه پیامبر اسلام از خاندان بنی‌اسرائیل نبودند، یهودیان لجبازانه این پیامبری را کتمان کردند.

عامل کتمان پیامبری نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به دست یهودیان، خصلت‌های رذیله‌ای بود که در آن‌ها وجود داشت. یهودیان خیانت در امانت تورات کردند که بعثت پیامبر اسلام را بشارت داده بود. مادی‌گرایی، دنیاگرایی، حسادت و تمامی خصلت‌های نادرستی که یهودیان به آن خصلت‌ها افتخار می‌کنند، موجب این شد که یهودیان به امانت الهی خیانت کنند.

بخش ششم کتاب رفتار یهودیان نسبت به تغییر قبله مسلمانان را بیان کرده است. یهودیان در اینکه قبله مسلمین از بیت‌المقدس به مکه تغییر کرده، به دنبال شبهه‌پراکنی ضد اسلام بودند. دو شبهه را یهودیان به وجود آورند؛ اول اینکه چرا اسلام از قبلۀ بیت‌المقدس به طرف مکه رو برگردانده است؛ دوم اینکه چرا گوشت شتر را حلال کرده است.

قرآن در جواب مسأله اول می‌فرماید که هیچ مکانی به اندازه مکه تقدس ندارد، در جواب مسأله دوم می‌فرماید که گوشت شتر در ادیان ابراهیمی حلال بوده ولی شما به دلیل اینکه یعقوب از گوشت شتر پرهیز کرده است آن را حرام کردید؛ این تحریف از حکم حقیقی خداوند است که شما انجام دادید.

بخش هفتم کتاب به پیمان‌شکنی‌های یهودیان با پیامبر اسلام می‌پردازد. زمانی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه مهاجرت کردند سه قوم از یهود به نام‌های بنی‌‌قینقاع، بنی‌نضیر و بنی‌قریظه در آنجا بودند که با پیامبر پیمان صلح بستند.

بنی النضیر به عنوان اولین قوم یهود پیمان‌شکنی کرد، پیامبر اجازه داد زنده بمانند ولی باید محل زندگی خودشان را ترک می‌کردند؛ دومین قوم یهود که پیمان شکنی کرد قوم بنی قریظه بود که پیامبر با آنها برخورد جدی کرد. در سومین پیمان شکنی پیامبر قلعه خیبر را محاصره کردند و خیبر را فتح کردند؛ پیامبر طبق نقض پیمانی که کرده بودند با آنها برخورد کردند.

بخش هشتم کتاب به رفتارهای اسرائیلی یهودیان که به دو فصل احادیثی جعلی و خرافاتی یهودیان و رواج سحر و جادگری یهودیان پرداخته است. علمای یهود با روایاتی که خود آنها را جعل کرده بودند خرافاتی را در بین یهودیان رواج دادند. انحرافی که در روایات یهودیان شکل گرفت به آنها اجازه داد تا دست به سحر و جادو بزند. اسلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته که این احادیث جعلی و خرافی را تشخیص می‌داده و با آنها مقابله می‌کردند.

بخش نهم کتاب از موضع مسلمانان در مقابل یهودیان بررسی کرده است. قرآن موضع مسلمانان را در برابر یهودیان به سه فصل تقسیم کرده است. فصل اول معرفی قوم یهود به عنوان مهم‌ترین دشمن مومنان؛ اگر مومنان از دشمنی‌های یهودیان غافل باشند؛ سنگین‌ترین ضربه‌ها را از جانب یهودیان خواهند خورد.

فصل دوم پرهیز کردن مسلمانان از دوستی با یهودیان و مسیحیان، این دو قوم مغضوب و منحرف از دین حقیقی هستند. فصل سوم منافقان را دوستان یهودیان معرفی می‌کند و مومنی که از یهودیان بیزاری می‌جوید را مدح می‌کند، رفتارهای منافقان را به رفتار خیرخواهانه یهودیان تشبیه می‌کند.

آقای عراقی با استفاده از تفاسیر، سیر مناسب آیاتی که دربارۀ یهود آورد، نشان داد که یهود منحرف از حقیقت الهی شده است، این انحراف یهود به دلیل خصلت‌های ناپسند آن‌ها است. یهود در مقابل هر دینی که بخواهد حکومت الهی را در زمین به وجود بیاورد، دشمنی می‌کند؛ چرا که آن حکومت الهی با تمامی خصلت‌های او مخالف است.

احیاء حکومت الهی که در مدت حیات پیامبر وجود داشت و سیر حرکت امامان شهید ما هست، جهاد است. این جهاد بدون شناخت دشمن ممکن نخواهد بود، مهم‌ترین دشمن اسلام و نه تنها اسلام بلکه انسانیت یهود و حکومت آن یعنی اسرائیل است. دشمنی با یهود و اسرائیل، سیری است که ما را به حکومت الهی می‌رسد.
منبع: موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد

پایان/

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: